به گزارش
اسلام تایمز، ملا یعقوب مجاهد، وزیر دفاع دولت طالبان در یک گفتگوی تلویزیونی به مهمترین پرسشها درباره ابعاد دوره جدید حکمرانی از روابط با جامعه جهانی تا شکل پرچم افغانستان پاسخ داده است.
در ادامه خلاصهای از مباحث اصلی گفتگوی وزیر دفاع طالبان با شبکه «طلوع» افغانستان، تقدیم میشود:
برای جایگاهی که امروز در آن هستیم، مبارزه کردیم
از روزی که امارت اسلامی افغانستان که در ابتدا تحریک اسلامی طالبان بود و سنگ بنیانش گذاشته شد و مبارزه شد همه آنها برای هدفی بود که الآن به آن رسیدهایم.
ابتدای «تحریک» برای رفع شر و فساد، بیامنیتی، خودسری، تجزیه و مشکلاتی که تقریباً اکثر ملت با چشم خود مشاهده کردند و یا شنیدند با این مشکلات افغانستان روبهرو بود. برای از بین بردن این مشکلات «تحریک» شروع شد و مبارزه شروع شد و قربانی داده شد و در نتیجه آن امنیت آمد و نظام اسلامی حاکم شد و آن مشکلات و اختلافاتی که همه ملت با آن روبهرو بود از بین رفت و الآن به آن اهداف و مقاصد رسیدیم که الحمدلله در کل کشور امنیت سراسری حاکم است و هر کسی به حقوق خودش رسیده است.
عدالت تأمین است و به یک فرمان واحد هستیم و یک نظام قوی است و اینها تقریباً اهداف شروع تحریک اسلامی طالبان بود و ما به آن رسیدهایم.
امکانات و تجهیزات مبارزه 20ساله علیه آمریکا از کجا تأمین شد؟
حرف اول این است که در مبارزه مصارف ما همانند مصارف مبارزه دیگران نبود، بهطور مثال ما از بشکه زرد استفاده میکردیم که با تانک میلیون دلاری آمریکا مقابله میکرد، باروتش را خودمان میساختیم؛ همان افرادی که آنها را درست میکردند الآن نیز با ما همکاری میکنند و همراه و رفیق ما هستند.
ادعای حمایت از سوی پاکستان، ایران، روسیه و چین در طول 20 سال گذشته، شایعه است؛ تقریباً پنج سال آخر، مسئولیت صحنه با من بوده است، هیچ کمک نظامی از این کشورها که شما نام بردید و یا کشورهای دیگر ما دریافت نکردهایم؛ حتی یک اسلحه کلاشینکف هم دریافت نکردیم، نه کمک مالی و نه کمک دیگری، این فقط تبلیغاتی بود که در مقابل ما میشد و این تلاشها برای بدنامی ما صورت میگرفت و در عمل چنین چیزی وجود نداشت.
پیشبینی به قدرت رسیدن مجدد
این امید را داشتیم، [اما] به این شکلی که الآن به این هدف رسیدهایم تصور نمیکردیم. در پیشِروی خودمان سختیها را میدیدیم و در این فکر بودیم که چگونه [بازگشت به قدرت] صورت میگیرد و الحمدلله در اواخر بدون جنگ، مشکلات و تخریب شهرها که ما برای آن خیلی نگران بودیم به این هدف رسیدیم.
علت [سقوط دولت سابق] این بود که در اینجا نگهداری نظام سابق کاملاً از طرف آمریکاییها بود و زمانی که آمریکاییها دست از افغانستان کشیدند، ادارات خودبهخود سقوط کردند و دیگر این توان را نداشتند و نه انرژی مبارزه و نه دستور جنگ داشتند و نه باوری بود و نه هیچکدام هدفی داشتند که بهخاطر آن خودشان را قربانی کنند.
چرا مذاکره با خارجیها بهویژه آمریکا؟
در طول روند مذاکره مذاکرات را بر دو بخش تقسیم کرده بودیم؛ مذاکرات با خارجیها و مذاکرات بینالافغانی.
موقف ما این بود تا زمانی که مذاکره با خارجیها صورت نگرفته باشد و با وجود بودن اشغال خارجی، افغانها نمیتوانند به نتیجه برسند، [زیرا] تاریخ ثابت کرده است و این عملاً برای ما مشخص بود که تمام اختیار اگر سیاست خارجی و داخلی بود در اختیار خارجیها بود، پس تا زمانی که با کسی که مقتدر است و اختیار در دست دارد و بله و نه میگوید تا با آنها گفتگو و مذاکره صورت نگیرد و به نتیجه نرسیم با کس دیگر مذاکرات و گذر زمان، ضایع کردن وقت است.
نکات پنهان توافق دوحه
هیچ چیز پنهانی وجود ندارد همین توافق بود که صورت گرفت و برای عملی کردن توافقنامه برخی از مکانیزمها وجود داشت، بهطور مثال اگر خارجی ها از یک پایگاهی منتقل میشدند به جای دیگر بین راه مشکلی برای آنها ایجاد نشود و آنها (طالبان) را متوقف نکنند و یا بهطور مثال کاهش حملات و آتشبس در آن زمان بیشتر بود و بر پایگاههای بزرگ حمله صورت نگیرد تا برای مذاکرات مشکلی به وجود نیاید و همانند اینها.
تمام مسائل تفصیلاً هستند و وجود دارند و یک نقطه پنهان هم وجود ندارد و این تبلیغاتی است که بهنظر من آمریکاییها در این خصوص تلاش میکنند که هم ملت را نسبت به ما بیاعتماد کنند و هم برای آن کشورهایی که رقیب آنها هستند به آنها نشان دهند که مسائل مخفی وجود دارد.
در رأس این کار [شایعه نکات پنهان توافق] آمریکا و کشورهای متحد آن و یا کسانی که در این فکر هستند تلاش میکنند، غالباً شک و شبهه و بیاعتمادی ایجاد کنند، این هم گامی است برای ناکامی امارت اسلامی، هم بین امارت اسلامی و مردم، هم بین امارت اسلامی و کشورهای دیگر.
نقض مفاد توافق دوحه توسط آمریکا
متن توافقنامه همان زمان در رسانهها منتشر شد، هر فردی از ملت میتواند ببیند و مطالعه کند، این برای وی مشخص میشود که چهکسی از توافقنامه سرپیچی کرده است و در همان زمان هم که توافقنامه امضا شده بود و زمان خروج آمریکاییها مشخص شده بود که در فلان تاریخ باید خارج شوند آن زمان هم آنها سرپیچی و صدها بار نقض کردند؛ باز هم ما بهدلیل منافع ملی کشور در بعضی از جاها از سعه صدر کار گرفتیم.
مسئله حقوق بشر در توافقنامه دوحه
در توافقنامه چیزی بهعنوان حقوق بشر وجود ندارد؛ اینکه خاک افغانستان علیه کشورهای خارجی استفاده نشود در توافقنامه هم این را توافق کردهایم و باز هم همین کار را انجام دادیم و الآن هم توافق میکنیم و این اصول ماست و ما برای هیچ گروه و فردی اجازه نمیدهیم که از خاک افغانستان علیه هیچ کشوری استفاده شود.
حضور گروههای تروریستی در افغانستان
اینها همه تبلیغات است بهنظرم من اگر این گروهها را شمارش کنیم که مثال یک دو سه، این گروهها کدام هستند؟ قبلاً نیز این تبلیغات بود که در افغانستان بیست گروه وجود دارد برای اینکه مبارزه ما را زیر سؤال ببرند و مذاکرات را ناکام کنند تا نشان دهند که مذاکرهای که با طالبان و امارت اسلامی صورت میگیرد گروههای زیادی وجود دارند که جنگ ادامه پیدا میکند و اما برای جهانیان و ملت ثابت شد که آن گروهها چه شدند.
اجازه ورود به شهرها را نداشتیم
زمانی که برای بار اول ولایت نیمروز گرفته میشد از طرف شیخ ملاهبتالله آخوندزاده به ما اجازه گرفتن ولایات داده نشده بود، برای اینکه مشکلاتی ایجاد نشود و ملت دچار مشکل نشود. در قدم اول شروع جنگ در هلمند بود که در آن زمان ما اراده گرفتن ولایات را نداشتیم و فقط در آن زمان هم والی (طالبان) ولایت نیمروز که الآن هم مسئول (طالب مولوی صاحب) است وی با من در ارتباط بودند و گفتند که "ما به زندان خیلی نزدیکیم اگر تلاش کنیم زندانیان را آزاد کنیم" بعدش من اجازه دادم که "برای آزاد کردن زندانیان تلاش بکنید و برای گرفتن ولایت کاری انجام ندهید". بههرحال آنجا مورد توجه بیشتر آمریکاییها و ناتو شد و آن کار (آزادی زندانیان) هم تقریباً صورت نگرفت و جنگ آغاز شد و زمانی که مسئولین ولایت نیمروز با من تماس گرفتند و همچنین مسئولین همه ولایات با من تماس میگرفتند تلاش میکردند و میگفتند که "ما خیلی به ولایت نزدیکیم و بهراحتی میتوانیم ولایت را تصرف کنیم" اما از طرف ما اجازه داده نمیشد.
در برابر عمل انجامشده قرار گرفتیم
در نیمروز وضعیتی پیش آمد که با من تماس گرفته شد که "ولایت سقوط کرده است مردم خارج شدهاند" و من دستور داده بودم که "شما به اطراف و محدوده ولایت خودتان را نزدیک کنید و بمانید به همین محدوده که مجاهدین ما نزدیک شده بودند"، برای آن نگرانی ایجاد شده بود، همه فرار کرده بودند سمت ایران.
به ما گفته شد که منطقه خالی است و کسی حضور ندارد و ما به این شرط [به نیروهای خود] اجازه دادیم که "شما پیش بروید که اگر یک نظامی هم در مقابل شما ایستاد توقف کنید". بههرحال ما به ولایت رسیدیم و کسی در مقابل ما وجود نداشت و بالاخره ولایت گرفته شد و همچنین سقوط همه ولایات به این صورت آغاز شد.
زمانی که به کابل نزدیک شدیم و سایر ولایات اکثراً سقوط کرده بودند و گرفته شده بودند و سیاست ما این بود که من با ذبیحالله مجاهد و سایر دوستان در تماس بودیم و بیانیهای آماده کردیم و منتشر کردیم که "ما با زور و جنگ اراده ورود به کابل را نداریم" و مجاهدین را در اطراف متوقف کردیم که "شما در همان اطراف بمانید تا تصمیمی برای گرفتن کابل گرفته شود".
آمریکاییها و دفتر ما در قطر و اداره کابل تلاش میکردند که یک تفاهمی در تسلیم شدن کابل ایجاد شود؛ ما در این مورد داشتیم فکر میکردیم که تصمیمی بگیریم، اینجا هم طوری برای ما اطلاعاتی میآمد اینکه "از کابل سران حکومت خارج شدهاند و در حال خارج شدن هستند! و خود اشرف غنی هم خارج شده است"، اشرف غنی صبح از کابل خارج شده بود و ما شب تصمیم گرفتیم که وارد ولایت شویم.
ارزیابی کارنامه دوساله حکومت طالبان
[عملکرد 22 ماه اخیر را] خوب ارزیابی میکنم و امید پیشرفتهای دیگری نیز دارم؛ پیشرفتهایی که الآن شده است و دستاوردهایی که امارت اسلامی دارد فکر نمیکنم در طول بیست سال گذشته [اتفاق افتاده باشد] بهخصوص در برخی موارد یک قدم هم برداشته نشده است.
در بخشهای مختلف در بخش ممنوعیت مواد مخدر و در بخش امنیت که برای همه مشخص است و مسائل اقتصادی با وجود همه تحریمها و مشکلات خوب پیشرفتی داشته [است].
این دومین سالی است که بودجه را از درآمد داخلی تأمین میکنیم و پیشرفتهای دیگر در مورد ارتش شده الحمدلله؛ ارتش درست شده و در حال تکمیل شدن است...، پروژههای بزرگی مانند کانال قوشتپه که کار روی آن جریان دارد؛ بهنظر من ما در دو سال پیشرفتهای زیادی کردیم.
بهرسمیت شناختهنشدن!
از این مسئله راضی نیستم که هیچ کشوری ما را بهرسمیت نشناخته است، باید ما را بهرسمیت بشناسند و خواسته ما همین است.
با شرایطی که از سوی جهانیان برای بهرسمیت شناختن مطرح میشود فکر نکنم کمبودی وجود داشته باشد. بههرحال آنها برای به دست آوردن اهداف خودشان و یا خواستههای خودشان فشار میآورند که در هیچ شرایطی، خلاف منافع اسلامی و ملی تسلیم نخواهیم شد.
دنیا از ما چیزهایی را میخواهند که در برخی از موارد شرعاً نمیتوانیم قبول کنیم، بهطور مثال آزادی که نه اسلام آن را قبول دارد، نه منافع ملی ما و در بخشهای دیگر بهطور مثال اقتصاد باید به خواسته آنها تنظیم شود و مانند اینها.
حکومت همهشمول
حکومت همهشمول آنها (کشورهای بزرگ) یک تعریفی دارند و ما یک تعریفی داریم؛ تعریف آنها این است که به خواسته آنها حکومت تشکیل شود، بهطور مثال بهدستور آنها فلان شخص باید وزیر باشد، فلان شخص باید رئیس باشد و فلان شخص والی و فلانی باید قومندان باشد.
در مجموع در جریان مذاکرات نیز تلاش ما بر این بود که در مسائل داخلی، ما به خارجیها اجازه دخالت نمیدهیم، اینکه "حکومت شما چگونه باید باشد، چگونه باید تشکیل شود، چهکسی باید در حکومت باشد و چهکسی نباشد، روند تعلیم باید چگونه باشد و در مورد آزادی بیان چه نوع برخوردی با مردم داشته باشید" و در مجموع سیاست ما از قبل چنین مانده است که افغانها باید خودشان در این مورد تصمیم بگیرند.
نقض حریم هوایی افغانستان
حریم هوایی نقض و اشغال است؛ از طرف آمریکاییها. [اینکه مبدأ پروازها کدام کشور است] دفعه قبل من توضیح داده بودم و آن کافی است و نمیخواهم ناراحتی ایجاد شود با آن کشورها و روابط کمرنگ شود. خواسته ما این است که مکرراً در جلسات از آنها خواستهایم و از طریق رسانهها هم مطرح کردهایم و از هر طریقی که آنها باید از این عمل خود دست بردارند و این آشکارا نقض توافقنامه دوحه است و این با توضیحات کامل نوشته شده است که بر حریم هوایی افغانستان هم کسی تجاوز نکند و این متن عمده توافقنامه است که آنها این را مدنظر نگرفتهاند.
اختلاف داخلی نداریم
بهطور جدی اینها [اختلاف میان سران طالبان] را رد میکنم؛ علیه ما و امارت اسلامی از قبل تلاشهایی صورت میگرفت و باز هم ادامه خواهد داشت و این مورد این خبرها نشر میشود برای خودم که در این نظام اطلاع زیادی دارم و خیلی وقتها کار و خدمت کردم هیچ نوع شکاف، مخالفت و مقابلهای و یا مورد دیگری که بهضرر نظام باشد وجود ندارد، این تنها تبلیغات علیه نظام است.
نقض حقوق بشر از سوی حاکمیت در پنجشیر
بهنظر من اگر آنها (حقوق بشر) بخواهند مثال یا شواهدی ارائه کنند که "این اتفاق در کجا رخ داده است؟ در کجای پنجشیر اتفاق افتاده است؟ در چهزمانی و چگونه و بهچهشکلی و با چهکسانی صورت گرفته است؟"، این فقط و فقط بر اساس گزارشهای غلط و شایعات مثلاً براساس تبلیغات بیجا درست و منتشر میکنند، پس خواهش و تقاضای ما این است که آنچه منتشر میشود بر اساس و طبق منابع رسمی و نهادهای معتبر آنها باشد و بهعنوان یک نهاد معتبر بیطرفی خود را حفظ کنند و اینکه بنابر اطلاعات موثق و دقیق گزارش خود را ارائه و منتشر کنند، بهنظر من این گزارشها اصلاً بر اساس واقعیت نیست و وجود ندارد و ما نه (این گزارشها را) میخواهیم و نه این کار (کشتارها را) انجام میدهیم.
درگیری با همسایگان
واقعاً این مشکلات [برخی درگیریهای مرزی] پیش آمده است و ما نمیخواهیم چنین مشکلاتی پیش بیاید، با هیچ همسایهای جنگ و درگیری نه هدف ماست، نه مقصد ما.
افغانستان بهتازگی از درگیریهای چنددههای خارج شده است و یک ملت و کشور جنگزده است، ما باید منافع ملی ما ایجاب میکند که تحت هیچ عنوانی با هیچ کشوری وارد جنگ، درگیری و گرفتار نشویم. در هر صورت این مشکلاتی که پیش آمده است بسیاری از اوقات این چنین است گزارشهای دقیق موجود است و شواهدی نیز که در برخی از موارد مجبور شدهایم... . پیام ما برای همه این است که افغانستان و نظام کنونی آن بلکه همه ملت افغانستان با هیچ همسایهای خواستار جنگ، درگیری، ایجاد مشکلات و برهم زدن روابط نیستند.
افغانستان مأمن تروریستها شده است؟
مبحث اول این است که تروریسم تعریف مشخصی ندارد؛ روسها تروریسم را بهگونهای تعریف میکنند، آمریکاییها بهگونهای دیگر، یعنی هر کشوری که دارای دشمنی باشد آن را تروریسم مینامد. در قدم اول باید برای تروریسم یک تعریفی در سطح جهانی مشخص شود که همه کشورها بر این تعریف متفق باشند در آن زمان میتوان در این مورد اظهارنظر کرد اما افراد یا گروههایی که با کشوری دشمنی دارند و میخواهند از خاک افغانستان علیه آن کشور و امنیت آن کشور استفاده کنند ما آماده مبارزه علیه آنها هستیم و هیچ زمانی به آنها اجازه این چنین کاری را نخواهیم داد.
خیر، ما این را قبول نداریم که ما به آنها پناه دادهایم اگر ما افراد و گروههایی را اینجا آورده باشیم و مهمان کرده باشیم و آنها را تحت حمایت و آموزش قرار داده باشیم در این صورت میتوانند ادعا کنند که "شما مخالفان ما را در افغانستان آموزش میدهید". افغانستان کشور پهناوری است که دارای کوهها، بیابانها و روستاهای بسیاری است امکان دارد که فردی در جایی مخفی شود و این امکان در دیگر همسایگان و کشورهای دیگر نیز وجود دارد.
تیرگی روابط با جامعه جهانی
از جهتی تعامل موجود است در بسیاری از کشورها سفارتخانه است و تعامل در جریان است و روابط خیلی تیره نیست تا حدود زیادی روابط با کشورهای غربی تیره است در حالی که ما هم تلاش کردیم که با آنها روابط برقرار کنیم در مجموع این بهنفع افغانستان نیست که روابط ما با آنها تیره باشد در هر صورت کشوری که بخواهد با ما در ارتباط باشد دروازههای ما بهروی آنها باز است، ما هم خودمان در تلاش هستیم که اگر ابهامی در مورد ما برای آنان طبق اطلاعات نادرست وجود داشته باشد واقعیت را برای آنها آشکار و تبیین نماییم.
ملاقات و گفتگو با نماینده آمریکا
با تام وست در مورد آسمان افغانستان و مصونیت آنکه توسط آنان نقض میشود صحبت کردیم. در موارد دیگر که آنها سؤال داشتند در مورد آن صحبت کردیم. در زمان حاضر نشانهای دال بر دوستی آنها ندیدهایم؛ آنها هنوز هم در مسیر دشمنی در حرکت هستند و در همان موقف هستند.
ما از آمریکا این را میخواهیم که [بپذیرد] افغانستان کشوری مستقل و آزاد است بنابراین باید در بخش فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، آزادیهای خود را داشته باشد و آنها نباید تلاش کنند که آن را تحت کنترل و تسلط خود نگهدارند و یا اهداف خود را بر آنها تطبیق نمایند.
پرچم افغانستان
توصیه و مشورت من به مردم این است... در مورد پرچم و همچنین بعضی مسائلی که در اصطلاح به آنها مسائل ملی گفته میشود یا مسائل بزرگ نامیده میشود برای آنها زمان داده شود، امکان دارد زمانی فرا رسد که آن مشکل را بهآسانی بتوانیم حل کنیم.