تراژدی جنگ غزه با همه تلخیها و اشکها و صحنههای دهشتناک آخرالزمانی آن برای بیش از 2 میلیون ساکن این باریکه در حال پایان پذیرفتن است.
آتش بسی که مردم غزه ماههاست آرزوی تحقق آن را داشتند بلاخره حاصل شد و اکنون کودکان بیگناه غزه میتوانند پس از 16 ماه کابوس صدای بمباران خواب آرامی داشته باشند و روز را با ترس از دست دادن خوانواده و دوستانشان سپری نکنند.
داستان کودکان غزه در این 16 ماه، مانند داستان مادران و سالمندان و کادر درمان و خبرنگاران غزهای، تراژدی بزرگی است که سالها میتوان درباره مصیبتهای سپری شده بر آنها نوشت اما همچنان در توصیف واقعیت ناتوان بود.
مطمئناً یک بعد این واقعیت توصیفناشدنی، شکوه استقامت غزه زیر بار مصیبتهایی است که بدون اغراق درصد بسیار کمتری از آن میتواند هر ملتی را به زانو درآورده و وادار به تسلیم کند. استقامتی که معیار و میزان جدیدی را برای این واژه ثبت کرد و آن را به باشکوهترین صورت ممکن به منصه ظهور رسانید. همانکه کمر ارتش تا بن دندان مسلح رژیم صهیونیستی با حمایت همهجانبه نظامی آمریکا و کشورهای ناتو را شکست و اسرائیل را در پیشگاه جهانیان به حضیض ذلت کشاند و نتانیاهوی پرمدعا را نهایتاً به پذیرش شکستی خفتبار واداشت.
نتانیاهو بارها اعلام کرد که تا نابودی کامل حماس از ریختن خون غزهایها دست بر نمیدارد و هیچ توافقی با حماس درکار نخواهد بود. 26 تیرماه او از کوتاه نیامدن از این هدف به هرقیمتی سخن گفت.
نتانیاهو گفت: «علیرغم هزینههای گزافی که اسرائیل ممکن است در جنگ با غزه بپردازد، باید حماس شکست بخورد.» اما غافل از آنکه تمام بیش از 2 میلیون ساکن غزه از بچه شیرخواره تا زن و مرد و سالخورده نشان دادند که حماسی هستند و هیچ فاصلهای و تفاوتی میان خودشان با مقاومت نمیبینند.
نتانیاهو و استراتژیستهای رژیم با این توهم که با انجام جنایات گسترده و محیرالعقول علیه غیرنظامیان و تحمیل شرایطی غیرقابل تحمل برای زندگی با آوارگی و گرسنگی و رنج مریضی و سرما و گرما و ناامنی، و به اصطلاح سوزاندن تر و خشک با هم، میتوانند آستانه استقامت فلسطینیان را بشکنند و با ایجاد نارضایتی اجتماعی میان مقاومت و مردم شکاف بیاندازند و از این طریق حماس وادار به پذیرش شرایط اشغالگران شود و بدین ترتیب طومار مقاومت برای همیشه در غزه بسته خواهد شد، در این راه ناصواب و پلید بارها خاک غزه، از شمال تا جنوب آن را با بمبارانهای کور هوایی و تانکها و زرهپوشها شخم زد. بارها مردم غزه را از شمال به جنوب و از جنوب به شمال آواره کرد. حتی بر سر چادرنشینان آواره در اردوگاهها و محلهای موقت اسکان آوارگان بمب ریخت.
در طول این مدت اردوگاههای آوارگان البریج و النصیرات و المغازی و دیر البلح در مرکز نوار غزه، اردوگاه آوارگان جبالیا در شمال، اردوگاه آوارگان مواصی در خان یونس و اردوگاه رفح در جنوب غزه، که تنها در اردوگاه رفح حدود 1 و نیم میلیون آواره زندگی میکنند؛ بارها و بارها طعم بمباران و کشتار و تکه تکه شدن انسانهای بیگناه در خواب و بیداری را چشیدند.
بر اساس گزارشهای موجود، از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا ژانویه ۲۰۲۵، ارتش اسرائیل حجم قابل توجهی از مواد منفجره را بر نوار غزه پرتاب کرده است. بهطور خاص، برخی منابع حجم این مواد را حدود ۷۹٬۰۰۰ تن برآورد کردهاند. به بیان دیگر، اسرائیل به ازای هر شهروند غزه 40 کیلو مواد منفجره استفاده کرده است!
این میزان تقریباً پنج برابر بمب هستهای است که در طول جنگ جهانی دوم در ۶ اوت ۱۹۴۵ بر روی هیروشیما ژاپن پرتاب شد. بیش از هزار خانواده غزهای به طور کامل از صحنه روزگار محو شدهاند جایی که حتی شواهد نشان میدهد که صهیونیستها به صورت هدفمند و برنامهریزی شده برای نابودی آنها کوشیدهاند.
کودکان غزه در معنای واقعی کلمه سلاخی شدند و تراژدی مرگ شیرخوارگان در اثر گرسنگی و سرما آخرین نمونه قربانی شدن کودکان در راه آزادگی فلسطین بود. طبق اعلامیه اخیر یونیسف از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ ، ۱۵ هزار کودک جان خود را از دست دادهاند. آمار رسمی وزارت بهداشت فلسطین این امار را 17 هزار و 492 کودک اعلام میکند.
این بدان معناست که روزانه ۳۵ کودک در طول بیش از ۱۵ ماه جنگ در غزه شهید شدهاند. آنروا نیز اعلام کرده در سال ۲۰۲۴ هر ماه حدود ۴۷۵ کودک و یا هر روز ۱۵ کودک در نتیجه استفاده از تسلیحات انفجاری دچار معلولیتهای دائمی همانند نقص عضو در دستها و پاها و از دست دادن شنوایی شدند.
در این مدت کم نبودند تصاویر تکان دهنده همانند لالایی خواندن «خالد نبهان» پدربزرگ فلسطینی در حالی که نوه شیرخواره به شهادت رسیدهاش را در آغوش گرفته بود و با گریه میگفت؛ «ریم جان جانان من بود».
اما در زندان بزرگ غزه مرگ و شهادت چه بسا راحتتر از تحمل زندگی در سایه جنگ و محاصره باشد که باید با نبود بهداشت و بیماری و تحمل گرسنگی همیشگی روزگار گذراند. در این جنگ صهیونیستها به طور سیستماتیک برنامه نابودی زیرساختهای بهداشتی و بیمارستانها و کشتن کادر درمان غزه را در دستور کار قرار دادند.
در سالگرد طوفان الاقصی سازمان ملل در گزارشی اعلام کرد، طی این یک سال بیش از ۵۰۰ حمله به مراکز بهداشت و درمان و بیمارستانهای غزه صورت گرفت به صورتی که منجر به از بین رفتن ۳۳ بیمارستان، ۶۴ مرکز بهداشتی و ۱۳۱ اورژانس و تعطیلی 90% ساختار درمانیِ پرتراکمترین منطقۀ جمعیتی دنیا شده است.
این آمارهای تکاندهنده را باید در کنار نبود سوخت برای فصل سرد و نبود برق برای فصل گرم سال و دست و پنجه نزم کردن با گرسنگی گذاشت تا درک بهتری از مقاومت و ایستادگی ملت فلسطین به دست آورد.
مقامات غزه اخیراً اعلام کردند که حتی ۸۱٪ از چادرهای آوارگان در حال حاضر غیرقابل سکونت هستند و به دلیل فرسودگی و تأثیرات جنگ و شرایط جوی، به طور کامل از بین رفتهاند.
فلسطینیان در محاصره ناجوانمردانه حتی مجبور شدند به خوردن ریشه گیاهان و علوفه دامها روی بیاوردند اما در راه آرمان مقاومت و حفظ خاک کشورشان تمامی این رنجها و مصیبتها را تحمل کردند و جنگ نتوانست اراده آنها را متزلزل کند.
در یکی از تصاویر منتشر شده در شبکههای اجتماعی، پیرزنی در غزه در حال پختن علفهایی است که از کوچهها جمعآوری کرده تا خانوادهاش را سیر کند. وقتی از او سوال میشود که چه کار میکند، پیرزن در حالی که اشک میریزد میگوید: دارم کمی علف میپزم. دیگر چی بپزیم؟ چه میتوانیم بکنیم؟"
با تمام این رنجها و مصیبتها، مردم غزه با استقامت خود و پشتیبانی از مقاومت نقشه نتانیاهو هم قطارانش را نقش بر آب کردند زیرا غزهایها مقاومت و رهبران آن را از خود جدا نمیبینند. در همین جنگ شهید اسماعیل هنیه رهبر فقید حماس، در یک روز شاهد پر پر شدن سه فرزند و سه نوه خود بود اما هیچ تفاوتی میان مرگ خانواده خود و دیگر ساکنان غزه قائل نبود. رهبران مقاومت و خوانوادههای آنها همانند مردم گرسنگی و آوارگی را تجربه میکنند و این را فلسطینیان از عمق جان باور دارند.
اما امروز فلسطینیان بار دیگر طعم شیرین استقامت و اعتماد به مقاومت را با به فریاد درآوردن سرود پیروزی بر ویرانههای غزه حس میکنند و میتوانند به عینه ببینند که چگونه ایستادگی آنها دشمن را در مسیر سراشیبی سقوط قرار داده است.