به گزارش
اسلام تایمز، ابوالفضل ظهرهوند سفیر پیشین ایران در افغانستان، در پاسخ به این سوال که در طول هفتههای گذشته موضوع حقآبه هیرمند به تنش جدی میان ایران و افغانستان تبدیل شده است به شکلی که حتی درگیری نظامی کوتاهمدتی در مرزهای دو کشور اتفاق افتاد، تحلیل شما درباره این اتفاق چیست، گفت: تصور نمیکنم درگیری که در چند روز گذشته در مرز بین ایران و افغانستان شاهد آن بودیم، صرفا به خاطر آب باشد. شاید تحلیل برخی این است که ریشه این درگیریها به آن اولتیماتوم و موضعی که رئیسجمهور گرفت، برمیگردد. اما تصور میکنم، بعضیها این موضوع را به فرصتی برای تشدید تنش تبدیل میکنند.
از ادامه درگیری با طالبان آبی برای ما گرم نمیشود
وی افزود: این در حالی است که مساله هیرمند مساله ریشهداری است. چند دهه است از طرف دولتهای افغانستان که آغاز آن از دوره طالبان اول بود، عدم پرداخت حقآبه هیرمند شروع شد و این کار را ادامه دادند. توجیه آنان هم موضوع خشکسالی بود که حالا توقف آب مصیبتی برای کل منطقه و از جمله حوزه آبریز هامون و سیستان ایران شده است.
من فکر میکنم عناصری، راغب هستند تا این تنش شکل گرفته و درگیری صورت بگیرد. اگر بخواهد این درگیریها ادامه پیدا کند، آبی برای ما گرم نمیشود. ختم این درگیریها منتج به حل معضل آب نیست و فکر میکنم، ناشیگری طرف افغانی و طالب باعث وقوع درگیری روزهای گذشته شده است؛ زیرا وقتی به پاسگاه مرزی ما در نقطه میلک تعرض کردند، تنش در آنجا کلید خورد که باعث ایجاد درگیری نظامی شد و در نهایت پاسخ قاطعی دریافت کردند. بنابراین فکر نمیکنم دو موضوع آب و درگیری نظامی مستقیم با توجه به همزمانی به همدیگر ارتباط داشته باشند.
هامون صددرصد خشک شده و با هیچ اقدام فوری امکان بازگشت وجود ندارد
ظهرهوند در پاسخ به این سوال که چرا تا به حال موضوع حقآبه هیرمند میان ایران و افغانستان حل نشده است، گفت: عدم حل این موضوع به دیپلماسی ضعیف ما برمیگردد.
یعنی این اتفاق در دولت اصلاحات کلید خورد و آنها عملا در زمین آمریکاییها بازی کردند. همان زمان هم که طالبان شروع کرد به قطع و وصل کردن آب و زدن کانالهای انحرافی، دیپلماسی دولت اصلاحات منکر این موضوع بود که طالبان نقش دارند و میگفت خشکسالی است. جالب است به جای آنکه طالبان موضع بگیرد و بگوید خشکسالی است، ما میگفتیم خشکسالی است و هیرمند خودش خشک شد و طالبان بیتقصیر است.
وی تصریح کرد: آن موقع ما نمایندهای در امور افغانستان داشتیم که از این شعارها میداد و به دنبال به رسمیت شناختن طالبان بود. این موضوع به یک رویه تبدیل شد و ادامه پیدا کرد. در ادامه طالبان سد انحرافی زدند. از سمت ایران هم عدهای بودند که منافع مستقیم و غیرمستقیم داشتند، سیمان برای آنها تأمین کرده و میفروختند.
این روند باعث شد پروژه ساخت سد انحرافی خیلی سریع به ضرر کشور تکمیل شود و زمانی که آب اضافه هم آمد، به سمت گود زره رفت و به ایران آب نرسید. افغانها در ادامه در لشگرکاه، کانال انحرافی زدند و کسی اعتراض نکرد. زمینها را زیر کشت خشخاش بردند و قصه به همین روند ادامه پیدا کرد. بنابراین چنین روندی ۲، ۳ دهه است که طی شده و هامون صددرصد خشک و به این فضاحت افتاده است و با هیچ اقدام فوری امکان بازگشت وجود ندارد.
باید خیلی هوشیار باشیم و بدانیم سطح بازی بالاتر از آب هیرمند و طالبان است
ظهرهوند در ادامه گفت: اگر آبی بخواهد برای ما گرم شود از سوی طالبان نیست. باید دولت مستقر، متعهد و قانونی سرکار بیاید که بفهمند ژئوپلیتیک، زیستبوم و شرایط زیستمحیطی چه معنایی دارد؟ هامون چه تأثیری دارد و داشتن روابط با تهران چه معنایی دارد که بتوانیم همکاری داشته باشیم تا هر مقدار آب است بتوانیم طبق معاهده 1351 سهم خودمان را برداریم و اکوسیستم را احیا کنیم.
کنوانسیون رامسر با آنکه کنوانسیون بینالمللی است عملا مانند هامون خشک شده است. بنابراین حل این موضوعات نیاز به بازنگری در قبال سیاستهای افغانستان دارد. باید یک فرآیند جدیدی طراحی شود تا ما بتوانیم به موضوع آب برسیم که مهمتر از آن مربوط به افغانستان است که قرار است ظرف چه دولت و حکومتی باشد.
زیرا در حال حاضر، ملت افغانستان سرگشته و گرفتار است. یعنی تنها مردم ما در سیستان نیستند که مشکل آب دارند. بیش از ۳۰ میلیون جمعیت افغانستانی گرفتار طالبان شدند. در شرایطی که آمریکاییها و انگلیسیها در سراشیبی قرار دارند و موقعیت بینالمللی و منطقهای خودشان را از دست میدهند، سعی میکنند از این نمد، کلاه بسازند و به فرصتی برای ایجاد یک اغتشاش ژئوپلیتیکی برسند و آن را به یک هم ریختگی معادلات منطقهای تبدیل کنند. ما باید خیلی هوشیار باشیم و بدانیم سطح بازی بالاتر از آب هیرمند و طالبان است.
سفیر پیشین ایران در افغانستان در پاسخ به این سوال، به چه شکل میتوانیم در بحث حقآبه هیرمند به افغانستان فشار بیاوریم، گفت: ما با فشار نمیتوانیم از طالبان چیزی بگیریم. چون آنان فشاری حس نمیکنند و هر فشاری بیاوریم به مردم افغانستان منتقل میشود.
اگر در این دو سالی که طالبان آمده آنها را وزن کنید، ۴۰ درصد وزنشان بیشتر شده است. علیرغم اینکه مردم در قحطی، گرسنگی و بیچارگی بودند، آنها میلیاردها دلار از آمریکاییها پول گرفتند و استفاده کردند و هیچ فشاری به آنان نمیآید. باید بین طالبان و ملت افغانستان فرق قائل شد. این دو مقوله متفاوت است. ما امروز با حکومتی مواجه هستیم که بدون ملت است به نظر، این مساله خیلی مهمی است و اگر ما نتوانیم این نگاه را هضم کنیم و فکر کنیم طالبان میتواند به دولت متعهد و مشروع تبدیل شود، اشتباه فعلی تکرار خواهد شد.
خبر داریم که در یک هفته گذشته نظامیان آمریکایی از کابل به قندهار رفتند
آمریکا برای جلوگیری از شکلگیری نظم جدید جهانی با کارت طالبان بازی میکند
ظهرهوند در پاسخ به این سوال که احتمال درگیری نظامی بین ایران و افغانستان در آینده با توجه به تنشهای شکل گرفته را چقدر محتمل میدانید، گفت: ایران از درگیری ترسی ندارد، همچنان اگر طرف طالبانی بخواهد آنطور که آمریکاییها تمایل دارند اقدامی انجام دهد، ما با آنان مقابله خواهیم کرد.
خبر داریم که در یک هفته گذشته نظامیان آمریکایی از کابل به قندهار رفتند. اما به نظرم ایران باید مدیریت هوشمند خود در نوار مرزی، حفظ امنیت منطقه را دنبال کرده و هوشیار باشد. طالبان در درگیریهای روزهای گذشته ۱۲ کشته و ۳۶ زخمی داشته که نشان میدهد توان حمله نظامی ندارند اما در بلندمدت به عنوان تهدید نظامی مطرح هستند. یعنی اگر ظرفیتی پیدا کنند، ابایی از حمله نظامی ندارند و همین الان هم چنین حرفهای بیربطی را میزنند.
وی افزود: بنابراین احتمال هر چیزی وجود دارد و ایران باید مراقب باشد که مسئله را در تراز بالاتری از طالبان و حقآبه هیرمند، با مدیریت بحران خود اعمال کند. سطح مدیریت بحران امروز در سطح منطقه است و ایران امروز یک بازیگر موثر و تعیینکننده در معادلات منطقهای و جهانی است. زیرا نظم جدید اتفاق میافتد و آمریکا برای جلوگیری از شکلگیری نظم جدید جهانی با همکاری ایران، روسیه و چین با کارت طالبان بازی میکند و باید به این نکته توجه داشته باشیم که سطح بازی بالاتر از موضوع طالبان و هیرمند است.
استراتژی منطقهای آمریکاییها و انگلیسیها بر پایه بحران فراگیر است
مراقب باشیم این روند تبدیل به سیاهچاله امنیتی نشود
ظهرهوند در پاسخ به این سوال که آقای رئیسی در سفر به سیستان ضربالاجلی به طالبان درباره هیرمند دادند که این موضوع با واکنش تمسخرآمیز مسئولان طالبان مواجه شد. این نشان از چه چیزی دارد، گفت: طالبان عددی نیست. چون آنها حتی مرز خود را نمیتوانند به درستی اداره کنند. به این موضوع نگاه نکنید که آمریکاییها یکسری سلاح و ماشینآلات برای آنان گذاشتند. طالبان بدون به هم ریختگی و بدون جنگ، خود به خود از بین میرود. یعنی آنها فقط به بحران منطقهای و بحرانهایی که برخاسته از تفکرات تکفیری است وابسته هستند. ایران با وزانتی که دارد باید سطح کار را در سطوح دیگری ببیند و در همان سطوح سیاست خود را طراحی و پیگیری کند. بنابراین نباید زیاد به این موضوعات پرداخت.
وی در پاسخ به این سوال که با توجه به درگیریهای نظامی در مرزها دو نفر از نیروهای نظامی ما شهید شدند. ایران از چه طریق باید این موضوع را پیگیری کند، گفت: نیروی نظامی که امنیت مرز را فراهم میکند، همیشه با این تهدید مواجه است. روز گذشته ۱ نفر شهید و سه تا چهار نفر زخمی دادیم. طالبان هم ۱۲ نفر کشته دادند. در این معادلات، بحثی برای پیگیری وجود ندارد و اتفاقی است که افتاد. اما چهره و ماهیت طالبان برای کسانی که نمیدانستند و تجاهل میکردند، آشکارتر شده است. ما باید مراقب باشیم این روند تبدیل به سیاهچاله امنیتی نشود. باید بدانیم که استراتژی منطقهای آمریکاییها و انگلیسیها بر پایه بحران فراگیر است. باید مراقب اغتشاش ژئوپلیتیکی باشیم و زیاد به این مسائل زیاد توجه نکنیم.