؛ به نقل از پایگاه خبری "مرآة الجزیره" دستگیری، شکنجه برای گرفتن اعتراف و جعل کردن اظهارات زندانیان و نیز محاکمههای نمایشی که در آن قضات از زبان سران سعودی صحبت میکنند و در نهایت گردن زدن زندانیان و ناپدید شدن اجساد آنان سناریویی است که در طول یکصد سال عمر نظام حاکم سعودی در سومین نسل آن درحال تکرار است.
گناه اهالی قطیف و الاحساء چیست؟
رنج و درد اهالی مناطق محروم و بهحاشیهرفته سعودی که ثروتهای نفتی و گازی را در خود جا داده است، همچنان ادامه دارد، زیرا مردم این مناطق از درآمدهای حاصل از نفت و گاز سهمی ندارند و فقط ظلم و نقض حقوق نصیبشان شده است و جرمی ندارند جز اینکه اهل قطیف و یا الاحساء هستند و مذهب تشیع دارند.
در عرف سران وهابی سعودی، اهالی قطیف و الاحساء حق زیارت رسول اکرم(ص) در مدینه منوره را ندارند و حرمت ماه مبارک و یا اعیاد در حق آنان رعایت نمیشود تا جایی که نیروهای سعودی مانند خفاش شبانه با اسلحه و تجهیزات نظامی تعدادی از اهالی این منطقه را ربوده راهی زندان کردند تا انواع شکنجه و سرکوب و نقض حقوق اخلاقی، مذهبی و انسانی را در حق آنان مرتکب شوند.
محمد حسن النمر قربانی ظلموستم سران وهابی
این وضعیتی است که "محمد حسن النمر" از آن در امان نماند؛ او پنج ماه در سلول انفرادی بهسر برد و در یکی از همین سلولهای انفرادی در الدمام، با یک فلز تیز ناخنهایش کشیده شد. جلاد بدن این جوان 19ساله را چنان زیر شلاق گرفت که آثار او بر بدنش باقی است و مأموران بازداشتگاه الدمام بهموازات شکنجه بدنی، جنگ روانی را علیه این نوجوان سعودی که بلافاصله پس از پایان دبیرستان دستگیر شد، بهاجرا در آوردند.
یکی از مأموران بازداشتگاه وارد شده و با صدای وحشتناکی میگوید: الآن گوشتت تکه تکه شده و در جایی که هیچ کس پیدایت نکند، طعمه سگها میشود.
محمد زیر پوتینهای نظامی قرار گرفته و آثار این حملات روی بدنش بهصورت تورم و کبودی باقی ماند و علاوه بر این آثار مشت روی صورتش پیدا بود تا جایی که چهره او تغییر کرد و سیاهی و کبودی بر آن نقش بست.
بیحرمتی و بیاخلاقی و هتک حرمت در حق محمد النمر
مأمورانی که النمر را شکنجه میکردند در اقدامی غیراخلاقی او را مورد تجاوز قرار دادند و یا او را ساعتهای طولانی برهنه آویزان کرده با پوتین به جانش افتادند و شکنجه ادامه داشت، یک تیم میرفت و تیم دیگری وارد میشد و همچنان شکنجه او برای مدتی نامعلوم ادامه داشت.
محمد حسین النمر متولد 17 فوریه 1998 در شهر العوامیه از توابع قطیف است و دبیرستان را بهپایان رساند و در نظر داشت تعطیلات عید فطر را به زیارت رسول الله(ص) برود اما در آنجا مأموران بر سرش ریخته در مدینه منوره او و تعداد دیگری از جوانان را بهزور اسلحه دستگیر کردند.
روز سیام ژوئیه 2017 هنگامی که در مدینه منوره بود، یک شخص ناشناس چند بار با او تماس گرفت و اسم شخص دیگری را آورد، بعد از پایان تماس او و دوستانش بیرون رفته سوار تاکسی شدند، اما بهمحض اینکه تاکسی حرکت کرد، تعدادی خودروی وابسته به اداره آگاهی آنان را محاصره کردند و بهسرعت افراد مسلح با لباس شخصی از آن پیاده شدند و این جوانان را از ماشین بیرون آوردند و همگی را به محل نامعلومی بردند.
پس از آن تا دو روز از محمد النمر و دوستانش خبری نبود و سپس به آنان اجازه داده شد با خانوادههایشان تماس گرفته و اطلاع دهند در اداره آگاهی بهسر میبرند.
بیخبری پنج ماه خانواده النمر از سرنوشت او
نبود محمد النمر سبب ترس و نگرانی خانوادهاش شد و به اداره آگاهی مدینه منوره مراجعه کردند اما در آنجا از سرنوشت او اظهار بیاطلاعی شد و چند روز بعد از آنجا به الدمام منتقل شد و به خانوادهاش هشدار داده شد تا زمانی که با آنان تماس گرفته نشود، از پیگیری وضعیت فرزندشان و یا مراجعه مجدد به این محل خودداری کنند و این تماس پنج ماه طول کشید و در این فاصله محمد النمر بهشدت تحت شکنجه و تجاوز قرار گرفته و به بیماریهای مزمنی مبتلا شد.
النمر بهزور سلاح و بدون قرار بازداشت، دستگیر شد و پنج ماه در زندان انفرادی به بدترین شکل شکنجه و شرافت انسانیاش سلب شد و از حق تماس با خانوادهاش محروم بود و بعد از گذشت پنج ماه و نیم از بازداشت به خانوادهاش اجازه دادند چند دقیقه با اعمال محدودیت با او ملاقات داشته باشند.
شکنجههای جدید سبب شد او به بیماریهای متعدد مبتلا شود بدون اینکه تحت مراقبت پزشکی قرار گرفته و یا دارو مصرف کند، در این شرایط او همچنان با مشکلات گوارشی و بیماری کلیه دست به گریبان بود و پس از ماهها اجازه درمان پیدا کرد و در روز 12 قرص به او داده میشود.
صدور حکم حبس برای النمر
هیچ اتهام روشنی به النمر وارد نیست تا دلایل دستگیریاش روشن شود و با گذشت 10 ماه از بازداشت هنوز سرنوشت نامعلومی دارد و در نهایت حکم هشت سال زندان و جریمه مالی سههزار ریال سعودی برایش صادر شد و پس از انتهای مدت محکومیت تا شش سال اجازه سفر ندارد و تمام این موارد در حالی است که هیچ دادگاهی برایش تشکیل نشد و وکیل مدافعی نداشت و بااینهمه حکم او بهصورت اولیه تأیید شد.خانواده النمر نیز در مدتی که در جستوجوی او بودند، با بیتوجهی فراوان مسئولان سعودی روبهرو شدند.
گناه محمد النمر این است که از خانواده شهید النمر و یکی از اهالی شهرک العوامیه است که در برابر زورگویی سران سعودی سر تسلیم فرود نیاوردند.