به گزارش
اسلام تایمز، صدها شهرکنشین صهیونیست روز پنجشنبه به همراه «ایتمار بنگویر» وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در سالروز موسوم به «تخریب معبد» تحت تدابیر شدید امنیتی به مسجدالاقصی یورش بردند.
او هنگام یورش به مسجدالاقصی مدعی شده که اینجا مهمترین مکان برای اسرائیلیهایی است که به گفته او باید حکومت خود را نشان دهند.
تجاوز مسبوق به سابقه بنگویر به مقدسات اسلامی با اعتراض و محکومیتهای گسترده جهانی همراه شد، چنانچه حتی کشورهایی همچون عربستان که آمریکاییها به شدت پیگیر سازش آن با رژیم صهیونیستی هستند با صدور بیانیهای شدیداللحن این تجاوزگری را محکوم کرده و آن را نقض قوانین بینالمللی دانستند.
از آن سو؛ رسانههای نظام سلطه در حالی با استفاده از عباراتی چون «بازدید بنگویر از مسجدالاقصی» به جای تعرض و یورش، به دنبال عادیانگاری تعرض سران رژیم صهیونیستی و شهرکنشینان علیه مقدسات اسلامی هستند که حتی بر اساس قطعنامههای سازمان ملل، هرگونه حضور و تحرک صهیونیستها در مسجدالاقصی به عنوان مکان مقدس مسلمانان مساوی با تعرض و تجاوز علیه مقدسات اسلامی و ناقض مصوبات بینالمللی است.
هرچند سازمان ملل بهدلیل وابستگی و عدم استقلال لازم تا به امروز در برابر این تجاوزات، تنها به ابراز تاسف بسنده کرده اما این امر نافی لزوم مقابله جهانی با اقدامات تحریکآمیز و ضداسلامی صهیونیستها و نقض قطعنامهها و مصوبات بینالمللی از سوی آنان نیست.
در خصوص اهداف اقدامات افراطی و اسلامستیزانه سران رژیم صهیونیستی نکات مهمی وجود دارد:
نخست؛ کارنامه حکام جنایتکار رژیم جعلی صهیونیستی نشان میدهد که هر زمان بر شدت اعتراضات ساکنان اراضی اشغالی به خودکامگی آنها شدت میگیرد با موضوعات انحرافی سعی میکنند تحولات داخلی را به حاشیه رانده و سرکوب معترضین را توجیه کنند.
تعرض به مسجدالاقصی، تجاوز نظامی به غزه، تشدید اشغالگری در کرانه باختری با حمله جنین، توسعه شهرکسازی، تحرکات نظامی علیه سوریه و لبنان، لفاظیهای جنگطلبانه علیه ایران و... نمونههایی از این دست هستند.
در مقطع کنونی نیز که تصویب بخشهایی از تغییرات قوانین قضایی به خواست نتانیاهو، زمینهساز اوجگیری اعتراضات چندصدهزار نفری در خیابانها و واکنش منفی حامیان غربی رژیم صهیونیستی شده، سران این رژیم بار دیگر دست به دامان فضاسازیهای حاشیهای شدهاند با این تفاوت که این بار بهدلیل تمرد گسترده نظامیان و تقابل ساکنان اراضی اشغالی با حاکمان این رژیم، عملا امکان اجرای گزینه تکراری حمله به غزه، لبنان، سوریه و... وجود نداشته و لذا تعرض به حریم مسجدالاقصی تنها گزینه آنان برای فرافکنی بوده است.
به عبارت بهتر؛ تعرض بنگویر به مسجدالاقصی نه از روی قدرت و توان که ناشی از ضعف و تزلزل شدید آنها در اجرای گزینه تجاوز نظامی به مقاومت است.
دوم؛ هتاکی مقامات رژیم صهیونیستی به مسجدالاقصی در چارچوب راهبرد اسلامستیزی حاکم بر این رژیم قابل تعریف است و آن را باید در ادامه تخریب مساجد و هتاکی به مقدسات اسلامی در داخل سرزمینهای اشغالی و همچنین در سایر کشورها نظیر آنچه اخیرا در سوئد و دانمارک رخ داد، ارزیابی نمود.
نقش فعال رژیم صهیونیستی در اقدامات اسلامستیزانه اخیر در سوئد و دانمارک زمانی آشکارتر میشود که تمامی شواهد و اسناد نشان میدهد که «سلوان مومیکا» مهاجر عراقی که در سوئد اقدام به قرآنسوزی کرد، دارای روابطی نزدیک با موساد بوده و فرامین آنها را اجرا کرده است.
اساسا جنگافروزیهای دینی و مذهبی جزو توصیههای نژادپرستانه تلمودی و دستورالعملهای پایهگذاران صهیونیسم محسوب میشود که آن را از الزامات بقای لانه عنکبوت خود میدانند.
بر این اساس؛ راهکار اصلی و نهایی مقابله با اسلامستیزی در جهان و پیشگیری از تکرار نزاعها و درگیریهای ساختگی میان ادیان و مذاهب الهی در جهان را میتوان در وحدت جهان اسلام و آزادیخواهان و صلحطلبان جهان در مقابله با رژیم جعلی صهیونیستی خلاصه کرد.