۰
سه شنبه ۶ تير ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۲۳
از منظر امام خمینی ره:

حج و تقريب مذاهب اسلامی و وحدت مسلمانان

حج؛ وحدت؛ تقریب اسلامی
حج؛ وحدت؛ تقریب اسلامی
به گزارش اسلام تایمز، فريضه حج، يکي از مسايل عبادي ـ سياسي آيين مقدّس اسلام است که همه‏ساله، از سوي هزاران انسان مشتاق، از سراسر جهان، با مليّت‏ها، نژادها، رنگ‏ها و زبان‏هاي مختلف، در سرزمين وحي انجام مي‏گيرد.
در ميان فرايض و دستورهاي دين، کم‏تر فريضه‏اي مانند حج، مورد توجه و سفارش قرار گرفته است. تأکيد قرآن کريم و توصيه‏هاي پي‏درپي و بسيار شديد اولياي دين در اين زمينه، وصف ناشدني است.

عبداللّه‏ بن سنان از امام صادق عليه‏السلام نقل مي‏کند که آن حضرت فرمود:
لَو عطّل الناسُ الحجَّ لَوَجَبَ عَلَي الإمام أنْ يجبرَهم علي الحجّ، إنْ شاؤوا و إنْ أبوا؛ فإنّ هذا البيت إنّما وضع للحجّ(1)؛
«اگر مردم حج را رها کردند، بر زمامدار مسلمانان است که آنان را بر انجام دادن فريضه حج وادار سازد، چه بخواهند و چه نخواهند؛ چرا که اين خانه، براي حج برپا شده است.»

اهميّت حج تا آن‏جا است که امام صادق عليه‏السلام در جايي ديگر مي‏فرمايد:
«فإنْ لمْ يکنْ لَهُم أمْوال، أنفقَ عليهم مِنْ بَيت مال المسلمين»؛(2) «اگر مردم، هزينه سفر حج را نداشته باشند، مخارج سفر آنان از بيت‏المال مسلمانان پرداخت مي‏کند.»

باز از آن حضرت، با سندي معتبر نقل شده که فرمود:
«مَنْ مات وَ لَمْ يَحج حَجّةَ الإسلام، لم يمنعه من ذلک حاجّة تحجف به أمْ مرض لا يطيق فيه الحجّ، أو سُلْطان يمنعه، فليمت يهودياً أوْ نصرانياً»(3)؛
«هرکس از دنيا برود، در حالي‏که فريضه «حجة‏الاسلام» را به جا نياورده باشد، بدون اين‏که حاجتي مانع او شده باشد، يا به جهت بيماري از آن بازمانده باشد، و يا پادشاهي از رفتن او جلوگيري کند، چنين فردي، به کيش يهوديت يا نصرانيّت خواهد مرد.»

مصالح اجتماعي و فرهنگي و اقتصادي و اسرار دقيق و ارزش‏هاي فراواني در پرتو عمل به مناسک حج نصيب جامعه اسلامي مي‏گردد که وفاق و همدلي و اتّحاد و اخوت پيروان مذاهب اسلامي، از آن جمله است.
وحدت نيّت، وحدت هدف، وحدت اَعمال، وحدت اذکار و آداب، وحدت رنگِ لباس، وحدت مشاهد شريف؛ همانند طواف و سعي و برخي ديگر از مناسک و اَعمال حج، اموري هستند که مسلمانان را به وحدتي همه‏جانبه و فراگير دعوت مي‏کنند.

امام خميني قدس‏سره در اين زمينه مي‏فرمايد:
«حج، بهترين ميعادگاه مُعارفه ملّت‏هاي اسلامي است که مسلمانان، با برادران و خواهران ديني و اسلامي خود از سراسر جهان آشنا مي‏شوند، و در آن، خانه‏اي که متعلق به تمام جوامع اسلامي و پيروان ابراهيم حنيف است، گردهم مي‏آيند و با کنار گذاردن تشخّص‏ها و رنگ‏ها و مليّت‏ها و نژادها، به سرزمين و خانه اوّلين خود رجعت مي‏کنند و با مراعات اخلاق کريمه اسلامي و اجتناب از مجادلات و تجملات، صفاي اخوّت اسلامي و دور نماي تشکل اُمّت محمدي صلي‏الله‏عليه‏و‏آله را در سراسر جهان به نمايش مي‏گذارند.»(4)

تاريخ اسلام، همواره، شاهد کوشش‏ها و تلاش‏هاي وحدت‏آفرين شخصيّت‏هاي برجسته و پيشوايان بزرگ و مجامع علمي ـ ديني بسياري بوده است که برگ زرّيني از اين تاريخ پرافتخار، به بزرگ پرچم‏دار توحيد در عصر حاضر و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران اختصاص دارد. خود ايشان مي‏فرمايد:
«ما، سالهاي طولاني است که دنبال اين هستيم که مسلمين را با هم، همقدم و همکلام و مجتمع کنيم، براي اين‏که تمام گرفتاري‏هايي که مسلمين دارند و به دست قدرت‏هاي اجنبي، آن‏هايي که مي‏خواهند از بلاد مسلمين بهره‏گيري کنند، آن‏هايي که مي‏خواهند ذخاير مسلمين را ببرند، آن‏هايي که مي‏خواهند دولت‏هاي اسلامي را در زير يوغ سلطنت خودشان قرار بدهند، اين‏ها، کوشش کرده‏اند خودشان و عُمّالشان به اينکه تفرقه بين مسلمين ايجاد کنند... مسلمين بايد يد واحده بر ماسوايشان باشند.»(5)

با پيروزي انقلاب اسلامي ايران، بهترين فرصت و امکانات، در اختيار امام خميني قدس‏سره قرار گرفت تا با پيام‏ها و رهنمودهاي خود و بسيج امکانات و نيروهاي متعهّد، و با بهره‏گيري از بُعد وحدت آفرين حج، زمينه تحقّق اين آرزوي ديرينه را فراهم سازند.

مقصود از وحدت
وقتي بحث از وحدت ميان مذاهب مختلف اسلامي مي‏شود، قبل از هر چيز بايد مقصود از وحدت روشن شود و معلوم گردد که آيا «وحدت حقيقي» مورد نظر است يا «وحدت صوري و ظاهري؟» و در صورتي‏که حقيقي بودن آن مورد تأييد قرار گرفت، بايد روشن شود که چه اموري مي‏تواند مبناي يک وحدت حقيقي قرار گيرد؟

بي ‏ترديد، منظور از وحدت، نوعي هماهنگي و اتحاد حقيقي، برپايه عقايد و رسوم و يا هدف‏ها و برنامه‏هاي مشترک يا مقوله‏اي اعم از اين دو است.
براي روشن شدن موضوع، پيش از پيگيري ديدگاه حضرت امام در اين زمينه، از برخي متون قرآني و روايي استعانت مي‏جوييم:

قرآن کريم در باب دعوت اهل کتاب (يهوديان و مسيحيان) به وحدت، خطاب به پيامبر خدا ص مي‏فرمايد:
«بگو: اي اهل کتاب! بياييد به سوي کلمه واحدي که ما و شما به‏طور مساوي آن را پذيرفته‏ايم و آن عبارت است از اين‏که جز خدا را بندگي نکنيم و برايش شريک قرار ندهيم و جز خداي يگانه، بعضي از خودمان را مسلّط و صاحب اختيار بربعض ديگر قرار ندهيم.»(6)

در اين آيه شريف هدف‏هايي مانند «آزادي از سلطه همنوعان و پذيرش سلطنت خداوند و بندگي او»، به عنوان محور وحدت اديان الهي معرفي شده است.
از طرفي، در رواياتي بسيار، هدف از برادري و اخوّت، وحدت در اهداف و کمک به همنوعان در زندگي روزمرّه معرفي شده است.
امام صادق عليه‏السلام از پيامبر گرامي اسلام ص نقل مي‏کند که گفت: «مؤمنان باهم برادرند: عدّه‏اي از آنان، نيازهاي ديگران را برآورده مي‏کنند.»(7)

باز در نقلي ديگر، امام صادق عليه‏السلام مي‏گويد:
«کسي که براي رفع حاجت برادر مؤمن خود، قدم بر مي‏دارد، مانند کسي است که بين صفا و مروه، سعي مي‏کند و آن کسي که نياز برادرش را برآورد، مانند شهيدي است که در جنگ بدر و اُحُد، در راه خدا، در خون خود دست و پا زده است.»(8)
از اين مجموعه و آيات و رواياتي ديگر، به خوبي روشن مي‏شود که وحدت مورد نظر اسلام و مفسّران واقعي آن، وحدت بر اساس پذيرش توحيد و نبوّت و ارزش‏هاي انساني و هدف‏هاي مشترکي است که با توجه به فطرت پاک و نيازها و ضرورت‏هاي امّت اسلامي، بدون توجه به رنگ و نژاد و زبان و مذهبي خاص، مدّنظر قرار مي‏گيرد.

البته، بديهي است که مراد از وحدت در اصول اعتقادات، وحدتِ مطلق نيست که همه پيروان مذاهب اسلامي به کنارگذاشتن عقايد و افکار ويژه و هويّت مذهبي خود و برگزيدن يک فکر فراخوانده شوند.

امام خميني قدس‏سره در اين زمينه مي‏فرمايد:
«گمان نکنند برادرهاي سنّيِ ما که در اسلام اين معنا مطرح باشد که فرقي ما بين شما و ما باشد. همان‏طور که شما، چهار مذهبي که در اهل تسنن هست، چه‏طور آن مذهب با آن مذهب دوتا است، لکن برادرند همه، دشمن نيستند اين هم يک مذهب خامسي است که دشمني در کار نيست. همه برادري، همه مسلمان، همه اهل قرآن، همه تابع رسول اکرم.»(9)

«جامعه‏اي که همه مي‏خواهند به اسلام خدمت کنند و براي اسلام باشند، از اين مسائل نبايد طرح شود. ما همه برادر هستيم و باهم هستيم. منتها، علماي شما، يک دسته، فتوا به يک چيز دادند و شما، تقليد از علماي خود کرديد، شديد حنفي، يک دسته، فتواي شافعي را عمل کردند و يک دسته فتواي حضرت صادق عليه‏السلام را عمل کردند، اين‏ها شدند شيعه. اين‏ها، دليل اختلاف نيست.»(10)

در جايي ديگر مي‏فرمايد:
«ما، به حسب حکم خداي، تبارک و تعالي، اخوّت خودمان را با همه مسلمين جهان، با دولت‏هاي کشورهاي اسلامي، با ملّت‏هاي مسلم، در هر مذهبي هستند، در هر کشوري هستند، ما برادري خودمان را با آن‏ها اعلام مي‏کنيم. ما مي‏خواهيم همه مسلمين، يد واحده باشند بر مَنْ سِواهم. هرکس، در محيط خودش، با هر حکومتي که هست و با هر مذهبي که هست، در محيط خودش باشد و مستقل باشد.»(11)

در حقيقت، آنچه امام خميني قدس‏سره در طول حيات سياسي‏ـ مبارزاتي خود بر آن تأکيد داشتند و امت اسلام، مخصوصاً، زائران بيت‏اللّه‏ الحرام را به آن دعوت مي‏کردند، همبستگي مذاهب اسلامي در چهارچوب اصول بنيادين و هدف‏ها و منافع مشترک است که در ادامه، به برخي محورهاي مهم آن اشاره مي‏کنيم.

مايه‏ هاي وفاق

امام خميني قدس ‏سره در مجموع سخنان و بيانات خود به مناسبت‏هاي مختلف و به‏ويژه در زمينه استفاده بهينه از همايش عظيم حج، بيش از هرچيز، بر سه محور اساسي جهت برقراري وحدت ميان مسلمانان جهان تأکيد مي‏ورزيدند:

1 ـ دين اسلام

امام خميني قدس‏سره با اشاره به آيه وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّه‏ِ جَمِيعا وَلاَ تَفَرَّقُوا...(12) و اين‏که اسلام، باني عقدِ اخوّتِ ميان مسلمانان است مي‏فرمايد:
«اسلام، بين همه مسلمان‏ها، عقد اخوّت بسته است و همه را دعوت به اعتصام به حبل اللّه‏ و پيروي از خط اسلام مي‏فرمايد.»(13)

«حبل اللّه‏، اسلام است، صراط مستقيم است. ريسمان بين حق و خلق، اسلام است.»(14)
ايشان، ضمن برداشتي اين‏چنين از روح قوانين و شعائر اسلامي و با اشاره به نقش حج در ايجاد وحدت ميان فِرَق مختلف اسلامي مي‏فرمايد:
«اين خانه ناس است، شخصي يا اشخاص يا گروهي يا طوايف خاصي، اين‏طور نيست که اَوْلي باشند به خانه خدا از ديگر ناس. همه مردم، آن‏هايي که در سراسر دنيا هستند، در مشارق ارض و مغارب ارض، مکلّف هستند که مُسْلِم بشوند و در اين خانه که قرار داده شده است از براي ناس، مجتمع بشوند و زيارت کنند آن بيت مقدس را.

عقلا و علماي اسلام، از صدر اسلام تا کنون، کوشش کردند براي اين‏که مسلمين، همه باهم مجتمع باشند و همه يد واحده باشند بر غير مسلمين. در هرجا که مُسْلِمي پيدا بشود، بايد با ساير مسلمين تفاهم کنند و اين يک مطلبي است که خداي تبارک و تعالي در قرآن کريم، سفارش کرده است و پيغمبر اکرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله سفارش فرموده است و ائمّه مسلمين سفارش فرموده‏اند و علماي بيدار اسلام دنبال اين امر را گرفته و کوشش کرده‏اند به اينکه مسلمين را در تحت لواي اسلام به وحدت و يگانگي دعوت کنند.»(15)

2 ـ منافع و هدف‏هاي مشترک

دومين عامل زمينه‏ساز وحدت ميان مسلمانان جهان، منافع و هدف‏هاي مشترک است. رسيدن به تفاهم بر اساس منافع مشترک، توقعي نابه‏جا نيست. اين مسيري است که بسياري از کشورهاي متمدن و پيشرفته در زمينه‏هاي مختلف، آن را تجربه کرده‏اند. مثال عيني چنين امري، جامعه اروپا است که مي‏بينيم پس از تشکيل پارلمان و بازار مشترک اروپايي، با تقويت زمينه‏هاي مشترک سياسي و اقتصادي و تضعيف نقاط منفي و اختلاف برانگيز، تا آن‏جا پيش رفت که حتّي به اتّحاد پولي و حذف مرزها، در جهت تأمين منافع مشترک ميان کشورهاي عضو رسيد.

امروزه، با توجه به توسعه ارتباطات و پيشرفت‏هاي علمي و صنعتي و آسان شدن تبادلات فرهنگي و نزديکي ملّت‏ها به هم، زمينه‏هاي مختلفي براي همکاري و تعاون و اتخاذ تصميمات مشترک بر اساس منافع و هدف‏هاي مشترک مسلمانان فراهم شده است که همايش عظيم حج، بهترين مجمع بين‏المللي ـ اسلامي است که مي‏توان با بهره‏گيري از آن، به نقد و بررسي انظار گوناگون در زمينه‏هاي مختلف پرداخت و نقاط مشترک را تأييد و تقويت کرد و مسائل اختلاف‏ساز را از جوامع اسلامي به دور راند.

امام خميني قدس‏سره خطاب به نماينده و اميرالحاج ايران، همين نکته را متعرض شده، مي‏گويد:
«با توجه به اين‏که فريضه حج، يکي از بزرگ‏ترين فريضه‏هاي عبادي ـ سياسي اسلام و کنگره عظيم حج در مواقف معظّمه، از بزرگ‏ترين کنگره‏هاي جهان اسلام است، حجّاج محترم جهان را دورهم گرد آورده و در مصالح اسلام و مشکلات مسلمين تبادل آرا نموده و در حل مشکلات و راه رسيدن به آرمان مقدس اسلام، تصميمات لازم را اتّخاذ نماييد و راه‏هاي اتّحاد بين همه طوايف و مذاهب اسلامي را بررسي کنيد و در امور سياسي مشترک بين همه طوايف، مشکلاتي را که براي مسلمين جهان به‏دست دشمنان سرسخت اسلام پيش آمده است که اهمّ آن اختلاف‏انگيزي بين صفوف مسلمانان است را چاره‏انديشي بنماييد.»(16)

وي در جايي ديگر خطاب به زائران بيت‏اللّه‏الحرام مي‏گويد:
«اگر إن شاءاللّه‏، آن وحدت بين مسلمين و دولت‏هاي کشورهاي اسلامي ـ که خداوند تعالي و رسول عظيم‏الشأنش خواسته‏اند و امر به آن و اهتمام در آن فرموده‏اند ـ حاصل شود، دولت‏هاي کشورهاي اسلامي با پشتيباني ملّت‏ها، مي‏توانند يک ارتش مشترک دفاعي... داشته باشند که بزرگ‏ترين قدرت را در جهان به‏دست آورند... و اميد است دولت‏هاي منطقه با قطع‏نظر از زبان و نژاد و مذهب، فقط، تحت پرچم اسلام، در اين امر فکر کنند و طرح آن را بريزند.»(17)

به‏طور کلّي، در چنين مکان‏هايي که به حق، براي مصالح موحّدان و مسلمانان جهان بنا شده است، مي‏توان با تکيه بر منافع و هدف‏هاي مشترک، به طرح‏هاي مهم و فراگير در جهت رسيدن به وحدت ميان مذاهب اسلامي دست يافت و اين امري است شدني و ممکن، که امام خميني، در بيانات خود، به آن تصريح کرده و حجاج بيت‏اللّه‏ الحرام را به آن فرا مي‏خواند:
«بر شما ملّت عزيز اسلام که براي اداي مناسک حج در اين سرزمين وحي اجتماع کرده‏ايد، لازم است از فرصت استفاده کرده، به فکر چاره باشيد.

براي حل مسائل مشکله مسلمين، تبادل‏نظر و تفاهم کنيد. بايد توجه داشته باشيد که اين اجتماع بزرگ که به امر خداوند تعالي، در هر سال، در اين سرزمين مقدّس فراهم مي‏شود، شما ملّت‏هاي مسلمان را مکلّف مي‏سازد که در راه اهداف مقدسه اسلام، مقاصد عاليه شريعت مطهره و در راه ترقي و تعالي مسلمين و اتحاد و پيوستگي جامعه اسلامي کوشش کنيد. در راه استقلال و ريشه‏کن‏کردن سرطان استعمار، همفکر و همپيمان شويد. گرفتاري‏هاي ملل مُسْلِم را از زبان اهالي هر مملکت شنيده و در راه حل مشکلات آنان، از هيچ‏گونه اقدامي فروگذار نکنيد. براي فقرا و مستمندان کشورهاي اسلامي فکري کنيد.»(18)

3 ـ دشمن مشترک

امروزه، کشورهاي اسلامي، از سوي سلطه‏جويان و غارت‏کنندگان جهاني، مورد شديدترين و بي‏رحمانه‏ترين حمله‏ها قرار دارند، زياده‏طلبان و متجاوزان استثمارگر، چشم طمع به سرزمين‏هاي غني و گران‏قيمت مسلمانان دوخته و براي چپاول و غارت مخازن عظيم زيرزميني و رو زميني اين کشورها، از هيچ جنايت و توطئه‏اي فروگذار نيستند، همواره در تلاشند با انواع حيله‏ها و با بهره‏گيري از شيوه‏ها و ابزارهاي مختلف، بر غارت خود تداوم بخشند. اين، مصيبتي عظيم است که مسلمانان عالم به حکم قرآن کريم که مي‏فرمايد:

وَ اَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة(19) وظيفه دارند براي آن چاره‏جويي کرده و با هماهنگي و اتخاذ تصميمات مشترک از چنگال پليد چنين قدرت‏هاي فزون‏طلب و متجاوز، رها شوند. همايش عظيم حج، بهترين فرصت را در اختيار مسلمانان قرار مي‏دهد تا با تأسّي به سيره بنيانگذاران مکتب توحيد و مبارزه با کفر و ظلم و تجاوز، با رايزني‏هاي همه‏جانبه خود، به اقدامي شايسته و بايسته دست زده و بر دشمنان مشترک خود غالب آيند. اين، نکته‏اي است که امام خميني قدس‏سره در پيام‏هاي خود به حجاج بيت‏اللّه‏ الحرام، بارها، آن را گوشزد کرده‏اند:

«به حجّاج محترم و زائران بيت‏اللّه‏ الحرام، از هر کشور و هر طايفه و تابع هر مذهب هستند، متواضعانه عرض مي‏کنم، شما، همه، ملّت اسلام و تابع پيامبر و پيروِ دستورات قرآن مجيد هستيد و همه، دشمنان غدّار مشترک داريد که با ايجاد اختلاف به واسطه عمّال بدبخت خود و رسانه‏هاي گروهي و تبليغات تفرقه‏افکن، در طول تاريخ، به‏ويژه در سده‏هاي اخير و بالاخص در عصر حاضر، همه دولت‏ها و ملّت‏هاي اسلامي را در اسارت کشيده‏اند و ذخاير غنيِ بلاد شما و دسترنج مظلومان کشورهاي شما را به غارت برده و مي‏برند و درصدد هستند که حکومت‏ها را، گوش و چشم‏بسته و دربست، به خدمت خود گمارند و ملّت‏ها را به دست آنان، مصرفي، بار بياورند و از رشد انساني و ابتکار صنعتي کشورهاي مظلوم، با حيله‏ها و توطئه‏هاي شيطاني جلوگيري کنند و وابستگي هرچه بيشتر و اتکا به غرب و شرق را روزافزون کنند و مجال تفکر براي استقلال و ابتکار را به هيچ‏کس ندهند و نَفَس‏هايي که براي بيداري ملّت‏ها آماده‏اند، در سينه‏ها خفه کنند. و وضعِ نکبت‏باري که در کشورهاي اسلامي و ساير کشورهاي مظلوم مشاهده مي‏کنيد، زاييده همين توطئه‏هاي دشمنان مشترک مسلمانان و مظلومان است.

پس اکنون که در مرکز اسلام حيات‏بخش، به امر خداوند و رسولش، گرد آمده‏ايد و از هر ملّت و مذهب، در اين مکان عظيم اجتماع کرده‏ايد، براي اين درد مهلک و سرطان کشنده، چاره‏انديشي کنيد و بايد بدانيد که چاره اساسي در سايه وحدت همه مسلمين و اجتماع همگاني در قطع يد ابرقدرت‏ها از کشورهاي اسلامي است.»(20)

«شرط همه مناسک و مواقف براي رسيدن به آرزوهاي فطري و آمال انساني، اجتماع همه مسلمانان در اين مراحل و مواقف و وحدت کلمه تمامي طوايف مسلمين است، بدون اعتنا به زبان و رنگ و قبيله و طايفه و مرز و بوم و عصبيّت‏هاي جاهلي و هماهنگ خروشيدن بر دشمن مشترک.»(21)

متفکر و فيلسوف شهيد، آية‏اللّه‏ مرتضي مطهري رحمه‏الله در زمينه مبناي وحدت ميان مذاهب اسلامي، سخني جامع دارند که آن را در پايان اين بخش يادآور مي‏شويم:
«مسلمين، مايه وفاق‏هاي بسياري دارند که مي‏تواند مبناي يک اتّحاد محکم گردد. مسلمين، همه، خداي يگانه را مي‏پرستند و همه، به نبوت رسول اکرم، ايمان و اذعان دارند. کتاب همه قرآن و قبله همه کعبه است. با هم و مانند هم، حج مي‏کنند و مانند هم نماز مي‏خوانند و مانند هم روزه مي‏گيرند و مانند هم تشکيل خانواده مي‏دهند و داد و ستد مي‏نمايند و کودکان خود را تربيت مي‏کنند و اموات خود را دفن مي‏نمايند و جز در اموري جزئي، در اين کارها باهم تفاوتي ندارند.

مسلمين همه از يک نوع جهان‏بيني برخوردارند و يک فرهنگ مشترک دارند و در يک تمدّن عظيم و باشکوه و سابقه‏دار شرکت دارند. وحدت در جهان‏بيني، در فرهنگ، در سابقه تمدّن، در بينش و منش، در معتقدات مذهبي، در پرستش‏ها و نيايش‏ها، در آداب و سنن اجتماعي خوب، مي‏تواند از آنها ملّت واحد بسازد و قدرتي عظيم و هايل به وجود آورد که قدرت‏هاي عظيم جهان، ناچار، در برابر آن‏ها خضوع نمايند. خصوصاً اينکه در متن اسلام، بر اين اصل تأکيد شده است. مسلمانان، به نص صريح قرآن، برادر يکديگرند و حقوق و تکاليف خاصّ آن‏ها را به يکديگر مربوط مي‏کند....»(22)

موانع وحدت

زمينه‏ها و موانع فراواني در ايجاد تفرقه و جدايي ميان مذاهب و فرق مختلف اسلامي تأثير دارند که در اين بخش، به مواردي از آن اشاره مي‏کنيم:

1 ـ قوم گرايي

تکيه بر قوميّت و مليّت و مرزبندي‏هاي نژادي و منطقه‏اي و تعصّب و افتخار ورزيدن نسبت به اموري از اين دست، يکي از موانع وحدت به‏شمار مي‏رود.
فخر و مباهات نسبت به امور واهي و اعتباري و مقطعي و منطقه‏اي؛ يعني برتري‏جويي‏ها و افتخارات متداول ميان برخي ملل و اقوام و خانواده‏ها ـ که ملاک حق و باطل را تطابق خواست ديگران با تمايلات و خواسته‏هاي خود يا عدم تطابق آن مي‏دانند ـ خروج از اعتقاد به توحيد و... است و بي‏اعتنايي به توحيد، يکي از موانع وحدت است.

امام زين‏العابدين عليه‏السلام مي‏گويد:
«آن تعصّبي که صاحبش گناهکار شمرده مي‏شود، اين است که فردي، انسان‏هاي بدکردارِ وابسته خويش را، از افراد نيکوکارِ وابسته به قومي ديگر، بهتر و باارزش‏تر بشمارد. البته، دوست داشتن بستگان، از تعصّب‏هاي باطل نيست، بلکه ياري کردن بستگان، براي ستم به ديگران، از نوع تعصّب باطل است.»(23)
چنين تعصّبي، زمينه‏ساز جدايي و خروج از محدوده ايمان و مؤمنان شمرده شده است. امام صادق عليه‏السلام از پيامبر گرامي اسلام ص نقل مي‏کند که گفت:

«کسي که خودش، تعصّب بورزد يا ديگري برايش تعصّب ورزد، حقيقتاً، گردن‏بندِ ايمان را از گردن خارج کرده است.»(24)
نقش اين عامل، در دوري مسلمانان از هم، نقشي اساسي و غير قابل انکار است و با توجّه به همين نکته است که امام خميني قدس‏سره همه مسلمانان و به‏ويژه حجاج بيت‏اللّه‏ الحرام را به مدّنظر قرار دادن مصالح عالي اسلام و پرهيز از فرقه‏گرايي و تعصّب‏هاي جاهلانه فراخوانده، مي‏گويد:

«لازم است حجّاج بيت‏اللّه‏ الحرام در اين مجمع عمومي و سيل خروشان انساني، فرياد برائت از ظالمان و ستم‏کاران را هرچه رساتر برآورند و دست برادري را هرچه بيش‏تر بفشارند و مصالح عاليه اسلام و مسلمين مظلوم را فداي فرقه‏گرايي و ملّي‏گرايي نکنند و برادران مُسْلم خود را هرچه بيش‏تر متوجّه به توحيد کلمه و ترک عصبيت‏هاي جاهلي که جز به نفع جهان‏خواران و وابستگان آنان تمام نمي‏شود، بنمايند که اين، خود، نصرت خداوند تعالي است.»(25)

«از مسائلي که طرّاحان براي ايجاد اختلاف بين مسلمانان طرح [کرده‏اند] و عمّال استعمارگر در تبليغ آن به‏پاخاسته‏اند، قوميّت و مليّت است و مسلمانان را در مقابل هم قرار داده‏اند. در حبِّ وطن حرفي نيست، ولي ملّي‏گرايي که به دشمني بين مسلمين و شکاف در صفوف مسلمين منجر [مي‏شود] برخلاف اسلام و مصلحت مسلمين است.»(26)

«هان! اي مسلمانان قدرتمند به خود آييد و خود را بشناسيد و به عالم بشناسانيد و اختلافات فرقه‏اي و منطقه‏اي را که به‏دست قدرت‏هاي جهان‏خوار و عمّال فاسد آن‏ها براي غارت شما و پايمال کردن شرف انساني و اسلامي شما بار آمده، به حکم خداي تعالي و قرآن مجيد، به دور افکنيد.»(27)

2ـ کج ‏فهمي‏ ها و ارائه تفسيرهاي متفاوت از اسلام

يکي از اصلي‏ترين و بزرگ‏ترين موانع وحدت، کج‏فهمي‏ها و تجزيه و تحليل‏ها و تفسيرهاي غلط و بعضاً متضاد از اسلام، از سوي نااهلان و در نتيجه دورشدن مسلمانان از حقيقت دين و معارف اسلامي است.

متفکر شهيد، مرتضي مطهري رحمه‏الله تحت عنوانِ «انحطاط مسلمين در عصر حاضر» مي‏گويد:
«در ميان کشورهاي دنيا، به استثناي بعضي کشورها، کشورهاي اسلامي عقب‏مانده‏ترين و منحط‏ترين کشورها هستند، نه‏تنها درصنعت عقب هستند، در علم...، در اخلاق، در انسانيّت و معنويّت [هم] عقب هستند. چرا؟... بايد اعتراف کنيم که حقيقت اسلام، به صورت اصلي، در مغز و روح ما موجود نيست، بلکه اين فکر، اغلب در مغزهاي ما به‏صورت مسخ شده، موجود است... فکر ديني ما بايد اصلاح شود، تفکّر ما درباره دين، غلط است... ما قبل از اين‏که بخواهيم درباره ديگران فکرکنيم که آن‏ها مسلمان شوند، بايد درباره خود فکر کنيم. ما اکنون بيش از هرچيزي نيازمنديم به يک رستاخيز ديني و اسلامي، به يک احياي تفکر ديني، به يک نهضت روشنگر اسلامي.»(28)

امام خميني، در زمينه کج‏فهمي‏ها و تبليغات سوئي که به اسم اسلام، عليه اسلام و وحدت بين مسلمانان صورت مي‏گيرد، مي‏گويد:
«آن‏هايي که مي‏خواهند اسلام را بشکنند، با اسم اسلام، اين‏ها را گول مي‏زنند: اوراقي مي‏نويسند، متفرق مي‏کنند در همه جا که چه [وچه] و مي‏خواهند تفرقه بيندازند.»(29)

«اصل اين مسأله که شيعه و سنّي، شيعه، يک‏طرف و سنّي، يک‏طرف، اين از روي جهالت و از روي تبليغاتي که اجانب کرده‏اند، پيش آمده است. چنان‏که بين خود شيعه هم اشخاص مختلفي را با هم به مبارزه وامي‏دارند و بين خود برادرهاي سنّي هم يک طايفه‏اي را به طايفه ديگر، در مقابل هم قرار مي‏دهند.»(30)

«مع الأسف، ابعاد مختلف اين فريضه عظيم سرنوشت‏ساز [حج] به واسطه انحراف‏هاي حکومت‏هاي جور، در کشورهاي اسلامي و آخوندهاي فرومايه درباري و کج‏فهمي‏هاي بعضي از معمّمين و مقدّس‏نماها در تمام کشورهاي اسلامي، در پرده ابهام باقي مانده است. کج‏فهماني که حتّي با تشکيل حکومت اسلامي؛ مخالف و آن را از حکومت طاغوت بدتر مي‏دانند! کج‏فکراني که فريضه بزرگ حج را محدود به يک ظاهر بي‏محتوا کرده و ذکر گرفتاري‏هاي مسلمانان و کشورهاي اسلامي را بر خلاف شرع و تا سرحدِّ کفر مي‏شمارند.

وابستگان به حکومت‏هاي جابر انحرافي که فرياد مظلوماني را که از گوشه و کنار جهان در اين مرکزِ فرياد، جمع گرديده‏اند، زندقه و برخلاف اسلام وانمود مي‏کنند. بازي‏گراني که براي عقب نگاه داشتن مسلمانان و بازکردن راه براي غارت‏گران و سلطه‏جويان، اسلام را در کنج مساجد و معابد محصور نموده‏اند و اهتمام به امر مسلمين را بر خلاف اسلام و وظايف مسلمانان و علماي اسلام معرفي مي‏کنند.

و مع الأسف، دامنه تبليغات گمراه‏کننده، به قدري بوده و هست که دخالت در هر امر اجتماعي و سياسي را در جامعه مسلمين، بر خلاف وظايف روحانيون و علماي دين مي‏دانند و دخالت در سياست را گناهي نابخشودني مي‏خوانند و فريضه نمازجمعه را به يک صورت خشک، متصور کرده و تجاوز از اين حد را ضد اسلام مي‏دانند.
و بايد گفت اسلام غريب و ناشناخته است و ملّت‏هاي اسلامي منزوي و ناآشنا به حقايق اسلامند.»(31)

3 ـ توطئه قدرت‏مندان زياده‏طلب

همان‏طور که پيشتر آورديم، غارت‏گران جهاني، همواره، درصددند تا سلطه خود بر کشورهاي غني را توسعه دهند و بر چپاول و غارت سرمايه و استثمار ملّت‏هاي محروم، فزوني بخشند.
آنان، چون وحدت و انسجام ملّت‏ها را مهم‏ترين مانع و سدّي عظيم در مقابل غارت‏گري‏هاي خود مي‏دانند، بيش‏ترين فعّاليّت خود را براي ايجاد اختلاف ملّت‏هاي موردنظر، متمرکز مي‏سازند. که ايجاد اختلاف ميان مذاهب اسلامي، از جمله آن تلاش‏ها است.

امام خميني قدس‏سره در اين زمينه مي‏فرمايد:
«طرح اختلاف بين مذاهب اسلامي، از جناياتي است که به دست قدرت‏مندان ـ که از اختلاف بين مسلمانان سود مي‏برند ـ و عمّال از خدا بي‏خبر آنان از جمله «وعّاظ‏السلاطين» ـ که از سلاطين جور، سياه‏روي‏ترند ـ ريخته شده و هر روز بر آن دامن مي‏زنند و گريبان چاک مي‏کنند و در هر مقطع، به اميد آنکه اساس وحدت بين مسلمين را از پايه ويران نمايند، طرحي براي ايجاد اختلاف عرضه مي‏دارند.»(32)

«علما و دانشمندان سراسر جهان، به‏ويژه علما و متفکران اسلامِ بزرگ، يک‏دل و يک‏جهت، در راه نجات بشريّت از تحت سلطه ظالمانه اين اقليّت حيله‏باز و توطئه‏گر ـ که با دسيسه‏ها و جنجال‏ها، سلطه ظالمانه خود را بر جهانيان گسترده‏اند ـ بپاخيزند و با بيان و قلم و علم خود، خوف و هراس کاذبي را که بر مظلومان سايه افکنده است، بزدايند و اين کتاب‏هايي را که اخيراً با دست استعمار که از آستين کثيف اين بردگان شيطان، منتشر شده و دامن به اختلاف بين طوايف مسلمين مي‏زنند، نابود کنيد و ريشه خلاف ـ که سرچشمه همه گرفتاري مظلومان و مسلمانان است ـ را برکنيد.»(33)
4 ـ هواهاي نفساني

از جمله موانع وحدت ميان مسلمانان، حبّ نفس و هواهاي نفساني است. امام خميني، اختلاف و جدايي مسلمانان از هم را ناشي از جهات نفساني و اغراض نفسانيه دانسته، مي‏فرمايد:
اختلاف، هميشه ناشي از جهات نفساني است. اگر همه انبيا، الآن، در اين‏جا جمع بشوند، اختلاف ندارند، براي آنکه آن جهات نفساني را ندارند. آن‏وقت که يک طرف، جهت نفساني دارد و يا هردو طرف، جهت نفساني دارند، آن‏وقت، اختلاف پيدا مي‏شود. کوشش کنيد که آن جهات نفساني، بازيتان ندهد که منشأ مناقشه و اختلاف شود.»(34)

«شما، بايد بدانيد که هر اختلاف و نزاعي شروع شود، از باطن خود انسان است و هر اتحاد و انسجامي که حاصل شود، از خدا است.»(35)

راه‏هاي ايجاد اتّحاد ميان مذاهب اسلامي

در بخش‏هاي گذشته يادآور شديم که هريک از مذاهب اسلامي، با وجود اينکه داراي مشخصاتي ويژه‏اند که به لحاظ آن، از هم متمايز مي‏گردند، امّا مايه‏هاي وفاق و هدف‏هاي مشترکي دارند که مي‏تواند آن‏ها را به تفاهم و وفاق برساند. نيز گفتيم که فريضه حج، بهترين موقعيّت مکاني و زماني را در اختيار مسلمانان قرار مي‏دهد تا با اقداماتي هماهنگ به‏سوي وحدت بروند.

در اين‏که چه برنامه‏ها و طرح‏هاي عملي و واقع‏بينانه، با توجه به هدف‏هاي مشترک، مي‏تواند زمينه‏ساز وحدت مسلمانان گردد، ديدهاي مختلفي وجود دارد که ما، در اين بخش، با توجه به ديدگاه‏هاي حضرت امام قدس‏سره و با بهره‏گيري از سخنان ايشان در زمينه فريضه حج، به اموري اشاره مي‏کنيم:

1 ـ جلوگيري از تبليغات منفي

از جمله مهم‏ترين عوامل حسن تفاهم و وحدت ميان مسلمانان، تکريم و احترام به شخصيّت افراد است. جوّ حاکم بر محيط‏هاي اسلامي، بايد به گونه‏اي باشد که هيچ فرد يا گروهي، خويشتن را در معرض اهانت و تحقير ديگران نبيند و نسبت به عزّت نفس و شخصيّت خود، احساس ناامني و نگراني نکند، هرچند ازنظر مذهبي در اقليّت باشد.

همه انسان‏ها، از هر ملّت و نژاد، از اهانت ديگران آزرده‏خاطر مي‏گردند و از خود، عکس‏العمل نشان مي‏دهند و دوست دارند در نظر ديگران، با ارزش و مورد احترام باشند. احترام به شخصيّت ديگران، مايه مِهر و محبّت و دوستي، و اهانت و تحقير ديگران، وسيله ايجاد خشم و دشمني و مايه تفرقه و جدايي است. بي‏جهت نيست که پيامبر گرامي اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله مي‏فرمايد:

«لا تحقرنّ أحداً من المسلمين؛ فإنَّ صغيرهم عند اللّه‏ کبير».(36)
«هيچ يک از مسلمانان را کوچک نشماريد که خردسالانشان هم در پيشگاه خداوند، بزرگند.»

از اين‏رو نخستين گام براي برقراري وحدت ميان مسلمانان جهان، جلوگيري از هجو و دشنام‏گويي و تحقير و بي‏حرمتي است. لازم است عالمان و نويسندگان، از هر مذهب و فرقه که باشند، در گفته‏ها و نوشته‏هاي خود از هر سخن و هر حرکتي که سبب بي‏حرمتي و تحقير ديگران و تفرقه و جدايي است، پرهيز کنند و پيروان خويش را از بدگويي و تحقير نسبت به خلفا و يا حسّاسيت نشان دادن و برخورد متعصبانه نسبت به زيارت‏هاي معروف و مستند و غير آن، بازداشته و از فعاليت‏هاي تفرقه‏افکنانه آنان جلوگيري کنند.

قرآن کريم حتّي اين عملِ زشت را نسبت به مشرکان، روانمي‏دارد و مي‏فرمايد:
وَلاَ تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّه‏ِ فَيَسُبُّوا اللّه‏َ عَدْوا بِغَيْرِ عِلْمٍ...(37)
«و دشنام ندهيد آنان که جز خدا را مي‏خوانند، تا دشنام دهند خداي را دشمنانه و از روي ناداني.»

امام خميني قدس‏سره مي‏گويد:
«علما و خطبا و ائمه جمعه بلاد و روشنفکران اسلامي، با وحدت و انسجام و احساس مسؤوليّت و عمل به وظيفه سنگين هدايت و رهبري مردم، مي‏توانند دنيا را در قبضه نفوذ و حاکميت قرآن درآورند و جلوي اين‏همه فساد و استثمار و حقارت مسلمين را بگيرند... و به‏جاي نوشتن و گفتن لاطائلات و کلمات تفرقه‏انگيز و مدح و ثناي سلاطين جور و بدبين کردن مستضعفان به مسائل اسلام و ايجاد نفاق در صفوف مسلمين، به تحقيق و نشر احکام نوراني اسلام همّت بگمارند و با استفاده از اين درياي بي‏کران ملّت‏هاي اسلامي، هم عزّت خود را و هم اعتبار امّت محمّدي صلي‏الله‏عليه‏و‏آله را پايدار نمايند.»(38)

استاد شهيد مطهّري رحمه‏الله در اين زمينه مي‏گويد:
وحدت اسلامي... ايجاب مي‏کند... که مسلمين براي اين‏که احساسات کينه‏توزي در ميانشان پيدا نشود يا شعله‏ور نگردد، متانت را حفظ کنند، يکديگر را سبّ و شتم ننمايند، به يکديگر تهمت نزنند و دروغ نبندند؛ از حدّ منطق و استدلال خارج نشوند و در حقيقت، لااقل، حدودي را که اسلام در دعوت غير مسلمان به اسلام، لازم دانسته است، درباره خودشان رعايت کنند؛ ادْعُ إِلَي سَبِيلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ...(39)

2ـ شناخت اسلام اصيل و وجوه اشتراک مذاهب

همان‏طور که پيش‏تر يادآور شديم، آگاه نبودن از اسلام واقعي و يا کج‏فهمي‏ها و داوري‏هاي جاهلانه تعصب آميز برخي از پيروان مذاهب اسلامي نسبت به هم، از جمله عوامل به‏وجود آمدن تفرقه و جدايي ميان مسلمانان به‏شمار مي‏رود. اين امر، مي‏طلبد که عالمان ديني و روشنفکران مذهبي تلاش همه‏جانبه‏اي را براي شناساندن اسلام اصيل و اصول و ارزش‏هاي ديني مشترک ميان جميع مذاهب دست زده و ضمن تعميق اطلاعات ديني مردم و بالا بردن سطح فرهنگ مسلمانان جهان، بسياري از بدبيني‏ها و تعصبات ناروا را برطرف کرده و زمينه وحدت حقيقي را فراهم سازند.

ناآشنايي پيروان هريک از مذاهب اسلامي به اسلام يا مباني فکري و ديدگاه‏هاي اعتقادي هم، زمينه‏ساز بسياري از نفي و طردها و طرح مسائل اختلاف‏انگيز است و اين خطر، تنها، با بحث و بررسي پيرامون مباني اسلام و تعميق اطلاعات پيروان مذاهب مختلف در اين زمينه از بين خواهد رفت.

امام خميني، در لزوم شناخت اسلام واقعي و نقش آن در برقراري وحدت مي‏فرمايد:
«چنان‏که کراراً اعلام کرده‏ام، اگر ملّت اسلام بيدار نشوند و به وظايف خود آگاه نگردند، اگر علماي اسلام، احساس مسؤوليت نکنند و به‏پانخيزند، اگر اسلام واقعي که عامل وحدت و تحريک کليّه فِرَق مسلمين در مقابل بيگانگان و ضامن سيادت و استقلال ملل مسلمان و کشورهاي اسلامي مي‏باشد، به دست عوامل و ايادي اجانب، همين‏طور در زير پرده استعمار پوشيده بماند، آتش اختلاف و تشتّت در ميان مسلمين افروخته مي‏گردد و روزهاي سياه‏تر و نکبت‏بارتري براي جامعه اسلامي در پيش است.»(40)

نکته!
در بسياري از موارد، داوري‏هاي ناروا و کج‏فهمي‏ها و بدگويي‏هاي فرقه‏هاي مختلف به هم، ناشي از برداشت‏هاي غلط آنان از منابع و آثار ارائه دهنده عقايد و آداب و رسوم ويژه مذاهب صورت مي‏گيرد، به‏طوري که در انتساب عقيده يا نکته‏اي خاص به اين يا آن، به روايت يا داستاني از همان منابع معتبر نزد خود آنان استناد مي‏شود.

ازاين‏رو، پالايش منابع تحقيق و کتب روايي از روايات غير معتبر و ضعيف، و عرضه معارف بي‏پيرايه و يا حدّ اقل ارائه توضيحي جامع و قابل فهم براي عموم، در ابتداي هر يک از کتب منبع، در زمينه رده‏بندي اخبار به صحيح و غيرصحيح و ضعيف و جعلي و غيرآن و راه برداشت از روايات، مي‏تواند در جلوگيري از چنين امور ناشايستي تأثير گذارد.

رعايت حقوق برادري

در ديد کلّي اسلام، مسلمان، به‏عنوان برادر مسلمان، شناخته شده است. به حکم اين برادري، حقوقي بر عهده يکايک مسلمانان واجب گرديده است که بدون پاي‏بندي به آن، بناي وحدت و اخوّت اسلامي، متزلزل و ناپايدار است.
پيامبر گرامي اسلام ص مي‏گويد:
«مَنْ سَمِعَ رَجُلاً يُنادِي: يا لَلْمُسْلِمين! فَلَم يُجِبْهُ فَلَيسَ بِمُسلمٍ».(41)
«اگرمسلماني ‏بشنود مردي ـ ازهرمذهب وآيين ـ مسلمانان‏رابه‏ياري‏خودفرا مي‏خواند و از آنان کمک مي‏طلبد، ولي او به ندايش پاسخ ندهد و ياريش نکند، مسلمان نيست.»
و نيز آن حضرت گفت:
«مَنْ أصْبَحَ فَلَمْ يَهْتَمّ بِاُمُورِ الْمُسْلِمين فَلَيسَ بِمُسْلِم».(42)
«کسي که صبح کند و قصد خدمتگزاري در کارهاي مسلمانان نداشته باشد، مسلمان نيست.»

امام خميني قدس‏سره در پيام‏هاي خود به حجاج بيت‏اللّه‏ الحرام، ضمن اشاره به مسؤوليت خطير مسلمانان درباره گرفتاري‏ها و مشکلات برادران خود در کشورهاي مختلف، برگزاري فريضه حج را بهترين فرصت براي تبادل نظر درباره اين امور و رسيدن به راه‏حل‏هاي آن‏ها مي‏داند:
اکنون که موسم حج بيت‏اللّه‏ الحرام است و مسلمين از اطراف جهان به زيارت خانه خدا آمده‏اند، لازم است در خلال اَعمال شريفه حج به يکي از بزرگ‏ترين فلسفه اين اجتماع عظيم توجه داشته و به وضع اجتماعي و سياسي کشورهاي اسلامي، رسيدگي کرده و از گرفتاري‏هاي برادران ايماني خود مطلع گشته و در رفع آن، در حدّ وظيفه اسلامي و وجداني کوشش کنند. اهتمام به امر مسلمين، از فرايض مهمّه اسلام است.»(43)

«بايد در اين اجتماع عظيم الهي ـ که هيچ قدرتي جز قدرت لايزال خداوند نمي‏تواند آن را فراهم کند ـ مسلمانان به بررسي مشکلات عمومي مسلمين پرداخته و در راه رفع آنها با مشورت همگاني کوشش کنند.»(44)

«براي حلِّ مسائل مشکله مسلمين، تبادل‏نظر و تفاهم کنيد... در راه استقلال و ريشه‏کن کردن سرطان استعمار، همفکر و همپيمان شويد! گرفتاري‏هاي ملل مسلم را از زبان اهالي هر مملکت شنيده و در راه حلِّ مشکلات آنان از هيچ‏گونه اقدامي فروگذار نکنيد! براي فقرا و مستمندان کشورهاي اسلامي، فکري کنيد! براي آزادي سرزمين اسلامي فلسطين از چنگال صهيونيسم ـ دشمن سرسخت اسلام و انسانيّت ـ چاره‏انديشي کنيد.»(45)

تصوّر کنيد که اگر گروهي، اين چنين، خود را نسبت به سرنوشت هم مسؤول دانسته و در رفع گرفتاري‏ها و رسيدن به اهداف مورد نظر، يار و غمخوار هم باشند و به تعبير روايات، احترام به هم را تا آن‏جا رعايت کنند که حتّي در غياب هم، از هم دفاع کنند و بين خود جدايي و دوگانگي نبينند، چه زندگي شيرين و زيبايي را خواهند داشت!

4ـ صدور فتواهاي وحدت‏ساز

از جمله مسائل مورد بحث بين عالمان ديني، مسأله جواز تقليد و پيروي از فتواي منطبق بر هريک از ديدگاه‏هاي مذاهب اسلامي يا عدم جواز آن است.
در حدود چهل سال پيش، در تاريخ 17 ربيع‏الأوّل 1378 قمري، برابر با 17 مهرماه 1377 خورشيدي، در روز ميلاد امام صادق عليه‏السلام از سوي مفتي وقت مصر و رييس آن روز الأزهر، شيخ محمود شلتوت، فتوايي بدين شرح صادر شد:

«آيين اسلام، هيچ يک از پيروان خود را ملزم به پيروي از مکتب معيّني ننموده و بلکه هر مسلماني، مي‏تواند از هر مکتبي که به‏طور صحيح نقل شده و احکام آن در کتب مخصوص به خود، مدون گشته، پيروي کند. و کسي که مقلِّد يکي از اين مکتب‏هاي چهارگانه باشد، مي‏تواند به مکتب ديگري، هر مکتبي که باشد، منتقل شود.

مکتب جعفري، معروف به مذهب اثناعشري، مکتبي است که شرعاً پيروي از آن مانند پيروي از مکتب‏هاي اهل سنّت، جايز است. بنابراين، سزاوار است که مسلمانان، اين حقيقت را دريابند و از تعصّب ناحق و ناروايي که نسبت به مکتب معيني دارند، دوري گزينند؛ زيرا، دين خدا و شريعت او، تابع مکتبي نبوده و در انحصار مکتب معيّني نخواهد بود، بلکه همه صاحبان مذاهب، مجتهد بوده و اجتهادشان مورد قبول درگاه باري‏تعالي است و کساني که اهل نظر و اجتهاد نيستند، مي‏توانند از هر مکتبي که مورد نظرشان است، تقليد و از احکام فقه آن پيروي کنند. در اين مورد، فرقي ميان عبادات و معاملات نيست.»(46)

اين حرکت خداپسندانه و هوش‏مندانه، در آن زمان، براي تحقّق وحدت ميان مذاهب اسلامي و نزديک کردن مسلمانان به هم صورت گرفت و مي‏طلبيد که با پي‏گيري‏هاي ساير علما و مراجع دينيِ ساير مذاهب، به نتيجه نهايي رسيده و زمينه اتحاد و تقريب هرچه بيش‏تر ميان مسلمانان جهان فراهم مي‏شد، امّا چنين نشد و اين معضل، باقي ماند.

البته از سوي امام خميني و برخي مراجع ديگر، تنها در خصوص مناسک حج، فتواهايي از اين دست صادر شده است، امّا اين قبيل اقدامات در مقابل آن حجم وسيع تبليغات تفرقه‏انداز و سياست‏هاي استعمارگران براي ايجاد شکاف ميان مسلمانان، بسيار ناچيز است.

برخي از فتواهاي وحدت‏ساز امام خميني قدس‏سره

«طواف را به نحو متعارف که همه حجاج به‏جا مي‏آورند، به‏جاآوريد و از کارهايي که اشخاص جاهل مي‏کنند، احتراز شود و مطلقا از کارهايي که موجب وهن مذهب است، بايد احتراز شود. در وقوفين، متابعت از حکم قضات اهل سنّت، لازم و مجزي است، اگر چه قطع به خلاف داشته باشيد.»(47)

«لازم است برادران ايراني و شيعيان ساير کشورها، از اَعمال جاهلانه که موجب تفرق صفوف مسلمين است، احتراز کنند. و لازم است در جماعات اهل سنت، حاضر شوند [و] از انعقاد [و] تشکيل نماز جماعت در منازل و گذاشتن بلندگوهاي مخالف رويه، اجتناب نمايند. و از افتادن روي قبور مطهره و کارهايي که گاهي مخالف شرع است، جدّا اجتناب کنند.»(48)

«در وقتي که در مسجدالحرام يا مسجدالنبي، نماز جماعت منعقد شد، مؤمنين، نبايد از آن‏جا خارج شوند و بايد از جماعت تخلّف نکنند و با ساير مسلمين، به جماعت، نماز بخوانند.»(49)
البته، امور زير نيز در زمينه وحدت نقش دارند:

الف: تشکيل جلسات سالانه از سوي سران کشورهاي اسلامي و بحث و تبادل‏نظر درباره امور مشترک.
ب: بستن پيمان‏هاي مشترک براي تبادل امور فرهنگي و اقتصادي و نظامي و غير آن.
ج: تأسيس مراکز بزرگ تبليغي با بهره‏گيري از انواعِ ابزارِ اطلاع‏رساني و مقابله با اقدامات تفرقه‏افکنانه دشمنان.
د: تأسيس دانشکده‏ها و مراکز علمي متعدّد در کشورهاي مختلف اسلامي و پذيرش دانشجوياني از جميع مذاهب اسلامي جهت تحصيل در رشته‏هاي علوم انساني با بهره‏گيري از منابع مختلف فقه و با توجه به مباني متداول بين جميع مذاهب و غير آن.

منابع:

1 ـ فروع کافي، ج 4، ص 272 (باب الإجبار علي الحج، روايت 2)
2 ـ فروع کافي، روايت 1
3 ـ فروع کافي، ج 4، ص 268.
4 ـ صحيفه نور، ج 20،ص 13
5 ـ صحيفه نور، ج 13، ص 164
6 ـ آل‏عمران : 64
7 ـ امالي مفيد، ص 150
8 ـ الحيات، ح 1، ص 233
9 ـ صحيفه نور، ج 5، ص 346
10 ـ صحيفه نور، ج 12، ص 259
11 ـ صحيفه نور، ج 9، ص 202
12 ـ سوره آل‏عمران، آيه 103.
13 ـ صحيفه نور، ج 14، ص 142
14 ـ همان، ج 8، ص 172
15 ـ همان، ج 13، ص 163
16 ـ صحيفه نور، ج 19، ص 191
17 ـ همان، ج 18، ص 92
18 ـ صحيفه نور، ج 1، ص 156
19 ـ سوره انفال (8): آيه 60.
20 ـ صحيفه نور، ج 19، ص 202
21 ـ صحيفه نور، ج 20، ص 19
22 ـ شش مقاله، ص 504
23 ـ اصول کافي، ج 12، ص 308
24 ـ همان.
25 ـ صحيفه نور، ج 20، ص 21
26 ـ پيام به زائران بيت‏اللّه‏ الحرام در تاريخ 2/6/59
27 ـ صحيفه نور، ج 19، ص 199
28 ـ ده‏گفتار، انتشارات صدرا، ص 151ـ144
29 ـ صحيفه نور، ج 11،ص 195
30 ـ صحيفه نور، ج 13، ص 45
31 ـ صحيفه نور، ج19، ص 41
32 ـ همان، ج 20، ص 2
33 ـ همان، ج 19، ص 102
34 ـ همان، ج 12، ص 28ـ27
35 ـ همان، ج 16،ص 147
36 ـ مجموعه ورّام، ص 31
37 ـ انعام : 108
38 ـ صحيفه نور، ج 20، ص 126
39 ـ شش مقاله، ص 5
40 ـ صحيفه نور، ج 1، ص 343
41 ـ اصول کافي، ج 3، ص 252
42 ـ اصول کافي، ج3، ص 251
43 ـ صحيفه نور، ج 2، ص 172
44 ـ همان، ج 15، ص 123
45 ـ همان، ج 1، ص 156
46 ـ خاطرات و مبارزات حجة‏الإسلام فلسفي، ص 310
47 ـ صحيفه نور، ج 9، ص 176
48 ـ صحيفه نور، ج 2، ص 13
49 ـ مناسک حج، ص 257
 
کد مطلب : ۱۰۶۶۳۰۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما