پویاییهای منطقهای و تحولات اخیر
در این میان رویدادهای اخیر تمایل به حل و فصل شکافها و پیگیری همکاریها را نشان داده است.
کشورهای منطقه اخیراً تلاش کردهاند تا روابط خود را بهبود ببخشند.
ایران و عربستان پس از ۷ سال در ماه مارس به توافق صلح دست یافتند و بر اهمیت همکاری اقتصادی و ثبات منطقه تاکید کردند.
در نتیجه، احیای روابط ایران و عربستان، تلاشهای اسرائیل را از نظر دیپلماتیک خنثی کرده است.
امارات هم سال گذشته، پس از اینکه اولین عضو شورای همکاری خلیج فارس بود که توافقنامه عادی سازی را با این رژیم در سال ۲۰۲۰ امضا کرد، روابط رسمی خود را با ایران برقرار کرد.
رویدادهای کنونی در منطقه و تغییر موضع مثبت در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس نشان میدهد که تلاشهایی برای ایجاد خاورمیانه واحد انجام خواهد شد.
این تحولات بر درک فزاینده در میان کشورهای خاورمیانه تأکید میکند که برای ثبات و رفاه بلندمدت، به جای تقابل، به همکاری لازم است.
اگر ایران بتواند همه کشورهای همسایه خود را وارد ائتلاف دریایی پیشنهادی خود کند، حس اطمینان مورد نیاز را در میان کشورهای خلیج فارس ایجاد خواهد کرد. این اتحاد میتواند به حل شکافها و ایجاد منطقهای با ثباتتر و امنتر کمک کند.
برخی کارشناسان معتقدند که این اتحاد میتواند به جلوگیری از تهاجم خارجی و ارتقای ثبات منطقه کمک کند.
ارتباط با امنیت و رفاه منطقهای
رشد ائتلاف دریایی ایران تاثیر بسزایی بر امنیت منطقه خواهد داشت.
این ائتلاف قصد دارد با ترویج همکاری میان کشورهای منطقه، مسائل امنیتی مانند تهدیدات دریایی و بیثباتی در خلیج فارس را مدیریت کند.
یک محور متحد میتواند ظرفیت منطقه را برای دفع دخالت خارجی تقویت کرده و امنیت مسیرهای کلیدی اقتصادی را تضمین کند.
فراتر از نگرانی در مورد امنیت، یکپارچگی اقتصادی و همکاری از مزایای بالقوه ائتلاف دریایی ایران است.
این منطقه شامل برخی از مهمترین مسیرهای کشتیرانی جهان مانند کانال سوئز و تنگه هرمز است.
مهمتر از همه، خاورمیانه دارای بزرگترین ذخایر نفت و گاز است. کشورهای شرکت کننده در این ائتلاف از مزایای افزایش سرمایه گذاری، بازرگانی و پروژههای زیرساختی مشترک آگاه هستند.
این کشورها میتوانند با تلفیق منابع و دانش خود، ظرفیتهای اقتصادی منطقه را آزاد کنند.
پیامدها و واکنشهای دیپلماتیک
پیامدهای دیپلماتیک قابل توجهی از ایجاد اتحاد دریایی پیشنهادی ایران وجود دارد.
این ائتلاف برتری طلبی قدرتهای خارجی را به چالش کشیده و روابط متعارف خاورمیانه را سازماندهی مجدد میکند. در اینجا ۲ پویایی مهم وجود دارد.
اول، به نظر میرسد که کشورهای حوزه خلیج فارس شروع به درک این موضوع کردهاند که تنش منطقهای تأثیر منفی بر توسعه آنها دارد. دوم، آمریکا به تدریج دخالت خود در خاورمیانه را کاهش خواهد داد. در نتیجه، واشنگتن دیگر به عنوان ارائه دهنده راه حل برای مسائل منطقهای تلقی نخواهد شد.
جالب توجه است که ایجاد یک اتحاد دریایی جدید توسط ایران همزمان با تصمیم اخیر امارات برای خروج از ائتلاف دریایی به سرکردگی آمریکا در خلیج فارس به نام نیروهای دریایی ترکیبی (CMF) است.
CMF که از سال ۲۰۰۱ مقر آن در بحرین بوده، با هدف ادعایی ایمن سازی خطوط ارتباطی دریایی مهم در منطقه فعال بوده است.
علاوه بر این، میتوان دید که قدرتهای خارجی از قبل در حمایت یا مخالفت خود با این اتحاد تازه اعلام شده دچار اختلاف شدهاند.
به عنوان مثال، آمریکا در ادعایی ایران را به عنوان منبع اصلی «بیثباتی منطقهای» متهم کرده است.
در مقابل، چین این ابتکار عمل را پذیرفته و حمایت خود را اعلام کرده و تأیید کرده است که از کشورهای منطقه در پیگیری توسعه از طریق اتحاد و تحت کنترل گرفتن آینده خود حمایت میکند.
وحدت خاورمیانه
نگرش مثبت در حال تکامل در بین کشورهای حاشیه خلیج فارس، همانطور که در توسعه ائتلاف دریایی دیده میشود، زمینه را برای یک خاورمیانه متحد فراهم میکند.
منافع مشترک و پیگیری همکاری نشان دهنده گسست از رویکرد جنگی است که برای دههها بر این منطقه مسلط بوده است.
محیط ژئوپلیتیکی در خاورمیانه ممکن است در نتیجه این وحدت تازه کشف شده تغییر کند.
وجود این اتحاد نشانگر تغییر اساسی در مقایسه با پویاییهای قبلی و حرکت به سمت نظم منطقهای جدید است.
خاورمیانه متحد علاوه بر امنیت و ثبات منطقه، تأثیراتی گسترده بر ژئوپلیتیک جهانی خواهد داشت.