به گزارش
اسلام تایمز، با مشخص شدن نتایج نهایی دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ترکیه پرونده این انتخابات مهم و جنجالی پس از ماهها رقابت نفسگیر اردوغان با نماینده جناح اپوزوسیون کمال قلیچدار اوغلو سرانجام به سود اردوغان بسته شد و او برای یک دوره 5 ساله دیگر میهمان کاخ پرزرق و برق آق سرای ماند. اردوغان با این پیروزی که تا چندی پیش کمتر کسی آن را پیشبینی میکرد نشان داد چهره تمام نشدنی و مردی برای تمامی فصول سیاستورزی ترکیه است.
با این حال علی رغم اینکه اردوغان و هوادارنش مطمئناً از پیروزی در هر دو انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری به عنوان موفقیتی بزرگ یاد کرده و آنرا نشانه دستنیافتنی بودن حزب عدالت و توسعه برای رقبا در رقابتهای قدرت خواهند دانست اما مطمئناً اردوغان و رهبران این حزب به خوبی نسبت به متزلزل شدن پایههای قدرت آک پارتی و ریزش در بدنه اجتماعی هواداران آگاه شدهاند و انتخابات اخیر تلنگری بزرگ بود که زنگ خطر سرنگونی اردوغان از صندلی قدرت را به صدا درآورد.
کمتر رهبر سیاسی را میتوان مثال زد که همانند اردوغان در طول دوران رهبری ترکیه چهرههای متفاوتی از خود نشان داده باشد. زمانی به دنبال صلح در داخل و خارج و زمانی شمشیر به دست علیه همه رقبا، گاهی به شدت حامی مظلوم و مدافع فلسطینیان و در دورانی دوست گرمابه و گلستان صهیونیستها، دورانی مصلح اقتصادی بزرگ و در برهههای پیشبرنده سیاستهای ضدتوسعه، زمانی خونخواه خاشقچی و مدتی بعد در آغوش کشیدن قاتل خاشقچی.
همین رفتارها از او چهره پیشبینیناپذیر ساخته است که همواره می توان انتظار غافلگیر کردن دیگران را داشته باشد. با این مقدمه اکنون که اردوغان بار دیگر و برای حداقل 5 سال آینده مجدداً سکان رهبری کشوری تأثیرگذار در اوضاع و احوال منطقه و نظام بین الملل را در دست گرفته این پرسش مطرح است که آیا او همچنان بی توجه به پیروزی ضعیف و متزلزل در انتخابات به سیاستهای سالهای اخیر خود ادامه خواهد داد و یا باید در انتظار تغییراتی در دیدگاهها و سیاستهای اردوغان متناسب با انتقادهای فزاینده از عملکرد دولت بویژه در حوزه اقتصادی و معیشتی باشیم؟
اردوغان چرا نباخت
درک اینکه آیا اردوغان در سومین دوره ریاست جمهوری خود در سیاستهای گذشتهاش تغییر و تحولی صورت خواهد داد و یا خیر در وهله اول نیازمند بررسی دلیل اعتماد مجدد رای دهندگان ترک به حزب حاکم و شرایطی است که موجب شد تا اردوغان از مهلکه انتخابات جان سالم به در برد.
پیروزی اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری، و با درجه کمتر حزب عدالت و توسعه در انتخابات پارلمانی تقریباً برخلاف بیشتر نظرسنجیهای دوران رقابتهای انتخاباتی بود که عمدتاً شانس مخالفان را بیشتر تصور میکردند. با این حال اردوغان و حزب متبوعش شگفتی ساز شدند و در همان دور اول تکلیف تا حدود زیادی مشخص شد که باید 5 سال دیگر اردوغان را در راس قدرت ترکیه ببینیم.
این موضوع موجب شد تا از زمان مشخص شدن نتایج انتخابات دور اول ناظران و تحلیلگران به دنبال پاسخی برای این پرشس باشند که چرا افکار عمومی ترکیه مجدداً به حزب حاکم اقبال نشان دادند و اردوغان نباخت؟ برخی بر این اعتقاند که در سیاست های اقتصادی که بخش اصلی بحثهای داغ مناظراتی حزب حاکم و اپوزوسیون و مهمترین حوزه مورد توجه افکار عمومی بود کلیچداراوغلو نتوانست رایدهندگان را متقاعد کند که میتواند اقتصاد را احیا کند. بانک مرکزی ترکیه که استقلال خود را تا حد زیادی در این چند سال از دست داده، تحت نفوذ اردوغان، از یک سیاست پولی بسیار نامتعارف پیروی میکند.
درحالیکه همتایانش نرخهای بهره خود را برای مهار تورم افزایش دادند، بانک مرکزی ترکیه چندین کاهش نرخ بهره را اعمال کرد و آن را به ۵/ ۸رساند. بسیاری نظریه اقتصادی غیرمتعارف اردوغان را که استدلال میکند نرخهای بهره بالاتر باعث تورم بالاتر میشود، مقصر تورم سرسامآوری میدانند که در اواخر سال گذشته به ۵/ ۸۵درصد رسید اما با این حال تورم در آوریل به زیر ۴۵درصد بازگشت تا اردوغان بر روی درست بودن نسخه اقتصادی که هم سیاست ریاضتی را در پیش نگیرد و هم به تدریج تورم را نیز مهار کرد مانور دهد.
در این بین اقدامات اخیر دولت در افزایش چشمگیر دستمزدها نیز بی تأثیر نبود. اواخر سال گذشته میلادی، حداقل حقوق و دستمزد در کشور ترکیه برای اجرا در نیمه نخست سال ۲۰۲۳ میلادی به میزان ۵۴.۵ درصد افزایش یافت و با افزایش فعلی که از اول ماه ژوئیه(۱۰ تیرماه ۱۴۰۲) به اجرا در می آید، مجموع حقوق و دستمزد در ترکیه نسبت به سال گذشته حدود ۸۵ درصد افزایش خواهد یافت که خبری راضی کننده برای کارمندان دولت و مستمری بگیران بود.
اما شاید آنچه بیش از اینها موجب اعتماد مجدد افکار عمومی (به شکل متزلزل) به اردوغان شد کارنامه پربار او در تغییر چهره ترکیه به کشوری مدرن و قدرتی اقتصادی در سطح منطقه ای و تحولی بود که اقتصاد و وضعیت زندگی مردم ترکیه در دوران اردوغان و حزب عدالت و توسعه به خود دید. در واقع در میان انتخاب پرشک و شبهه در مورد اینکه آیا مخالفان به رهبری قلچدار اوغلو قادر است وضعیت اقتصادی را سروسامان دهد و یا بار دیگر به اردوغانی اعتماد کرد که تجربه چنین عملکردی را داشته است مردم ترکیه تجربه را بر وعده بیپشتوانه ترجیح دادند و از این رو باید گفت آنچه اردوغان بیش از هر چیزی پیروزی خود را مدیون آن است کارنامه افتخارات گذشتهاش و ناتوانی مخالفان در جلب اعتماد حداکثری مردم میباشد.
کار سخت پیشروی اردوغان
با این زمینه انتخاباتی مطمئناً اردوغان و حزب عدالت و توسعه باید در دوران جدید به دنبال احیا و تکرار عملکرد مطلوب خود در دوران 10 ساله اول 2000 تا 2010 باشند یعنی دورانی که اردوغان همچنان مزایای سیاسی آن دوران را درو میکند اما به خوبی این خطر را نیز درک کرده که این آخرین فرصت برای پاسخ به اعتماد رای دهندگان خواهد بود.
سالهای درخشان کارنامه اقتصادی اردوغان در برهه ای رقم خورد که در حوزه سیاست خارجی تنش صفر با همسایگان و سیاست متوازن روابط با شرق و غرب دنبال میشد و تمرکز دولت بر جذب سرمایهگذاری های خارجی و توسعه طرح های بزرگ زیرساختی و استفاده از موقعیت منحصر به فرد ژئوپلتیکی ترکیه در اتصال شرق و غرب برای تبدیل این کشور به هاب انرژی و ترانزیت منطقه بود.
البته در یک سال اخیر اردوغان نشان داده که به سمت کاهش تنشها با هسایگان بویژه کشورهای عربی برای جلب سرمایه اعراب خیز برداشته است اما اینکه آیا در فضای کاملاً متحول شده داخلی (ترکیه)، منطقه ای و بین المللی نسبت به یک دهه پیش اردوغان موفق خواهد شد مجدداً درخشش گذشته را تکرار کند، چشم اندازی است که تحقق آن به هیچ وجه کار آسانی نخواهد بود.
در عرصه داخلی اتحاد اردوغان با ملی گرایان در انتخابات اخیر بیش از پیش پیوند خورد و همین عامل باعث موفقیت نسبی اردوغان در برابر قلیچدار اوغلو شد و از این حیث چشم انداز صلح داخلی با کردها و میانهروها بسیار کمرنگ است. در عرصه منطقه ای اعراب توانسته اند بر بخشی از مهمترین مشکلات تنش افرین میان خود و همسایگانشان بویژه بحران قطر و موضوع سوریه فائق ایند و این قدرت مانور ترکیه در جهان عرب را کمتر از گذشته خواهد کرد و حتی تلاش اردوغان برای حفظ ماجراجویی های نظامی درسوریه و لیبی چالش بیشتری خواهد داشت؛ مضاف بر اینکه کشورهای عربی نیز به دلیل بحران مالی ناشی از کرونا و وضعیت ناساعد اقتصاد بین المللی در نتیجه جنگ اوکراین به دنبال تقویت پایه های اقتصاد غیرنفتی خود هستند و دوران سرمایه گذاری های کلان خارجی را سپری کرده اند. در حوزه بین المللی هم کار ترکیه برای داشتن هر دو جبهه غرب و شرق اصلا آسان نیست و در میان تشدید جنگ سرد جدید میان روسیه و غرب دنبال کردن گرمی روابط با دو طرف غیرممکن به نظر میرسد و هر انتخابی نیز هزینه های خود را دارد.