به گزارش
اسلام تایمز، این خبرگزاری آمریکایی با اشاره به «شکاف ارزشی بین بسیاری از یهودیان آمریکایی و اسرائیل»، دلیل آن را تغییر «دولت یهودی به سمت راستگرایان» دانست؛ اتفاقی که نهتنها در آمریکا که در خود سرزمینهای اشغالی نیز نگرانیهای فزایندهای را به دنبال داشته و باعث ایجاد کمپینی برای خروج از فلسطین اشغالی شده است.
اگر تا پیش از این صهیونیستها ایران و گروههای مقاومت را بزرگترین تهدید علیه خود میدیدند، حالا خودشان بزرگترین تهدید موجودیتی را برای صهیونیستها به ارمغان آوردهاند. برای بسیاری از صهیونیستها، خطر صهیونیستهای افراطی ملیگرا و ارتدوکس بیش از گروههای مقاومت است چراکه به اعتقاد آنها، این صهیونیستها میخواهند آنچه را که «دموکراسی اسرائیل» خوانده میشود، نابود کنند.
«بوآز گولانی» در مقالهای که در روزنامه جروزالمپست به عدم علاقه یهودیان آمریکا به رژیمصهیونیستی و حتی «نگرشهای ضداسرائیلی» این یهودیان اشاره کرده است و «دور شدن از وابستگی مذهبی، قطببندی سیاسی و ازدواجهای مختلط» را از دلایل این وضعیت دانسته است. او ترجیح «ارتدوکس» بر سایر جریانهای یهودی در قوانین را از دلایل مذهبی این رویگردانی و تضاد اکثریت یهودیان با دولتهای حاکم بر اسرائیل را از دلایل سیاسی این رویگردانی دانسته و در توضیح آن آورده است که «اکثر یهودیان آمریکا بهعنوان دموکرات شناخته میشوند. »
این دلایل بهطور حتم بخشی از چرایی رویگردانی یهودیان آمریکایی از رژیمصهیونیستی است اما همه آن نیست؛ چراکه براساس جدیدترین نظرسنجی Pew در مورد یهودیان آمریکایی (2020)، از هر 10 آمریکایی که خود را یهودی میدانند، هفت نفر در طول عمر خود حتی یک بار نیز به سرزمینهای اشغالی سفر نکردهاند. نکته قابل تامل این است که این افراد عمدتا اهل سفر هستند اما ترجیح میدهند به پاریس، رم یا سایر کشورهای اروپایی سفر کنند.
نشانههای زوال رژیمصهیونیستی، عمیقتر از آن است که بتوان آن را محدود به دولت بنیامین نتانیاهو دانست. یکی از نشانههای این زوال، در حوزه تحصیل دانشآموزان یهودی در مدارس «عبری» خود را به نمایش گذاشته است. براساس مطالعهای که اخیرا توسط پروژه آموزش یهودیان(The Jewish Education Project) انجام گرفته است، ثبتنام دانشآموزان در مدارس عبری «تکمیلی» در سراسر ایالات متحده در طول 14 سال (2020-2006) تقریبا به نصف کاهش یافت و حدود 27 درصد از این مدارس تعطیل شدند.
این درحالی است که در همین مدت تعداد کودکان یهودی 17 درصد افزایش یافته است. در سال 1987 حدود 280 هزار دانشآموز در مدارس تکمیلی یهودیان در ایالاتمتحده و کانادا تحصیل میکردند. در سال 2006 این مدارس با کاهش 50 هزار نفری به 230 هزار دانشآموز آموزش میدادند.
اکنون اما تنها 141 هزار دانشآموز در این مدارس تحصیل میکنند. همین وضعیت نیز باعث شده است تا از 761 مدرسه تکمیلی، 556 مدرسه بهطور کامل تعطیل شوند. از 205 مدرسه باقیمانده، برخی به لطف عواملی مانند ادغام، فعلا بازماندهاند. بهعنوان نمونه دو کنیسه در میشیگان با فاصله حدود 800 متری، برای جلوگیری از تعطیلی حدود هفت سال پیش مدرسهای مشترک تاسیس کردند. تعطیلی این مدارس از آن جهت دارای اهمیت است که در آنها دانشآموزان آداب و رسوم و تاریخ عبری و یهودی را فرا میگرفتند.
خاخام «دنا کلاین»، مدیر ارشد مدلهای جدید پروژه آموزش یهودیان در این باره به پایگاه آکسیوس گفته است «تغییرات زیادی در شیوه زندگی یهودیان آمریکایی امروزی وجود دارد که ممکن است باعث شود آنها کمتر به دنبال آموزش یهودی در مدارس مذهبی باشند.»
به گفته نویسندگان این گزارش، کاهش تعداد دانشآموزان یک علامت هشدار برای یهودیان آمریکایی است. پروژه آموزش یهودی همچنین میافزاید که این کاهش با سایر روندهای نگرانکننده مانند کاهش حضور در کنیسهها و بسته شدن موسسات یهودی و همچنین افزایش همسانسازی یهودیان و تعداد یهودیانی که خود را ملحد میدانند مرتبط است.
در طول این گزارش 53 صفحهای، محققان عوامل دیگری را نیز شناسایی میکنند که در کاهش ثبتنام نقش دارند؛ از تغییرات جمعیتی گرفته تا نحوه درک یهودیان آمریکایی یا برخورد با یهودیستیزی تا افزایش برنامههای یادگیری محتوای عبری و یهودی بهصورت آنلاین.
کاهش تمایل به تحصیل در مدارس عبری آن هم در آمریکا بیش از هر چیز زنگ خطری برای رژیمصهیونیستی به شمار میرود. در حال حاضر سازمانهای بزرگ یهودی آمریکایی بستر حمایت از اسرائیل هستند. آنها برای چندین دهه نقش کلیدی در ترویج روابط نزدیک بین ایالات متحده و اسرائیل را ایفا کردهاند و میلیونها دلار برای اهداف اسرائیل جمعآوری کردهاند؛ در دفاع از اسرائیل سخن گفتهاند و حمایت قوی دو حزبی از اسرائیل را در واشنگتن تقویت کردهاند.
اما این رابطه طولانیمدت در سالهای اخیر - بهویژه در دوران حکومت نتانیاهو ۲۰۲۱-۲۰۰۹ - تحت تنش قرار گرفته است. سیاستهای سختگیرانه نتانیاهو در قبال فلسطینیها، دعواهای علنی او با باراک اوباما بر سر صلح و موضوع هستهای ایران و روابط نزدیک او با دونالد ترامپ، او را با بسیاری از جامعه یهودیان آمریکا در تضاد قرار داده است. چسبندگی نتانیاهو به جمهوریخواهان آن هم در شرایطی که نظرسنجیها نشان میدهد که تقریبا سهچهارم یهودیان آمریکایی به حزب دموکرات تمایل دارند باعث شده است تا یهودیان آمریکایی بهمرور زاویه بیشتری با اسرائیل پیدا کنند.
این بحثها توسط مجموعه قابلتوجهی از نظرسنجیهای ملی و محلی اثبات شده است؛ جایی که به کاهش احساس ارتباط با اسرائیل در میان جمعیت قابلتوجهی از یهودیان آمریکایی اشاره میکند. بهعنوان مثال دو مطالعه ملی انجامشده توسط مرکز تحقیقات پیو نشان داد که در مورد این سوال که یهودیان از نظر عاطفی چقدر به اسرائیل احساس وابستگی میکنند، کسانی که به «بسیار» یا «تا حدودی» پاسخ دادند، از 69 درصد در سال 2013 به 58 درصد در سال 2020 کاهش یافتند.
دولت دست راستی و تهدید دوسویه
حداقل دلیل بخش قابلتوجهی از رویگردانی یهودیان آمریکا نسبت به رژیمصهیونیستی در دورهای اتفاق افتاده که بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیمصهیونیستی بوده است. او پرتکرارترین فردی است که در اسرائیل به قدرت رسیده است. در دوره طولانی حکومت او، رژیمصهیونیستی به نقطهای رسیده که هم در داخل، هم در منطقه و هم در سطح جهانی با بحرانهای بزرگی دستوپنجه نرم میکند.
در داخل او برای بازگشت به قدرت پس از پنج انتخابات و بیثباتی سیاسی، با افراطیها ائتلاف کرد تا یک بحران عظیم در داخل را سر و شکل دهد. در سطح منطقهای نیز با ماجراجوییهای احمقانه و تصور قدرتمندی تلآویو، گروههای مقاومت را بهسمت دستیابی به تسلیحات بهروز و قدرتمند هدایت کرد. مقاومت اکنون به نقطهای از توانمندی رسیده که میتواند به ارتش صهیونیستی اولتیماتوم بدهد؛ ارتشی که استراتژی نظامیاش، حمله پیشدستانه علیه تهدیدات بود، اکنون تهدید میشود و کاری از دستش برنمیآید.
در بعد بینالمللی نیز نتانیاهو با اشتباه استراتژیک، یعنی درافتادن با باراک اوباما بهدلیل توافق هستهای و سخنرانی در کنگره آمریکا علیه توافق، جادهای را که پیشینیان هموار کرده بودند، نابود کرد تا اسرائیل بهجای داشتن حمایت دوحزبی، با یکجناح و آن هم بخش تندروی حزب جمهوریخواه ائتلاف کند. درحالحاضر بخش قابلتوجهی از دموکراتهای آمریکا مخالف اقدامات نتانیاهو هستند. در دولت آمریکا نیز نتانیاهو وضعیت خوبی ندارد و جو بایدن چندان به او روی خوش نشان نمیدهد.
20 سال پیش غیرقابلتصور بود که یک گروه یهودی بهصراحت خود را ضدصهیونیست تعریف کند اما اکنون این اتفاق افتاده و حتی کسانی که سالها در اسرائیل زندگی کردهاند، دست به کمپینسازی برای خروج صهیونیستها از سرزمینهای اشغالی زدهاند. برخی این وضعیت را ناشی از سیاستهای دولت نتانیاهو میدانند و برخی دیگر نیز مساله را عمیقتر تصور میکنند.
در گذشته اکثر یهودیان اسرائیلی احساس میکردند سرنوشت مشترکی با یهودیان ایالاتمتحده دارند و «بسیاری از» یا «بعضی» چیزهای مشترک با یهودیان ایالاتمتحده دارند اما اکنون وضعیت اینگونه نیست. دوران حمایت بیچون و چرای یهودیان آمریکایی از اسرائیل بهپایان رسیده و دوران درگیری جایگزین عصر همبستگی شده است. این صرفا یک شکاف بین اسرائیل و یهودیان آمریکایی نیست.
شکافهای فزایندهای در سراسر جامعه یهودیان آمریکا و شکافهای عمیقی در جامعه یهودیان اسرائیل وجود دارد. گفتنی است، این حس رو به رشد وجود دارد که یهودیان اسرائیلی و آمریکایی دو جامعه مجزا هستند که در جهت مخالف یکدیگر حرکت میکنند. یوسی کلاین هالوی از اعضای ارشد موسسه شالوم هارتمن در اورشلیم معتقد است «برای بسیاری از اسرائیلیها، یهودیان آمریکایی بهطرز ناامیدکنندهای سادهلوح بهنظر میرسند و برای بسیاری از یهودیان آمریکایی، اسرائیلیها وحشیانه بهنظر میرسند.»
از نظر او برای اسرائیلیها، عنصر اساسی همبستگی و حفاظت از خود مهم است اما برای لیبرالهای یهودی آمریکایی، همدلی با دیگری، بهویژه ستمدیدگان مهم است. بهعبارت سادهتر، یهودیان آمریکا مخالف خشونت و وحشیگریای هستند که صهیونیستها در فلسطین اشغالی علیه مسلمانان به اجرا میگذارند. آنها مخالف شهرکسازی صهیونیستها در کرانه باختری هستند اما صهیونیستها معتقدند این کار برای تضمین امنیتشان حیاتی است و باید با شدت بیشتری روند یهودیسازی این منطقه را پیش ببرند.
این رویکرد که حامیان آن تنها به سرزمینهای اشغالی محدود میشود، مخالفتهای جهانی را بههمراه داشته و حتی در آمریکا بهصراحت با آن مخالفت شده است. جدا از انزوایی که این رویکرد برای رژیمصهیونیستی بهدنبال دارد، یهودیسازی کرانه باختری، واکنش فلسطینیها را نیز بهدنبال داشته است و آنها تنها راه مقابله با رژیمصهیونیستی را عملیات مسلحانه میدانند.
براساس ادعای ارتش رژیمصهیونیستی، در سال 2022 تقریبا 300 سلاح کشف کرده است، درحالیکه درمجموع دو سال 2020 و 2021، همین میزان سلاح کشف شده است. این رشد نشان میدهد سرعت انتقال سلاح به کرانه باختری دوبرابر شده است. با رشد دسترسی فلسطینیها به اسلحه، تعداد عملیاتهای آنها علیه صهیونیستها نیز افزایش یافته و این منطقه را به فعالترین جبهه علیه دشمن صهیونیستی تبدیل کرده است.
مجموع این شرایط نشان میدهد رژیمصهیونیستی دیگر نه در آمریکا حمایت سابق را دارد و نه در منطقه قدرت نظامی برتر است و نه در داخل انسجام و یکدستی دارد.