به گزارش
اسلام تایمز، حضرت امام خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی عمده بیاناتشان در دیدار جمعی از مردم، مسؤولان و کارگزاران نظام و سفرای کشورهای اسلامی را که به مناسبت عید سعید فطر انجام شد،به موضوع فلسطین و مقاومت اسلامی در برابر اشغالگران صهیونیست اختصاص دادند.
این فرمایشات شامل چند سرفصل مهم میشد که از جمله آنها این بود که حضرت معظمله فرمودند: «شاهد افول تدریجی رژیم غاصب هستیم، این را در دنیا همه دارند میبینند. رژیم غاصب در حال افول تدریجی است، سرعتش هم روزبهروز بیشتر میشود، این فرصت خیلی بزرگی است».
از جمله دلایل این فرمایش این بود که به فرموده رهبر بزرگوار انقلاب، امروز «قدرت بازدارندگی» رژیم صهیونیستی به پایان رسیده و این همان چیزی است که سالها پیش بنگورین هشدار داد.
داوود بنگورین، نخستین نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس است که به واسطه سوابق طولانی در جنایات پیش از تاسیس این رژیم و عملکردش در طول دوران 13 ساله نخستوزیری به «پدر اسرائیل» مشهور است.
بنگورین کسی بود که 14 مه سال 1948 اعلامیه استقلال این رژیم را خواند و بعدها در دوران نخستوزیری، پایهگذار برخی اقدامات مهم در این رژیم شد که از جمله آنها میتوان به تشکیل ارتش یکپارچه اسرائیل، سازماندهی موساد و انتقال صدها هزار مهاجر به سرزمینهای اشغالی اشاره کرد.
او همچنین چند راهبرد مهم ارائه داد که یکی از آنها «راهبرد اتحاد پیرامونی» بود.
از آنجا که رژیم صهیونیستی از همان ابتدای تاسیس با خطر انزوا – بویژه از سوی کشورهای عربی - مواجه بود، بنگورین تصریح میکرد این رژیم باید تمرکز خود را بر گسترش روابط با دولتهای «مسلمان غیرعرب» منطقه قرار دهد.
از طرف دیگر، بنگورین بشدت بر افزایش قدرت اسرائیل در مواجهه با دشمنانش تاکید داشت و معتقد بود باید این رژیم، هر طور شده در راستای افزایش «توان بازدارندگی» قدم بردارد و این را در سندی که اکتبر سال 1953 - به منظور پایهگذاری مفهوم امنیتی اسرائیل - تهیه شد، گنجاند و تاکید داشت ایجاد این قدرت بازدارنده و در واقع پیشگیر، از قدرت تهاجمی مهمتر است.
در واقع «بازدارندگی» یعنی شما از چنان قدرتی برخوردار باشید که اساسا دشمنانتان جرات عملی کردن حمله یا هر تهدید دیگر نسبت به شما را نداشته باشند.
به تعریف دقیقتر، آنچه از مفهوم بازدارندگی در اصول مفهوم امنیت در اسرائیل آورده شده، به این معناست: «اسرائیل باید با تمام امکاناتی که در اختیار دارد، دشمنان خود را بازدارد و دیوار آهنین و تصویر یک سرزمین شکستناپذیر را ایجاد کند؛ ایجاد ارتشی پیشرفته، نسبتاً بزرگ، قدرتمند و مدرن».
بنا بر همین نظریه بود که اقدامات تلافیجویانه اسرائیل در دهه 50 میلادی یا جنگ 6 روزه (دهه 60 م) و جنگ اول لبنان (دهه 80 م) به راه افتاد. چون اسرائیل باید به دشمنانش ثابت میکرد دست برتر را دارد.
مفهوم امنیت در اسرائیل در ۲ حوزه تعریف میشود: 1- تهدید وجودی (یعنی خطر بزرگ دشمن خارجی که موجودیت این رژیم را تهدید میکند)؛ 2- تهدید [طبق تعریف صهیونیستها] تروریسم که امنیت جامعه صهیونیست در داخل را هدف میگیرد.
در حوزه تهدید وجودی، رژیم اسرائیل در طول 75 سال گذشته سعی کرده به انحای مختلف دشمنان خارجی خود را از پیش رویش بردارد. در این مسیر، هم به جنگهای بزرگ متوسل شده و هم مذاکرات سیاسی؛ نظیر آنچه با مصر به عنوان مهمترین دشمن خارجی در دهه 70 میلادی کرد.
امروز بدون شک جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهمترین بازیگر جبهه مقابل این رژیم است و در کنار آن جبهه مقاومت (از یمن تا سوریه، لبنان و عراق) نیز در حوزه تهدید وجودی تعریف میشود که از اساس با موجودیتی به عنوان اسرائیل مخالف است.
صهیونیستها بخوبی میدانند درافتادن با ایران و آغاز یک جنگ گسترده با جمهوری اسلامی - و حتی در مقیاس کوچکتر با حزبالله لبنان - میتواند عواقب ناگواری برای آنها داشته باشد.
اسرائیل بنا بر یکی دیگر از هشدارهای بنگورین، هرگز نباید وارد جنگی طولانی و گسترده شود، چرا که چنین جنگی میتواند به نابودی آنها بینجامد.
در جریان جنگ 33 روزه با حزبالله لبنان در سال 2006، هرچه جنگ طولانیتر میشد، این رژیم ضربات سنگینتری را تحمل میکرد و نهایتاً با تلاش سیاسی متحدان و حامیان خود به جنگ پایان داد. طبیعتا در مقیاس بزرگتر، جنگ با ایران را هیچکدام از عقلای این رژیم توصیه نمیکنند.
اما در حوزه دوم که به نظر میرسد یکی از سرفصلهای مهم مدنظر رهبر انقلاب در بیانات عید فطر بود، امروز اسرائیل با یک وضعیت بسیار بغرنج در جبهه داخلی مواجه است.
گذشته از بحران سیاسیای که این روزها گریبانگیر جامعه صهیونیست و دولت راستگرای افراطی نتانیاهو شده، یکی از مهمترین مولفههای وجودی این رژیم و در واقع پاشنه آشیل آنها نیز در معرض خطر قرار دارد و آن «امنیت» است.