به گزارش
اسلام تایمز، در حالی تنها چند هفته از پایان کشمکشهای نیروهای سیاسی برای تعیین وزرای کابینه جدید عراق میگذرد، محمد شیاع السودانی نخست وزیر این کشور در سیاست خارجی خود به تقویت همگرایی عربی و نزدیکی به کشورهای حاشیه خلیج فارس تمایل نشان داده است.
موضوعی که اگرچه در خط مشی سیاست خارجی دولت پیشین مصطفی الکاظمی نیز مشاهده میشد و او نیز در این مسیر حرکت کرد اما تاکنون نتیجه دلخواه و محسوس برای کاهش مشکلات گوناگون عراق را در پی نداشته است. حال به نظر میرسد السودانی حداقل در شروع فعالیت دولت جدید گام نهادن در جای پای دولت قبل و تکمیل راه نیمه تمام گذشته را هدفگذاری کرده است؛ راهی که اگرچه در ابتدای امر جذاب به نظر میرسد اما چالشهای آن بیشتر از عمر دولتها پایدار مانده است.
السودانی میراث دار بحرانهای گسترده
عراقی که السودانی ریاست کابینهاش را برعهده گرفته با بحرانهای عظیمی روبرو است که ثمره سالها اشتباه دولتمردان سابق این کشور بوده است که عراق را به ویرانه تبدیل کردند. عراق اکنون با مشکلات اقتصادی و معیشتی زیادی دست و پنجه نرم میکند و عراقیها از این وضعیت خسته شدهاند و خواستار حل بحرانهای معیشتی هستند تا از این شرایط سخت رهایی یابند. نرخ تورم در عراق در ماههای اخیر افزایش یافته است و قیمت بسیاری از کالاها روند صعودی دارد که غلبه بر این بحران، نیازمند همکاری جریانهای سیاسی داخلی و حمایت خارجی دولتهایی است که خیرخواه عراقیها باشند.
توسعه بخشهای صنعتی و زیرساختها برای ارتقای جایگاه این کشور در منطقه همواره یکی از دغدغههای اصلی دولتمردان عراقی بوده است و این امر بدون کمک کشورهای توسعه یافته که در این زمینه توانمندیهای زیادی دارند، میسر نخواهد شد و السودانی با این چالشهای بزرگ باید مقابله کند.
مسئله دیگر فساد مالی است که گریبانگیر نظام اداری عراق شده است و السودانی هم یکی از برنامههای دولت خود را ریشهکن کردن فساد اعلام کرده است. اختلاس 2.5 میلیارد دلاری که در دولت مصطفی الکاظمی، نخست وزیر سابق عراق انجام شده و به عنوان «دزدی قرن» از آن یاد میشود، مسئلهای است که عراقیها خواستار رسیدگی به آن و جلوگیری از تکرار چنین اتفاقاتی در آینده هستند ولی این تردید وجود دارد که آیا السودانی موفق به از بین بردن فساد خواهد شد یا اینکه مثل نخست وزیران سابق تنها به وعدههای توخالی اکتفا خواهد کرد.
از طرفی، عراق در یک دهه گذشته درگیر تروریسم بوده است و با وجود اینکه هسته مرکزی گروه تروریستی داعش نابود شده اما با این حال برخی تروریستهای وابسته به این گروه همچنان در این کشور جولان میدهند و مشکلاتی را برای ارتش و مردم به وجود آوردهاند و السودانی باید با تروریستهایی که این روزها با کمک برخی کشورهای خارجی در حال تقویت هستند مقابله کند.
دراز کردن دست دوستی به سمت اعراب متخاصم
با توجه به مشکلات فوق، السودانی سعی دارد با کمک کشورهای عرب خلیج فارس بر این مشکلات فائق آید، اما در اینکه آیا شیوخ منطقه توان لازم را برای کمک به عراق دارند، ذکر چند مورد ضروری است.
السودانی درحالی دست دوستی به سمت شیخ نشینهای خلیج فارس دراز کرده است که خود این کشورها یکی از عاملان اصلی بحرانهای اخیر در عراق هستند. در زمان حمله آمریکا به عراق در سال 2003، کشورهای عربی که رژیم بعثی صدام را تهدیدی برای خود میدانستند از این اشغالگری حمایت کردند و همه حملات به عراق از پایگاههای آمریکا در کشورهای خلیج فارس انجام شد و به ویژه کویت که مورد تهاجم عراق قرار گرفته بود نیروهای زمینی آمریکا در این کشور تجمع کرده بودند. با این اشغالگری که آرامش و ثبات عراق را از بین برد و این کشور را وارد بحران خلاء امنیتی کرد کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در آن به طور غیرمستقیم دخیل بودند.
در زمان حمله گروه تروریستی داعش به عراق در ژوئن 2014، هم عربستان سعودی و امارات از این گروه حمایت میکردند تا بتوانند با سرنگونی دولت بغداد نفوذ خود را در این کشور افزایش دهند. در زمان آزادسازی شهرهای عراق از دست تکفیریها، رسانههای وابسته به عربستان در همسویی با آمریکا با تبلیغات و فضا سازی علیه گروههای مقاومت سعی داشتند در روند آزادسازی خلل ایجاد کرده و با این کار گروههای تروریستی را برای چند صباحی بیشتر زنده نگه دارند.
مقامات سابق عراق هم به نقش عربستان در اعزام داعشیها به این کشور اذعان کردهاند و اسناد زیادی از حمایتهای مالی سعودیها از تروریستها منتشر شده است و به عبارتی بخش زیادی از مصیبتهایی که عراق به آن گرفتار شده است، مسبب آن عربستان و دیگر کشورهای عرب منطقه هستند. این کشورها بیش از آنکه به عراق کمک کنند دنبال بحران سازی در این کشور هستند، زیرا عراق باثبات را تهدیدی برای منافع خود میدانند.
کشورهای عربی حتی برای اینکه نشان دهند در کنار عراقیها هستند، در نشستی که توسط جامعه جهانی در سال 2018 برگزار شد، به بهانه بازسازی عراق و با هدف دور کردن این کشور از ایران، وعدههایی را برای کمک به آن دادند. ریاض اعلام داشت که مبلغ 1.5 میلیارد دلار در زمینه حمایت از بخش صادرات اقتصادی عراق سرمایهگذاری میکند. کشور قطر هم وعده داد 1 میلیارد دلار به عنوان سرمایهگذاری و قرض به عراق خواهد داد. امارات گفت که 500 میلیون دلار سرمایهگذاری و کمک به عراق خواهد داشت.
کویت که خود میزبانی و ابتکارعمل تشکیل این کنفراس را عهدهدار بود اعلام کرد که حدود 2 میلیارد دلار را برای طرحهای عمرانی عراق، در قالب کمک بلاعوض و قرض، به دولت عراق اختصاص خواهد داد. اما با گذشت شش سال از برگزاری این نشست بسیاری از این وعدهها محقق نشده و تنها در حد حرف باقی مانده است.
از طرفی، السودانی درحالی به کمک اعراب دل بسته است تا بتواند مشکلات اقتصادی کشورش را حل کند که اعراب مثل خود عراق کشورهای تک محصولی و وابسته به درآمدهای نفتی هستند و توانی برای کمک به آن ندارند. خود کشورهای عرب خلیج فارس همه زیرساختهای اقتصادی شان توسط کشورهای غربی تاسیس شده است و حتی مدیریت بسیاری از شرکتهای صنعتی عربی هم در اختیار مهندسان غربی است. این کشورها اگر توان داشتند به جای صرف هزینههای گزاف برای شرکتهای خارجی، خودشان با استفاده از ظرفیتهای بومی و داخلی، خونی در رگهای اقتصاد نیمه جان خود تزریق میکردند.
کشورها زمانی میتوانند به همدیگر کمک گنند که اقتصاد مکمل داشته باشند ولی اقتصاد اعراب در موازی هم قرار دارد و همگی صادر کننده نفت هستند و از این حیث در آنسوئی شعارهای زیبا در مورد همگرایی اقتصادی این کشورها برای تأمین تکنولوژی و صنایع مورد نیاز رو به سوی تقویت روابط با قطبهای اقتصادهای غربی و شرقی دارند. برای مثال بر اساس توافقاتی که در ماههای اخیر بین مقامات بغداد و تهران انجام شده است، قرار است شرکتهای ایرانی در بخش نفت و گاز عراق مشارکت کنند تا توانمندی و تجارب خود را به عراقیها ارائه دهند. همچنین ایران برای سرمایهگذاری در شهرکهای صنعتی عراق هم مشارکت فعالی خواهد داشت تا در این زمینه هم به عراقیها کمک کند.
نکته دیگر بحران سرمایهگذاری است که کشورهای عربی درگیر آن هستند. بر اساس برآوردهای جهانی، برای بازسازی عراق نزدیک به 100 میلیارد دلار بودجه لازم است و السودانی فکر میکند که کشورهای عرب منطقه میتوانند در این زمینه کمک کنند اما لازم به ذکر است که این کشورها برای اجرای پروژههای داخلی خود به سرمایه گذاری خارجی چشم دوختهاند. عربستان سعودی برای تحقق چشم انداز اقتصادی 2030 و تاسیس شهر رویایی نئوم، به صدها میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد و به خاطر نبود سرمایه گذار خارجی این طرحها نیمه تمام مانده است. حتی سعودیها مجبور شدهاند برای تامین بخشی از هزینههای این پروژهها 5 درصد از سهام شرکت آرامکو را به فروش برسانند.
عراق به دلیل داشتن ذخایر عظیم نفت درآمدهای زیادی را از این طریق کسب میکند و بر اساس آمارهای اعلام شده، این کشور در سال ۲۰۲۲ بالغ بر ۱۱۵ میلیارد دلار نفت فروخته که بالاترین رقم طی چهار سال گذشته است. صادرات نفت خام حدود ۹۰ درصد از درآمد عراق را تشکیل میدهد و این کشور در میان اعضای اوپک دومین صادرکننده بزرگ نفت پس از عربستان است. اما با وجود این درآمدهای هنگفت به دلیل سوءمدیریت در بین دولتمردان عراقی، بحران اقتصادی در این کشور بیداد میکند و این مشکل در کنار بیثباتیهای سیاسی ممتد، شرایط سختی را برای عراقیها ایجاد کرده است.
السودانی درحالی به سمت همگرایی عربی پیش میرود که کشورهای عرب منطقه به لحاظ بنیادی و ایدئولوژیک اختلافات زیادی با عراق دارند و سعودی و ابوظبی هیچ گاه عراق قدرتمند را در همسایگی خود تحمل نمیکنند و دل بستن به شیوخ برای رهایی از بحرانهای داخلی؛ «آب در هاون» کوبیدن است. زیرا این کشورها نشان دادهاند که هدفشان از نفوذ در عراق برای پیشبرد برنامههای آمریکا و رژیم صهیونیستی است و سعودیها و امارات بیش از آنکه باری از روی دوش عراقیها بردارند، مصائب آنها را تشدید خواهند کرد.