به گزارش
اسلام تایمز، وزارت خارجه چین به شهروندان خود در افغانستان توصیه کرده که افغانستان را ترک کنند. این وزارت همچنین گفته که در حمله اخیر به مهمانخانهای در کابل، ۵ شهروند چینی زخمی شدند. داعش مسئولیت این حمله را برعهده گرفته است.
معلوم نیست که برنامه چین برای امنیت شهروندانش در افغانستان چیست، اینکه آیا آنها هرگز به افغانستان بازنمی گردند یا این تصمیم، مقطعی و موقتی است و پس از اتخاذ تدابیر امنیتی و تضمین مصونیت جانی شان از سوی امارت اسلامی، تغییر می کند. با این حال، تا آنجا که به داعش و حامی بزرگ آن امریکا مربوط می شود، هدف شان برچیدن بساط حضور و فعالیت چینی ها در افغانستان است.
دونالد ترامپ؛ رییس جمهوری پیشین امریکا بارها تاکید کرده است که با خروج کامل نظامیان امریکایی، افغانستان به روسیه و چین واگذار شده است. این تنها موضع گیری پریشان و نابخردانه یک سیاستمدار بی ثبات نیست؛ بلکه در عین حال، دغدغه اصلی سیاست گذاران پشت پرده و روی صحنه امریکا در قبال وضعیت افغانستان می باشد.
امریکا هرگز مایل نیست که خلأ آن کشور در افغانستان را چین و روسیه و دیگر کشورهای منطقه پر کنند. به همین دلیل، آنها ابتدا پروژه داعش را به مرحله عملیاتی رساندند و سپس کشور را ترک کردند تا داعش به مثابه نیروی نیابتی، ادامه سلطه و هژمونی غیرمستقیم و به مراتب کمهزینهتر ایالات متحده بر افغانستان را تامین کند.
بربنیاد این ارزیابی، حمله داعش بر سفارت روسیه در کابل و اخیرا نیز آماج قرار دادن هوتل محل اقامت شهروندان چینی به وضوح نشان می دهد که این پروژه قویا از سوی امریکا حمایت می شود و هدف از آن، تعطیل کردن پروژه های سودآور اقتصادی چین در افغانستان است.
این در حالی است که چین، کار استخراج معدن مس عینک را بر عهده گرفته و در تلاش است که استخراج منابع نفتی شمال کشور را نیز در اختیار بگیرد. پروژه مس عینک حتی در زمان سلطه نظام جمهوری هم به چینی ها واگذار شده بود؛ اما ناامنی های مدیریت شده در همان زمان نیز به تکنیسین های چینی اجازه نداد تا آن پروژه را به سرانجام برسانند؛ ناامنی هایی که در زمان حضور نظامی همه جانبه امریکا و ناتو در کشور رخ می داد و بی تردید، دست غرب در آن دخیل بود.
بنابراین، هیچ تردیدی وجود ندارد که داعش نیز به نیابت از امریکا در افغانستان، دست به ایجاد ناامنی می زند و درست همان اهدافی را آماج قرار می دهد که از سوی واشنگتن، تعیین می شود. کشتار شیعیان برای فشار بر ایران و تخریب روابط ایران و امارت اسلامی، هدف قرار دادن سفارت روسیه در کابل به منظور سنگ اندازی در روابط مسکو – کابل و بدبین کردن روس ها نسبت به قدرت و اراده و توانایی طالبان برای تامین امنیت و حاکمیت خود بر افغانستان و مقابله با داعش، و حمله بر شهروندان چینی نیز به هدف ایجاد مانع در مسیر برنامه های اقتصادی پکن برای پیشبرد پروژه های زیربنایی در افغانستان.
با این حال، امارت اسلامی باید نشان دهد که توان تامین امنیت را دارد، پروژه های ناامن کننده امریکا را خنثی می کند و اجازه نمی دهد که نیروهای نیابتی و مزدوران جنگی امریکا کشور ما را به سمت ناامنی ها و بی ثباتی های تازه هدایت کنند و مانع از تحقق برنامه های بزرگ برای توسعه و پیشرفت کشور شوند.
چین هم باید در این زمینه به امارت اسلامی کمک کند و با خالی کردن عرصه، در مقام بازنده قرار نگیرد و در برابر تروریزم امریکایی، دست تسلیم بالا نبرد. این تنها به لحاظ سودآوری اقتصادی، اهمیت ندارد؛ بلکه برای امنیت و ثبات در کل منطقه نیز بسیار حیاتی و سرنوشت ساز است؛ زیرا اگر داعش به عنوان یک پروژه امریکایی موفق به غلبه بر وضعیت امنیتی کشور شود، به سرعت، مرزهای ملی را درمی نوردد، به دیگر کشورهای منطقه نیز گسترش می یابد و مناطق آسیب پذیر در کشورهای آسیای مرکزی، چین و قفقاز را ناامن خواهد کرد.