به گزارش
اسلام تایمز، نقش مادری از موضوعات مهم در حوزه مطالعات زنان است در این باره از دیرباز دو دیدگاه و نگاه متفاوت وجود داشته است. نگاه اول نگاهی است که با نگرش مثبت به نقش مادری است که آن را محدود میکند به خانه داری و بچه داری، و نگاه دوم که نگاه غالب فمینیست هاست مادری را فرایند اجتماعی میدانند که این امر شرایط و زمینه را برای ظلم و ستم به زنان را فراهم کرده است.
به همین دلیل در این آشفته بازار رویکرد فمینیستی وحدت نظری برای جایگاه زنان در نقش مادری شأن وجود ندارد. عدهای با نگاه مثبت اما مشروط به آن نظر کردهاند و عدهای دیگر به ویژه در نگاه رادیکالی آن، نه تنها دیدگاه مثبتی نسبت به مادری ندارند بلکه به اتهام زمینه سازی برای استمرار ستم به زنان در طول تاریخ در دادگاه فمینیستی محکوماند و در بعضی موارد برخی از آنها خواستار حذف نقش مادری هستند.
بر همین اساس برای واکاوی جایگاه مادری در اسلام و فمینیسم و تفاوتهای آنها، خبرگزاری مهر با
دکتر معصومه ظهیری استاد حوزه و دانشگاه به گفتگو پرداخته است که حاصل آن را در ادامه میخوانید:
دکتر معصومه ظهیری در گفتگو با مهر، با استناد به روایتی به تبیین جایگاه مادری در اسلام پرداخت و اظهار داشت: در روایتی از امام صادق (ع) آمده است روزی مردی به حضور رسول گرامی اسلام (ص) آمد و عرضه داشت: ای رسول خدا! به کدامیک از بستگانم نیکی کنم؟ فرمودند: به مادرت. مرد پرسید: بعد از آن؟ فرمودند: به مادرت. برای بار سوم پرسید: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: مادرت. در نوبت چهارم حضرت فرمودند: به پدرت نیکی کن!؛ همچنین در قرآن کریم نسبت به مادر آیه داریم که تنها اختصاص به مادر دارد که میفرماید: حَمَلَتْهُ
أُمُّهُ وَهْنًا عَلَی وَهْنٍ…، شما را به سختی حمل کرد و…؛ در آن دسته از آیات و روایاتی که به صورت مستقیم به جایگاه زن و مادری تاکید میشود بیانگر این جایگاه مهم و اهتمام داشتن به آن است.
وی با بیان اینکه خداوند متعال جایگاه مادری را جایگاه صیانت از نسل قرار داده است، گفت: بر همین اساس به مردان سفارش میکند و میفرماید عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ، شما با این جایگاه به نیکی و مطابق با امر الهی یعنی قانون رفتار کنید؛ در این آیات به مردان نمیگوید به عنوان همسرت، بلکه میفرماید به کسی که فرزند به او تعلق دارد از این رو در این آیه اشاره به جایگاه مادری میشود. بنابراین نخست قانون مداری، دوم احسان و دیگری تاکید و تکرار اهتمام داشتن نسبت به این مساله و مهم بودن این جایگاه است.
ظهیری در ادامه با طرح این پرسش مبنی بر اینکه چرا در آیات و روایات توجه به این جایگاه سفارش شده است؟ پاسخ داد: یکی از دلایل که مطرح شد مربوط به نسل میشود لازم به تاکید است که طهارت نسل، پاکی نسل، مراقبت از نسل و… از نسلی به نسل دیگر سرایت میکند از همین رو اسلام بر روابط زناشویی آن هم بر اساس ازدواج طاهر و حلال تاکید دارد.
مهر مادری بیبدیل است
این استاد حوزه و دانشگاه مساله اثرگذاری را بعد از حفظ نسل و طهارت بسیار مهم برشمرد و اظهار داشت: قرآن کریم در این زمینه زنان را مظهر آرامش معرفی میکند نه اینکه جنس مقابل آرامش بخش نباشند بلکه در زمینه ازدواج قرآن کریم میفرماید زن و مرد وقتی ازدواج میکنند هر دو در کنار هم به آرامش می رسند؛ اما در آیه دیگری میفرماید در کنار زنان؛ این بیانگر آن اختصاصات وجودی زن است، یعنی آن مهارتی که خداوند به ودیعه در اختیار زنان قرار داده و این قابلیت، قوه و توانمندی را به او عطا کرده تا موجب آرامش شود. این انتقال آرامش از راههای مهرورزی، محبت کردن، آماده سازی فضای علاقمندی در محیط خانواده و هر محیطی که در آن حضور دارد انتقال میدهد.
وی در ادامه با بیان اینکه مهر مادری بیبدیل است و جایگزین ندارد عنوان کرد: برای مثال انسان نمیتواند چیز دیگری مانند مهد کودک احداث کند و بگوید مهر مادری را از این طریق به کودک انتقال دهیم و جایگزین کنیم. علت رابطه مهر مادری به فرزند شاید به رابطه همان دوران بارداری برگردد که آثار وابستگی تأثیرگذار بین مادر و فرزند ایجاد میشود. این وابستگی تأثیرگذار را خداوند مهم میداند برای همین تاکید دارد که از آن باید حسن استفاده شود. برای مثال در امر و نهی کردن یا در انجام کارهایی چون مسافرت رفتن لازم است رضایت مادر کسب شود. حتی در احکام اسلام آمده اگر کسی سفری برود که مادرش راضی نباشد فرد باید نمازش را کامل بخواند چرا که این سفر معصیت است. این همان بازدارندگی است تا آن علقه و علاقه بین مادر و فرزند از بین نرود و یک مراقب غیر محسوس وجود داشته باشد.
ظهیری افزود: این مراقبت غیر محسوس برای همین چرخه خانواده است که اعضای خانواده نسبت به یکدیگر مراقبت، مواظبت و صیانت داشته باشند به همین دلیل است میبینیم زمانی که مادر به فرزند میگوید سعی کن دیر به منزل نیایی؛ هدف مادر این نیست که میخواهد به آمد و رفت فرزند کاری داشته باشد بلکه هدف نظم بخشیدن به فعالیتهای اعضای خانواده است؛ بنابراین یکی دیگر از اثرات خوب جایگاه مادری نظم بخشی به فضای خانواده است. معمولاً امروزه شاهد آن هستیم که این نظمها مخدوش شده و در معرض آسیب قرار گرفته است.
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه با اشاره به اینکه مدیریت و ایجاد کننده نظم در داخل خانواده را خداوند به مادران سپرده است گفت: از این رو میبینیم فضای خانه یک فضای منظم و همراه با برنامه است لذا اکثراً میبینیم خوابیدنها، بیدار شدنها و همه مراقبتها تحت مدیریت مادر انجام میشود به عبارت دیگر سبک زندگی و متدولوژی یا شیوه برنامهریزی در محیط خانواده به دست مادران است از این رو مادر شیوه زندگی کردن را میآموزد و آموزش میدهد.
وی بیان داشت: اثر بعدی جایگاه مادری که در اسلام به آن تاکید شده مربوط به انتقال تجربیات است. وجود مادر در فضای خانواده منتقل کننده بسیاری از تجربیات و آموزهها از نسل گذشته به نسل فعلی و امانت سپردن آن به نسل بعدی است. یکی از مشکلاتی که امروزه با آن مواجه هستیم بحث گسل یا شکاف بین نسلی است که متأسفانه در بعضی مواقع و جوامع این شکاف به گسست نسلی و پاره شدن انجامیده است.
جریان زن گرایانه فمنیستی نه تنها نتوانست حقوق و مزایا و آزادی را برای زنان تأمین کند بلکه نوعی اسارت دست و پاگیر را برای آنان به ارمغان آورد. شاید این جریان «رقصیدن در کوچه» را تأمین کرد اما بسیاری از حقوقی را که با فطرت و طبیعت زن همخوانی داشت را از او گرفت. ظهیری ادامه داد: مادران همواره مراقبت میکنند که این شکاف در میان خانواده ایجاد نشود این اقدام با روشهای گوناگونی انجام میشود برای مثال کسانی که در بین اعضای خانواده بیشتر برای کودکان لالایی میخواندند مادران هستند آنان در اصل با این کار یک پیام را از نسل گذشته به نسل آینده انتقال میدهند تا این شکاف ایجاد نشود.
بنابراین مادران زمانی که برای کودکان لالایی میخوانند با صدای آرام بخش خود محور ارتباط نسل گذشته با نسل آینده به شمار میآیند. در این لالایی خواندنها است که کودک بزرگ و تجربیات مادر به او منتقل میشود، بسیاری از این تجربیات نانوشته و پر از عبرتها، الگوها، ارزشها و… است بر همین اساس این جایگاه مادری باید حفظ شود چرا که این باعث میشود شکاف بین نسلی کمتر شود. اصولاً ارزشهای اخلاقی، تجربیات و آموزههایی که در بین اعضای خانواده منتقل میشود بیشتر با محوریت مادر و مادربزرگ است که این امر بسیار ستودنی است.
تربیت معنوی در فضای خانواده
این استاد حوزه و دانشگاه تربیت معنوی در فضای خانواده را یکی دیگر از ویژگیهای ستودنی این جایگاه خواند و تصریح کرد: فرزندان بیشترین تأثیر پذیری را از شیوه عملکرد مادران دارند که این تأثیرپذیری معنوی از مادران گاهی مستقیم و به صورت آموزشی و بعضاً به شکل غیر مستقیم و با مشاهده عملکرد مادر صورت میپذیرد.
وی درباره جایگاه مادری و ویژگی آن در جریان فمینیسم، بیان کرد: جریان فمینیسم در ابتدا یک جریان واکنش دار و عکسالعمل بود.در اسلام حقوق و مزایا به بانوان عطا شده است و زن مسلمان برای کسب آن حقوق مبارزه نکرده است که پس از آن حق تحصیل، حق رأی دادن، و… داشته باشد چرا که اسلام این حقوق را برای آنان لحاظ کرده است. البته اینکه در ادوار مختلف حکومتهای غاصب آمدند و حقوق زنان را تضییع کردند این مساله دیگری است که در جایگاه خود باید بحث شود. اما در غرب این چنین نبوده و زنان سراسر در ممنوعیت و محرومیت بودند حتی نمیتوانستند رأی دهند، برابری در برابر قانون نداشتند، از آزادی اجتماعی محروم بودند و…؛ لذا جریان فمینیسم و زن گرایانه یک عکسالعمل و مقابلهای با این محرومیتها بود که توسط هستههای اولیه زنان آزادی خواه مقابله با جریانهای محرومیت زا در جامعه ایجاد شد. بنابراین اولین موج فمینیسم زمانی راه افتاد که زنان غربی متوجه شدند باید آنها نیز همانند مردان حق رأی داشته باشند.
موج دوم فمینیسم
ظهیری ادامه داد: در موج دوم زنان غرب طالب آزادی شدند و درخواستشان این بود که وقتی زنان در جامعه کار میکنند و حق رأی دارند چرا نباید آزادی و حقوق برابر داشته باشند در این مرحله نیز زنان مبارزه کردند تا توانستند به خواستههای خود برسند. مردان جامعه که اکثراً زور مداران و زر مداران بودند وقتی مشاهده کردند این جریان به نفع زنان و به یک فضای برابری میرسد از این رو آمدند و این جریان را منحرف کردند بر همین اساس جریانهای رادیکال و تند روی زنان به جای اینکه بیایند و حق خودشان را مطالبه کنند آمدند و با جنس مقابل مخالفت کردند برای همین جنبش فمینیسم به جای استیفای حق خود به سمت مبارزه با جنس مخالف رفت از این رو آمدند و گفتند ازدواج نمیکنیم، فرزند نمیآوریم و یک نوع زندگی تک نفره مستقل را خواهیم داشت. همه انحرافات و حاشیهها از همین جا آغاز شد.
جریانهای رادیکال و تند روی زنان به جای اینکه بیایند و حق خودشان را مطالبه کنند آمدند و با جنس مقابل مخالفت کردند برای همین جنبش فمینیسم به جای استیفای حق خود به سمت مبارزه با جنس مخالف رفت از این رو آمدند و گفتند ازدواج نمیکنیم، فرزند نمیآوریم و یک نوع زندگی تک نفره مستقل را خواهیم داشت. همه انحرافات و حاشیهها از همین جا آغاز شد.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: این جریان برخلاف خلقت زن که به مرد گرایش دارد و برای ادامه نسل نیازمند فرزند است زن را به سمت همجنس گرایی و… سوق داد در حالی که این امر برخلاف با فطرت و طبیعت خلقت زن بود از همین رو زمینه فروپاشی نظام خانواده و سر خوردگی زنان یکی از آثار این جریان به شمار میرود. یعنی زنانی که به سن ۴۰ سالگی رسیده بودند عواطف، احساسات و نیازهای درونی آنان ارضای نشده بود و در همین دوران بود که جریان فمینیسم رادیکال سر خورده شد لذا در پست مدرنیسم مجدد این جریان رادیکال به مساله خانواده برگشت اما تعاریف دیگری برای خانواده بیان کردند به گونهای که با ازدواج مخالف کردند و گفتند ازدواج حق و حقوق میآورد و این حق و حقوق موجب اقتدار مردان خواهد شد بنابراین همباشی و همجنس گرایی انحرافاتی بود که از این جریان آغاز شد.
وی به انحرافات بعدی اشاره و بیان کرد: از دیگر انحرافاتی که بعضی جریانها در برابر جریانهای زن گرایانه ایجاد کردند استفاده ابزاری از زن بود در این دوران به زن آزادی دادند، حق مالکیت برایش تعریف کردند، او را مساوی در برابر قانون دانستند اما در این حقوق نوعی استفاده ابزاری از زن در نظر گرفته شده بود چرا که حقوقی که برای زن محترم بود و با آن حمایت میشد را نادیده گرفته بودند. امروز در بسیاری از کشورهای غربی حقوق حمایتی زنان وجود ندارد برای مثال زن و مرد اگر با هم به یک رستوران بروند هر کسی هزینه خود را پرداخت میکند و این به زن ضربه زد. امروزه در برخی کشورهای غربی فرزند آوری به صفر رسیده است و کار به جایی رسیده که در کشورهایی چون ایتالیا، انگلیس، فرانسه و… برای مبارزه با پیری جمعیت به زوجین سوبسید میدهند تا فرزندآوری داشته باشند. آنان آمدند تا با قانون این مشکل را حل کنند اما موفق نشدند. این در حالی است که اسلام از جایگاه خانوادگی، اقتصادی، عاطفی و… زن حمایت و آن را در مبانی اسلامی نهادینه کرده است.
تشابه بین زن و مرد در موج سوم فمینیسم
ظهیری گفت: جریان زن گرایانه فمینیسم در موج سوم تشابه بین زن و مرد را مطرح کرد اما این طرح نیز به ضرر زن تمام شد و باعث شد زنان به ابزاری برای جریانهای تولید ثروت تبدیل شود و از قدرت کار آنان با کمترین مزایا بهره برداری شود و این به نظام خانواده به شدت ضربه زد. در این هنگام بود که شکل و قوام خانواده در غرب فرو پاشید، آمار فرزندان نامشروع افزایش یافت و تعداد خودکشی زنان بالا رفت. بر این اساس جریان فمینیسم در مسیر خود به بن بست رسید و امروزه برای رفع این مشکلات اقدام به تصویب برخی قوانین پرداختند تا بتوانند با پیامدهای منفی این جریان مقابله کنند.
این استاد حوزه و دانشگاه در پایان خاطرنشان کرد: جریان زن گرایانه فمنیستی نه تنها نتوانست حقوق و مزایا و آزادی را برای زنان تأمین کند بلکه نوعی اسارت دست و پاگیر را برای آنان به ارمغان آورد. شاید این جریان «رقصیدن در کوچه» را تأمین کرد اما بسیاری از حقوقی را که با فطرت و طبیعت زن همخوانی داشت را از او گرفت. زن و مرد از نظر خلقت با هم برابر هستند اما از نظر روح، روان و ظاهر با یکدیگر تفاوت دارند؛ زن و مرد در کنار هم مکمل یکدیگر هستند. جریان فمینیسم این تفاوتها را ندید و به ایجاد قانون مشابه پرداخت. امیدوار هستیم فضایی در کشور ایجاد شود که آموزشهای مهارتی در سیستم آکادمیک و آموزشی برای نسل جدید تدوین شود و برای خانوادهها کارگاههایی برگزار شود که مهارتهای مادری و همسری و خانواده داری را آموزش داده و دانش خانواده و خانواده داری در کشور گسترش و تقویت شود.