به گزارش اسلام تایمز، در ادامه ناپایداری سیاسی و مشکلات اقتصادی فزاینده در انگلیس، پنچشنبه گذشته «لیز تراس»، نخستوزیر این کشور رسماً استعفای خود را اعلام کرد. همزمان برخی رسانهها اعلام کردند «بوریس جانسون»، نخستوزیر پیشین نیز تمایلی برای رهبری حزب محافظهکار و نخستوزیری مجدد انگلیس ندارد.
لیز تراس چهارمین نخستوزیر انگلیس است که در 6 سال گذشته به دلیل اختلافات درون حزبی مجبور به کنارهگیری از سمت خود میشود؛ که خود این مسئله اوضاع پریشان حزب محافظهکار انگلیس را هویدا میکند. از سال ۲۰۱۶ تا به امروز به ترتیب «دیوید کامرون»، «ترزا می»، بوریس جانسون و لیز تراس در این جایگاه قرار گرفته بودهاند و هر کدام درگیر با مسئلهای از مقام نخستوزیری کنارهگیری کردند یا مجبور به کنارهگیری شدهاند.
وزیر – البته مستعفی – خزانهداری انگلیس 23 سپتامبر (اول مهر)، در حالی که دولت لیز تراس تازه با یک انتخابات درونحزبی دولت را به دست گرفته بود، برنامه اقتصادی دولت را که بزرگترین بسته کاهش مالیات در 50 سال اخیر نامیده میشود ارائه کرد؛ او در این برنامه کذایی که مورد تأکید شدید تراس بود، 45 درصد از مالیات میلیاردرها را حذف کرد و به خیال خود درصدد توسعه اقتصاد کشور بر پایه معیارهای بازار آزاد بود. البته این برنامه اقتصادی جنجالی خیلی زود سقوط تاریخی ارزش پوند و آشفتگی مالی در این کشور را به همراه داشت.
اما بحث سر این است که سقوط، بسیاری از رهبران دیگر اروپا را نیز تهدید میکند. نرخ تورم سالانه در اتحادیه اروپا اکنون به بالاترین حد خود در چند دهه گذشته رسیده است؛ ۱۰.۹ درصد در سپتامبر. این عدد سال گذشته ۳.۶ درصد بود. این وضعیت حتی بدتر از آمریکا یا بریتانیا است و دلیل آن عمدتاً ویژگیهای منحصر به فرد اتحادیه اروپا و البته تلاش برای مجازات «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهور روسیه است، کشوری که اروپاییها سالها بود که به خرید گاز ارزان از آن عادت کرده بودند.
با نزدیک شدن به فصل زمستان، تحریم گاز روسیه توسط اروپاییها، مردمان این قاره را دچار مشکل شدید کرده، استانداردهای زندگی را کاهش داده و اتحاد برای ایستادگی در برابر ولادیمیر پوتین را متزلزل کرده است. در آلمان، بزرگترین اقتصاد اروپا، دولت تلاش میکند راه خروج از بحران را تا آنجا که میتواند با هزینه کمتر طی کند. اما حتی در آنجا نیز مشخص نیست که وضعیت چگونه خواهد بود و آیا مردم احساس رضایت خواهند کرد یا نه؟ در آلمان هم بحثهای گستردهای بر سر کمک به اوکراین مطرح شدهاست.
باید توجه داشت که مردم اروپا به ویژه اروپای غربی به سطحی از زندگی خو گرفتهاند و این وضعیت که منجر به افت سطح رفاهی در اروپا شده است، اصلاً پذیرفتنی نیست، لذا میتوان انتظار داشت که اعتراضات در اروپا گستردهتر شود و رهبران بیشتری در اروپا به سرنوشت تراس مبتلا شوند.