به گزارش
اسلام تایمز، درحالی که در هفتههای اخیر مقامات آذربایجان و ارمنستان از احتمال توافقات صلح در آینده نزدیک خبر میدادند اما دوباره تنشها بین دو طرف شدت گرفت و ارتش آذربایجان روز سهشنبه (28 شهریور) دور جدیدی از حملات را علیه قرهباغ ارمنینشین شروع کرد. باکو این عملیات را ضد تروریستی نامیده و هدف از آن را احیای نظم قانون اساسی و سرکوب اقدامات تحریک آمیز و خلع سلاح و خروج نیروهای مسلح ارمنستان از خاک این کشور اعلام کرد. هر چند این عملیات یک روزه با میانجیگری روسیه به آتشبس موقت منجر شد و عملیات نظامی متوقف شد اما باتوجه به شروطی که رهبران باکو مطرح کردهاند، یعنی خلع سلاح کامل شبهنظامیان ارمنی در قرهباغ، همچنان سایه جنگ در قفقاز حکمفرما است.
برای بررسی ابعاد پیدا و پنهان عملیات نظامی آذربایجان در قرهباغ، الوقت، با برهان حشمتی، کارشناس مسائل قفقاز گفتگو کرده است.
هدف از اقدام نظامی جدید جمهوری آذربایجان در قرهباغ، پس از چند ماه محاصره گذرگاه لاچین چیست؟
ظاهرا محاصره انسانی گذرگاه لاچین و شروع دور جدید عملیات نظامی در قره باغ به این خاطر است که این منطقه به طور کامل به سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان بازگردانده شود اما در اصل اختلاف بین ارمنستان و آذربایجان از منطقه قره باغ فراتر رفته و بعد بینالمللی به خود گرفته است و با سیاستهای نادرستی که اعمال شد راه برای مداخله و نفوذ قدرتهای خارجی در این پرونده باز شد. به خصوص در آذربایجان که در سالهای اخیر رژیم صهیونیستی نفوذ زیادی داشته است و در ارمنستان هم جریان غربگرا بر این کشور حاکم شده است و آخرین نمود آن هم برگزاری رزمایش مشترک بین آمریکا و ارمنستان بود.
بنابراین، این جنگ از هدف اصلی خود یعنی بازگردان قرهباغ به سرزمین آذربایجان عبور کرده و به مسئله احداث کریدور «زنگه زور» کشیده شده است. لذا، اگر ماجرا به همین منوال ادامه پیدا کند در مراحل بعدی همانگونه که الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان در سخنان اخیر خود تاکید کرد، باکو در آینده قصد ادعای ارضی در استان «سیونیک» در جنوب ارمنستان را دارد و مناقشه جدید در این منطقه شروع میشود و این تنشها با بازگشت قره باغ به خاک آذربایجان هم تمام نخواهد شد.
پس با این وجود، شما معتقدید که عملیات اخیر آذربایجان برای مدت طولانی ادامه خواهد داشت و دنبال زهر چشم گرفتن از ارمنستان نیست؟
نه، این عملیات نظامی که شروع شده است زهر چشم گرفتن نیست بلکه یک مرحله فراتر از آزادسازی قره باغ است. آذربایجان مدعی است که یک عملیات محدود ضد تروریستی را در قره باغ شروع کرده است، در صورتی که اگر مقامات باکو خود را در بازگرداندن قره باغ برحق میدانند باید دنبال تصرف کامل آن باشند نه اینکه عملیات محدود انجام دهند، زیرا اینگونه عملیات دوباره این تنش مانند استخوان لای زخم باقی خواهد ماند تا اینکه در آینده از این مسئله سوء استفاده شود.
از طرفی، برخی سیاستها هم وجود دارد که نمیخواهد این مناقشه تمام شود. در داخل آذربایجان، پس از جنگ 2020، حکومت علی اف در بدترین وضعیت مشروعیتی خود قرار داشت و به همین خاطر سعی دارد با این عملیات نظامی، دوباره محبوبیتی را که پس از پیروزی در جنگ 2020 داشت، به دست آورد و در ارمنستان هم قضیه به همین شکل است. به عبارتی، مسئله قره باغ و جداییطلبی در این منطقه به عامل مشروعیت بخش برای حاکمان باکو و ایروان تبدیل شده است و به این بهانه سعی دارند قدرت خود را حفظ کرده و مردم را راضی کنند که تنها این حاکمان هستند که میتوانند بحران را اداره کنند و با برکناری آنها، مردم با دشواریهای زیادی مواجه خواهند شد و حتی ممکن است جنگ داخلی در این کشورها رخ دهد.
لذا، این سیاست از سوی علی اف در آذربایجان و هم نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان مطرح میشود تا از وضعیت وخیم سیاسی داخلی رهایی یابند. باتوجه به این موارد، بعید است که عملیات نظامی در قره باغ به این زودی تمام شود.
آمریکا و ارمنستان در روزهای اخیر رزمایش مشترکی برگزار کردند که نشان میدهد واشنگتن دنبال نفوذ در این منطقه پرتنش است. به نظرتان در صورت افزایش دامنه بحران آیا احتمال مداخله غرب وجود دارد؟
نه، غربیها به طور مستقیم مداخله نمیکنند و این کشورها به همراه ترکیه و رژیم صهیونیستی خواستار این هستند که سطح تنشها به شکل کنونی باقی بماند تا از درگیریهای دو طرف برای تامین منافع خودشان بهرهبرداری کنند. الآن رژیم صهیونیستی با استفاده از جنگ قرهباغ، به آذربایجان سلاح میفروشد و میخواهد تا این درگیرها ادامه داشته باشد تا از این طریق درآمدزایی کند. کشورهای غربی هم به نفع یکی از طرفین مناقشه مداخله نخواهند کرد و سعی دارند تا همین موازنه را حفظ کنند تا آتش جنگ در قفقاز همچنان شعلهور باقی بماند.
به نظر میرسد روسیه موضع منفعلانهای را در قبال تحولات قفقاز جنوبی اتخاذ کرده است، برآورد شما از مواضع روسها چیست؟
روسیه الآن درگیر بحران اوکراین است و این انفعلال هم ناشی از دلمشغولی در جبهه اروپا است و بیش از این توان ندارد و مجبور است برای حفظ موقعیت خود در قفقاز، حرکت انفعالی داشته باشد تا در شرایطی قرار نگیرد که به طور کامل از این منطقه خارج شود.
روسیه هم جزء کشورهای خارج از قفقاز به شمار میرود. قفقاز تا 200 سال پیش بخشی از قلمرو ایران بود و بنابراین تنها کشور خارجی که بیگانه تلقی نمیشود، ایران است که میتواند بدون چشم داشت و بدون اینکه دو کشور درگیر جنگ را تحت نفوذ خود درآورد، بحران را به نفع دو طرف حل کند. اما حضور قدرتهای خارجی و مداخلهگر در این منطقه، مانع از این میشود تا جمهوری اسلامی نقش سازندهای را ایفا کند. با این حال، خواست عمومی در داخل و حتی مردمان قفقاز هم بر این است که ایران نقش مهمی در تحولات قره باغ بازی کند و با سیاستهای تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی و آمریکا در منطقه مقابله کند. ایران به دنبال منافع سیاسی و اقتصادی در قفقاز نیست و در پی تحقق خواست مردمان این کشورها است.
توافق آتش بس2020 نتوانسته صلح پایدار ایجاد کند آیا این توافق ضعف داشت که نتوانسته خواست طرفین را برآورده کند؟
توافق 2020، نقایص زیادی داشت و معلوم بود که در آینده اختلافاتی به وجود خواهد آمد. توافقی که سرنوشت و حقوق ارامنه قره باغ را درنظر نگرفته است. یا ابهامی که در برقراری ارتباط منطقه خودمختار نخجوان با خاک اصلی آذربایجان وجود دارد که در بند نهم این توافق که باکو تفسیر گستردهای از آن دارد و معتقد است که باید کریدور جادهای کشیده شود که تحت کنترل کامل آذربایجان باشد و احداث زنگه زور هم بر این اساس مطرح میکند اما ارمنستان میگوید که بحثی از احداث جاده در میان نبوده است. حتی برخی از مردم آذربایجان هم با طرح دولت باکو برای احداث جاده تا نخجوان مخالف هستند و تاکید دارند که وقتی از مسیر امن ایران به راحتی میتوانند به نخجوان سفر کنند، چرا باید مسیر صعب العبور از خاک ارمنستان با هزینه آذربایجان ساخته شود که آینده آن مبهم است و امنیت هم ندارد.
این ابهامات در توافقات 2020 وجود دارد که چشم انداز صلح را تیره و تار کرده است و حتی امضا کنندگان آن هم خودشان این توافق را نقض میکنند. الآن، آذربایجان با انجام عملیات نظامی در قره باغ، عملا مفاد این توافقات را نقض کرده است و نیروهای حافظ صلح روسیه همچنان در منطقه تنش بین دو طرف مستقر هستند ولی با این وجود باکو به خود اجازه میدهد تا به قره باغ حمله کند و عملا این توافق ملغی شده است.
چشم انداز تحولات قره باغ را چطور ارزیابی میکنید؟
همانطور که باکو اعلام کرده حمله اخیر یک عملیات ضد تروریستی محدود است اما نیروهای آذری در این منطقه مستقر شدند و توانستند بخشهای مهمی از قره باغ ارمنی نشین از جمله معادن طلا و مس را تصرف کنند که امتیاز بهرهبرداری از آنها هم به شرکتهای انگلیس داده خواهد شد. همچنین، اداره امور بخشهایی هم به ترکیه و رژیم صهیونیستی واگذار خواهد شد. در داخل هم دولت باکو با تبلیغات گسترده سعی میکند تا به افکارعمومی القا کند که توانسته پیروزیهای جدیدی را در قره باغ کسب کند تا مشروعیت خود را بالا ببرد.
بنابراین، هر دو طرف فعلا شرایط را به شکل کنونی فریز میکنند تا بتوانند در آینده از آن بهرهبرداری کنند و همانگونه که علیاف گفته قرار است در آینده بحث کریدور زنگهزور را به پیش ببرند و این دستوری است که از سوی غربیها دیکته شده است تا امنیت ایران، روسیه و چین را تحت تاثیر قرار دهند. کشورهای غربی با حضور در آذربایجان و ارمنستان سعی دارند جای پای خود را محکم کرده و مشکلات امنیتی برای قدرتهای نوظهور در نظم نوین جهانی ایجاد کنند تا از فروپاشی نظم کنونی که به نفع غرب است، جلوگیری کنند.