از زمان شروع حمله ناگهانی گروههای تروریستی به حلب، توجه به ترکیه به طور مستقیم و غیرمستقیم از منظر نقش و موضعی که دراین حملات دارد، معطوف شده است.با توجه به اینکه تروریستها اکثر روستاها و شهرهای اطراف حلب را اشغال کردند، سؤالاتی در مورد گزینههایی که آنکارا برای مقابله با تغییر عمدهای که در نقشه سوریه رخ داده است، مطرح میشود.
با اینکه مقامات ترکیه گفتهاند هیچ نقشی در تحولات حلب ندارند اما شواهد و قرائن نشان میدهد که حمله تروریستها بدون حمایت خارجی و چراغ سبز ترکیه انجام نمیشد.
سالهاست که ترکیه در شمال سوریه نیرو دارد و از گروههای مخالف سوریه که بخشی از ائتلافی به نام «ارتش ملی سوریه» هستند، حمایت میکند. درحالی که گروه مذکور پیشگام حمله به حلب نبود اما از روز شنبه حمله موازی را آغاز کردند و توانستند چندین سایت نظامی، روستا و شهرک واقع در حومه شرقی و شمالی شهر را کنترل کنند.
این گروه ائتلافی از جناحهای مخالف تحت حمایت ترکیه است که با نیروهای وفادار به دولت سوریه و نیروهای دموکراتیک سوریه به رهبری کردها که توسط ایالات متحده حمایت میشوند مبارزه میکند. این ارتش در دسامبر 2017 تأسیس شد و در چندین عملیات نظامی ارتش ترکیه در شمال سوریه شرکت داشت. این گروه به عنوان ارتشی برای دولت موقت مخالفان سوری مستقر در ترکیه عمل میکند تا ارتش آزاد سوریه را تحت یک فرماندهی واحد قرار دهد.
در همین حال رسانهها نیز گزارشهایی مبنی بر ورود تجهیزات نظامی از خاک ترکیه به ادلب منتشر کردهاند. همچنین برخی منابع اعلام کردند که برخی گروههای تروریستی مشارکت کننده در حملات حلب، در ماههای اخیر از مرز ترکیه وارد ادلب شده بودند و تعدادی از پهپادهای ساخت ترکیه هم در اختیار تروریستها قرار داده شده است.
بنابراین، این مسئله مبرهن است در صورتی که ترکیه دست حمایتی خود را از روی این گروهها بردارد، تروریستها برای مدت زیادی دوام نخواهند آورد، زیرا تنها راه تغذیه تروریستها از مرز استان هاتای ترکیه امکان دارد و اگر کمکهای تسلیحاتی و مالی از این مسیر متوقف شود، ارتش سوریه به راحتی میتواند تکفیریها را تار رو مار کرده و برای همیشه ریشه تروریسم را در این کشور خشک کند.
اهداف ترکیه از تجهیز تروریستها
اردوغان از سه سال پیش دنبال عادیسازی روابط با سوریه بود تا بتواند بر بخشی از چالشهای اقتصادی ترکیه در سالهای اخیر غلبه پیدا کند.
نارضایتی از مدیریت اقتصادی دولت اردوغان موجب کاهش حمایت عمومی از حزب حزب عدالت و توسعه در انتخابات اخیر شهرداریها شد و بزرگترین شکست حزب عدالت و توسعه در 20 سال گذشته را رقم زد. او میکوشد بخشی از این چالش اقتصادی را با برگرداندن بیش از 3 میلیون آواره سوری به کشورشان حل کند.
اما دولت سوریه در این مدت با درخواست اردوغان برای دیدار مستقیم با اسد مخالفت کرده و پیش از همه خواستار تعیین تکلیف حضور نیروهای نظامی ترک در خاک این کشور شده است.
از اینرو، به نظر میرسد بخشی از انگیزههای آنکارا سوق دادن تروریستها به سمت حلب در راستای پیادهسازی عملی طرح بازگشت آوارگان سوری یا حداقل اعمال فشار بر دولت سوریه برای همراهی در میز مذاکره میباشد.
همچنین، مقامات ترکیه مدعی هستند حضور نظامیان این کشور در شمال سوریه با هدف مقابله با تهدیدات گروههای تروریستی تحت حمایت «پ ک ک» است اما با این حال سابقه دیدگاههای نوعثمانیگرایانه و توسعهطلبی ارضی اردوغان موجب شده تا تحلیلگران اصرار ترکها بر تداوم حضور نظامی در خاک سوریه را در راستای چشمداشت ترکیه به مناطقی از خاک سوریه نسبت دهند.
در همین راستا، ترکیه از سال 2018 که آرامش نسبی در سوریه حاکم شد، برنامههای واقعی خود را استارت زد و با آموزش زبان ترکی در مدارس، استقرار اپراتور تلفن همراه «ترک تلکام»، و برنامههایی از این قبیل نشان داده که برنامههایی فراتر از امنیت مرزی را در سوریه دنبال میکند.
شبکه فرانس پرس، چند سال پیش در گزارشی در این زمینه نوشته بود: بر روی دیواری در شهر اعزاز، واقع در قلب منطقه تحت حمایت ترکیه در شمال سوریه، این جمله با دقت به زبان عربی و ترکی نوشته شده است: برادری و اخوت محدودهای ندارد».
همچنین ترکیه در سالهای اخیر تلاش کرده تا بافت جمعیتی در شمال سوریه را تغییر داده و تهدید پیوستگی مناطق کردنشین در دو سوی مرز را اینگونه رفع کند.
موسسه جاست سکیوریتی، پیشتر با اشاره به وجود دهها گزارش نهادهای حقوق بشری، از تغییر بافت جمعیت مناطق کردنشین تحت تصرف ترکیه مانند عفرین خبر داده بود. به نوشته این موسسه ترکیه بیش از 100000 تن از ساکنان کُرد عفرین را در سال 2028 اخراج کرده تا اعراب را در این منطقه ساکن کند.
اگر ترکیه موفق شود در دور جدید بحرانآفرینی در خاک سوریه منطقه جغرافیایی تحت اشغال گروههای ترویستی نزدیک به خود را توسعه داده و تثبیت کند به طور حتم گام مهمی در تحقق اهداف مذکور برخواهد داشت.
قماری که به نظر میرسد اردوغان در این برهه با مشاهده درگیر بودن روسیه با جنگ اوکراین و تلاش آمریکا و رژیم صهیونیستی برای اخراج ایران از سوریه و کوچ نیروهای حزبالله به خاک لبنان در ماههای اخیر بسیار به آن خوشبین است.
قمار اردوغان راه برگشت ندارد
خوشبینی اردوغان به موفقیت قمار اخیر خود مطمئناً دیری نخواهد پایید و نشانههای برگشتن ورق معادلات از هم اکنون در حال نمایان شده است. اولاً با وجود غافلگیری اولیه ارتش سوریه و عقبنشینی تاکتیکی آن برای کاهش تلفات و متمرکز کردن استحکامات دفاعی در استان حماه، در روزهای اخیر پیشروی جبهه تروریستی کاملاً متوقف شده و ارتش سوریه و همپیمانان آن توانستند بیشتر مناطق اشغال شده در حماه را از دست تروریستها آزاد کنند. ارتش سوریه موفق شد عناصر تکفیری را تا بیش از ۲۰ کیلومتری حماه عقب براند.
اکنون ارتش سوریه مجدداً در خارج از شهر حلب مستقر شده و عملیات ضدحمله را آغاز کرده است. ارتش روسیه نیز حملات هوایی سنگینی به مراکز، مقرها و خطوط تدارکاتی تروریستها در استانهای حلب و ادلب انجام داده و تاکنون توانسته بسیاری از آنها را منهدم کند و نزدیک به 2000 تروریست را به هلاکت برساند. با تداوم این روند در ساعتها و روزهای آینده شاهد پیروزیهای نظامی بیشتری در میدان خواهیم بود.
ثانیاً باید توجه داشت که شرایط امروزی سوریه و حتی تروریستها با شرایط سالهای بحران بسیار متفاوت است و آزادسازی مناطق اشغال شده بویژه شهر حلب به دشواری سال 1395 نخواهد بود.
ارتش و نیروهای مقاومت سالها در حلب حضور داشته و با جغرافیای منطقه آشنایی کاملی دارند. مردم حلب هم که کارنامه جنایتهای تروریستها را دیدهاند و اکنون دیگر مشروعیتی در میان مردم منطقه ندارند و مثل قبل با این گروهها همکاری نمیکنند.
از بعد بینالمللی هم این گروهها، غیر از ترکیه حامی جدی ندارند و حتی بسیاری از آنها در لیست تروریستی سازمان ملل قرار گرفتهاند و لذا این بار شرایط برای نابودی کامل این گروهها بیش از هر زمان دیگر وجود دارد و بشار اسد هم در سخنان اخیر خود گفت که ارتش سوریه برای نابودی کامل تروریستها مصمم است و به زودی آنها را ریشه کن خواهند کرد.
حمله تروریستها به حلب ثابت کرد که ترکیه قابل اعتماد نیست و مواضع رهبران دمشق در سوءذن داشتن به نیات اردوغان در اعلام آمادگی برای کنار گذاشتن دشمنیها کاملاً واقعبینانه بوده است و اکنون درستی این نگاه سوریها به همه ثابت شد و احتمالاً روسیه همراهی بیشتری با جدیت جبهه مقاومت برای بازپسگیری کامل خاک سوریه از تروریستها داشته باشد.
آشکار است که بحرانآفرینی در این برهه عمدتاً برای هدف قرار دادن مستقیم و غیرمستقیم منافع منطقهای و بینالمللی ایران و روسیه صورت گرفته است. تهران اجازه سقوط مهمترین حلقه در محور مقاومت را نخواهد داد و مسکو از دست دادن مهمترین حوزه نفوذ خود در خارج از مرزهای خود به ویژه در دریای مدیترانه را نمیپذیرد. در مورد عراق نیز رهبران بغداد خطر تجاوز به حلب را برای امنیت ملی عراق تشخیص دادند و بر حمایت کامل خود از دمشق و ایستادگی در کنار ارتش سوریه تأکید کردهاند.
شرط بندی مجدد ترکیه روی اسب از پیش باخته، نه تنها اردوغان را به اهدافش نمیرساند بلکه با پیچیدن طومار تروریستها توسط گروههای مقاومت، تنها ابزار چانهزنی آنکارا برای امتیازگیری از دمشق نیز از بین خواهد رفت.