ریاض، پایتخت عربستان سعودی، روز چهارشنبه میزبان اولین نشست «ائتلاف بین المللی برای اجرای راه حل دو دولتی» با حضور بیش از 90 کشور به اضافه آژانس امداد و کار سازمان ملل برای پناهندگان (آنروا) خواهد بود. نشستی که هدف آن بررسی مسیرهای منتهی به تشکیل کشور فلسطین عنوان شده است.
تصمیم برای برگزاری این نشست در نهمین اجلاس وزیران کشورهای عربی و اروپایی در بروکسل درباره تحولات فلسطین که در خردادماه امسال برگزار شد، اتخاذ گردید.
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سخنرانی خود قبل از این مجمع گفته بود که ائتلاف بینالمللی "چتری برای مشارکت شرکای بینالمللی در اجرای راه حل دو کشوری" است. به گفته این مقام اروپایی، نتایج نشست ریاض با برگزاری جلسات متعدد کمیته ائتلاف در بروکسل، قاهره، امان، استانبول و اسلو پیگیری خواهد شد.
پس از آن در شهریورماه گذشته، شاهزاده فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان سعودی، در حاشیه نشستهای مجمع عمومی سازمان ملل متحد، از تشکیل ائتلاف بین المللی برای راه حل دو کشوری با مشارکت کشورهای عربی و اسلامی علاوه بر اتحادیه اروپا خبر داد.
اکنون نیز روز موعود فرا رسیده و این نشست طبق برنامه در حال برگزاری است. نمایندگان کشورهای بسیاری به این نشست دعوت شده اند و عربستانی که طی 13 ماه سپری شده از جنگ غزه هیچ تلاش واقعی برای پایان جنگ و کشتار فلسطینیان انجام نداده بود به یکباره برای به دست گرفتن سکان ابتکارات دیپلماتیک پایان بحران، به میانه میدان آمده است؛ اما با هدفی پشت پرده.
در واقع برگزاری این نشست بیشتر از آنکه ابتکاری در پاسخ به بحران جاری در فلسطین باشد باید در راستای تلاش ریاض برای یافتن راهحلی جهت باز کردن گره معادله عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی نگریسته شود.
عربستان سعودی به عنوان بخشی از استراتژی منطقه ای آمریکا در دوران بایدن، از ماهها پیش از وقوع طوفان الاقصی مذاکرات مخفیانه درباره نحوه و شرایط پذیرش عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را کلید زده بودند با این حال وقوع طوفان الاقصی و سپس جنگ در غزه معادلات مورد انتظار سعودیها را به یکباره برهم ریخت.
در این دوران مقامات مختلف سعودی با اعلام اینکه پیش نیاز هرگونه توافق عادیسازی با اسرائیل ایجاد کشور مستقل فلسطینی به پایتختی بیت المقدس شرقی است، تمایل خود به پیشبرد عادیسازی را حتی در بحبوحه کشتار فلسطینیان و اشغال غزه به دست صهیونیستها نشان دادند، یعنی همان چیزی که اکنون در نشست ریاض مورد گفتگو قرار گرفته است.
در آخرین اظهارات از این دست، محمد بن سلمان ولیعهد عربستان در سخنرانی سالانه خود در مجلس مشورتی این کشور گفت: «مملکت سعودی تلاشهای مجدانه خود برای ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی با پایتختی بیت المقدس شرقی را متوقف نخواهد کرد».
ایده دو دولتی از کجا آمد؟
در سال 1947، قطعنامه 181 سازمان ملل متحد، ایجاد دو کشور مجزا در فلسطین "یهودی و عربی" را پیشنهاد کرد و راه را برای تأسیس رژیم صهیونیستی در سال بعد، 1948 هموار کرد.
فلسطینی ها و اعراب طرح تقسیم فلسطین و تشکیل کشور اسرائیل را رد کردند که منجر به آغاز جنگ 1948 شد و در پی آن، در روزی که فلسطینیان «یوم النکبه» مینامند هزاران فلسطینی در جنایات صهیونیستها کشته و صدها هزار نفر نیز از خانه و کاشانه خود آواره شدند.
اسرائيلي ها بر سرزمين هاي جديد و گسترده تر از آنچه در طرح تقسيم پيشنهاد شده توسط سازمان ملل پيش بيني شده بود، تسلط يافتند.
پس از آن، اردن کرانه باختری را ضمیمه کرد و مصر تا سال 1967 اداره نوار غزه را برعهده گرفت.
در این دوره سازمان آزادیبخش فلسطین در سال 1964 با هدف بازپس گیری کل فلسطین تأسیس شد، اما جنگ 1967 به اسرائیل اجازه داد تا کرانه باختری به ویژه قدس شرقی و نوار غزه را اشغال کند.
طبق قوانین بینالمللی، این اراضی تا به امروز اشغال شده تلقی میشوند و شهرکهای اسرائیلی که در آن ایجاد شده غیرقانونی هستند.
دولتهای متوالی رژیم صهیونیستی شهرکسازی در کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی را ادامه دادند و به غصب تدریجی زمینهای فلسطینیان پرداختند.
در این دوران درگیری میان مبارزان فلسطینی سازمان آزادیبخش و صهیونیستها به اوج رسید و مهمترین بخش آن در سال 1982 در لبنان روی داد که مقر مرکزی سازمان آزادیبخش در خارج از فلسطین قبل از انتقال به تونس بود.
اندکی بعد ساف شروع به تغییر استراتژی خود کرد و ایده دو کشور را پذیرفت و همچنین اعلامیه استقلال و تأسیس کشور فلسطین را در خارج از کشور در سال 1988 به تصویب رساند.
در اکتبر سال 1991، "کنفرانس صلح مادرید" برگزار شد که با حمایت مشترک ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در آن زمان همراه بود.
در 13 سپتامبر 1993، هنگامی که یاسر عرفات، رهبر وقت فلسطین، در باغ کاخ سفید با اسحاق رابین نخستوزیر وقت اسرائیل دست داد، جهان از اعلام «توافق اسلو» در واشنگتن غافلگیر شد.
توافقنامه اسلو در ظاهر با هدف نهایی ایجاد یک کشور فلسطینی که مردم آن در آزادی و صلح در کنار اسرائیل زندگی کنند، به امضا طرفین رسید و یک خودمختاری محدود فلسطینی تحت نام «حکومت خودگردان» مستقر در رام الله ایجاد کرد.
اما طولی نکشید که مشخص شد صهیونیستها در اجرای تعهدات خود صادق نیستند و برنامههای اشغالگری در لوای به رسمت شناخته شدن رژیم با جدیت بیشتر در حال پیگری است و توافق اسلو تنها در خدمت امنیت شهرکنشینان است.
پس از ترور رابین در سال 1995 و روی کار آمدن حزب لیکود، که مخالف تشکیل کشور فلسطین و معاهده اسلو است، شهرک سازی گسترش یافت و اسرائیل تعهد انتقال مناطق تحت کنترل خود به تشکیلات خودگردان فلسطین را اجرا نکرد.
با این حال پس از شروع موج جدید انتفاضه فلسطینیان در سال 2000، که انتفاضه دوم نامیده میشد، بار دیگر سرزمینهای اشغالی در بحران امنیتی فرو رفت و صهیونیستها به مذاکره تمایل نشان دادند و در این میان در سال 2002، ابتکار صلح عربی با شعار راهحل دو کشوری بر همان ویرانههای توافق اسلو یکبار دیگر بنا شد.
فرصت طلایی برای توجیه عادیسازی
اکنون نیز در حالی که دولت کنونی رژیم صهیونیستی به ریاست بنیامین نتانیاهو، هرگونه صحبت در مورد تشکیل کشور فلسطین را رد میکند و حتی برخی از وزرا ایده کوچ اجباری یا داوطلبانه فلسطینیان از غزه را مطرح میکنند، عربستان میگوید "عادیسازی در ازای راه حل دو دولتی".
اگر از چشمانداز تاریک و غیرواقعی راهحل عقیم دو دولتی بر اساس شواهد تاریخی و الگوی رفتاری صهیونیستها بگذریم، حتی در نیت واقعی عربستان سعودی در پایبند ماندن به دفاع از طرح صلح عربی و تشکیل کشور فلسطینی بر اساس مرزهای قبل از 1968 نیز باید شک کرد.
ماه گذشته نشریه آتلانتیک افشا کرد که محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی به آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا که برای پیشبرد مذاکرات عادیسازی به ریاض سفر کرده بود گفته که او «شخصاً به آنچه به عنوان «مسئله فلسطین» یاد می کنند، اهمیتی نمی دهد.»
آتلانتیک در ادامه نوشت: محمد بن سلمان به بلینکن گفته که پیگیری یک توافق عادی سازی با اسرائیل هزینه شخصی زیادی برای او خواهد داشت. وی به مثال انور سادات، رئیس جمهور مصر اشاره کرد که در سال ۱۹۸۱، چند سال پس از امضای توافقنامه صلح با اسرائیل، ترور شد. نیمی از مشاوران من می گویند که این معامله ارزش ریسک را ندارد. من ممکن است به خاطر این معامله کشته شوم.»
حتی سعودیها نیز میدانند که استراتژی آمریکا بر تشکیل کشور فلسطینی استوار نیست و این مواضع آمریکا تنها برای حفظ وجهه آمریکا در افکار عمومی جهان و آوردن فلسطینیان به پای میز مذاکره برای مشروعیت دادن به اشغالگری تدریجی صهیونیستها اتخاذ میشود چنانکه وقتی اسپانیا، ایرلند و نروژ تصمیم خود را برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین اعلام کردند، به این امید که گفتمان دیپلماتیک را در حمایت از راه حل دو کشوری احیا کنند، کاخ سفید با اعلام مخالفت با این اقدام گفت که جو بایدن رئیس جمهور آمریکا معتقد است که تشکیل کشور فلسطین باید از طریق مذاکره و نه به رسمیت شناختن یکجانبه انجام شود.
اکنون نیز سعودیها با برآوردی اشتباهی که از مشاهده روند جنگ در غزه داشته اند و احتمالاً جنبش مقاومت حماس را تضعیف شده و فلسطینیها را خسته از جنگ و آماده پذیرش مذاکره با رژیم برای حفظ حقوق حداقلی خود میبینند، فرصت را مغتنم دانسته و پا به عرصه ابتکارات دیپلماسی گذاشته اند تا با کمترین هزینه طرح عادیسازی را بدون از دست دادن نقش ناجیگری خود در میان فلسطینیان و همچنین حیثیت سیاسی در میان افکار عمومی مسلمانان کلید بزنند.