با شروع حملات ارتش اشغالگر به لبنان در هفتههای اخیر، چین به دور از هر گونه ملاحظات سیاسی و اقتصادی در روابط با تلآویو، مواضع تندی را در قبال جنایات این رژیم اتخاذ کردهاند.
در وهله اول، پکن در پاسخ به درخواستها برای کمک به بحران انسانی در لبنان، نزدیک به ۶۰ تُن تجهیزات پزشکی اضطراری را روز دوشنبه گذشته به بیروت ارسال کرد و چیان مینجیان، نماینده چین در بیروت هنگام تحویل این محموله، گفت:«چین همواره از تلاشهای لبنان برای حفظ حاکمیت، امنیت و کرامت ملی خود به عنوان شریکی وفادار حمایت و قاطعانه با حملات بیهدف علیه غیرنظامیان مخالفت میکند».
پیشتر نیز چین حمایتهای دیپلماتیک خود از لبنان را در چندین نوبت به صورت رسمی نشان داده بود چنانکه «وانگ یی» وزیر خارجه چین در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در دیدار با عبدالله بوحبیب، وزیر خارجه لبنان اعلام کرده بود که پکن به شدت از حفظ امنیت بیروت حمایت میکند. وانگیی تاکید کرده بود که زورگویی به معنای حقانیت نیست و خشونت علیه خشونت، مشکلات خاورمیانه را حل نخواهد کرد.
چین حتی پس از حملات ارتش صهیونیستی به نیروهای سازمان ملل در لبنان (یونیفیل) این حمله را محکوم کرد و گفت که اقدامات بیشتری را برای تقویت امنیت نیروهای حافظ صلح خود در لبنان اتخاذ خواهد کرد.
چین حافظ صلح و امنیت در خاورمیانه
چین به عنوان یکی از قدرتهای پیشرو در جهان، با توجه به وابستگی به واردات نفت، منافعی در حفظ صلح و ثبات در خاورمیانه دارد. با این حال در دوران جدید، منافع چین در منطقه فراتر از منابع سنتی انرژی است و ملاحظات اقتصادی، ژئوپلیتیکی و استراتژیک را دربرمیگیرد.
درحالی که منطقه ایندو-پاسیفیک در سالهای اخیر به نقطه کانونی استراتژی و دیپلماسی خارجی ایالات متحده تبدیل شده، چین نیز برای عبور از این حصار امنیتی به دنبال افزایش نقشآفرینی در بازترسیم ساختارهای امنیت منطقهای در دیگر نقاط جهان در رقابت با غرب برآمده است و یکی از مهمترین آنها منطقه حساس غرب آسیا میباشد
کشورهای غرب آسیا در کنار توجه به روند انتقال مرکزیت اقتصاد جهانی از غرب به شرق و تبدیل شدن چین به قدرت اول تجارت بینالمللی، همچنین به طور فزایندهای اصل عدم مداخله و تعهد چین به حفظ منافع مشترک از طریق استقلال و خودمختاری را گزینهای جذاب میدانند.
از اینرو، موقعیت چین به عنوان یک بازیگر بیطرف و غیرمداخلهگر در امور داخلی کشورها، به پکن توانایی منحصر به فردی برای افزایش مشارکت خود در ارتقای صلح و تلاشهای میانجیگری طی سالهای اخیر در برخی از مهمترین پروندههای منطقه، مانند درگیریهای سوریه و یمن و ازسرگیری روابط ایران و عربستان بخشیده است و این بار پکن قصد دارد تا سیاست صلحطلبی را در لبنان انجام دهد.
کمکهای چین به لبنان مربوط به زمان حال نیست بلکه چینیها همواره در مواقع بحرانی کمک حال لبنان بودهاند، همانگونه که در دوره همهگیری کرونا، واکسنهای موردنیاز بیروت را تامین کرد، و در دوره بحران مالی لبنان نیز لوازم بهداشتی و تخصص پزشکی را در اختیار این کشور قرار داد. همچنین، پکن یکی از مراجع اعطای وامهای بدون بهره به لبنان طی سالیان اخیر بوده است.
منافع اقتصادی چین
با توجه به اینکه اقتصاد در اولویت سیاست خارجی چین قرار دارد، حمایتها از لبنان نیز بیارتباط با اهداف اقتصادی پکن نیست. ابتکار «کمربند و جاده» چین به دنبال سرمایهگذاری در زیرساختها، تجارت و پروژههای توسعه در غرب آسیا است و لبنان به دلیل قرار گرفتن در مسیر این کریدور ترانزیتی، برای چینیها اهمیت روزافزونی پیدا کرده است.
به گزارش سایت «ژئوپلیتیک»، بازرگانان چینی در سالهای اخیر بازدیدهای مخفیانهای از لبنان داشته و تلاش میکنند وضعیت اقتصادی این کشور را بسنجند و شروع به سرمایهگذاری در شبکههای برق و توسعه بزرگراهها کردهاند. از آنجایی که راهآهن بخش مهمی از زیرساختهای یک کشور است، چین در سال 2019 راه آهن بیروت و طرابلس را به هم متصل کرد، مسیری که در آینده در جاده ابریشم چین نقش محوری خواهد داشت.
شایان ذکر است که «عدنان الکسار» رئیس اتحادیه شهرداریهای طرابلس یکی از اعضای اتاق بازرگانی بینالمللی جاده ابریشم چین است و پکن تمایل دارد 2 میلیارد دلار با نرخ بهره معقول به لبنان وام دهد. سرمایهگذاری چین در تعمیر زیرساختهای لبنان میتواند با اتصال به خاک سوریه تسهیل شود.
از سوی دیگر، موقعیت استراتژیک لبنان، دسترسی بندری آن به دریای مدیترانه و نقش تاریخی آن به عنوان یک مرکز بانکی و مالی، آنرا به کشوری جذاب برای سرمایهگذاری چین تبدیل کرده است.
بندر بیروت میتواند به عنوان یک نقطه حساس در جاده ابریشم عمل کند و تجارت بین شرق آسیا، اروپا و آفریقا را تسهیل کند. سرمایهگذاری در زیرساختهای لبنان، به دلیل موقعیت استراتژیک و دسترسی آسان به دریای مدیترانه و تأسیسات بندری طرابلس قادر است به عنوان یک مرکز منطقهای برای تجارت در مدیترانه مورد استفاده قرار گیرد و به همین منظور، چین سرمایهگذاریهای قابل توجهی در توسعه زیرساختهای طرابلس انجام داده است.
علاوهبراین، منابع انرژی دست نخورده لبنان، از جمله میادین بالقوه نفت و گاز در شرق مدیترانه، فرصتهای سرمایهگذاری قابل توجهی را برای پکن فراهم میکند. دسترسی به این منابع زمانی ممکن خواهد بود که جنگ افروزی صهیونیستها پایان یابد و چین بتواند نفت و گاز لبنان را از دل دریا بیرون کشیده و منافعی را از این طریق کسب کند.
در حال حاضر، چین یکی از بزرگترین شرکای تجاری لبنان است و محصولات «ساخت چین» بازار لبنان را پر کردهاند و حتی رستورانهای چینی در بیروت و سایر شهرها به طور قارچ گونه رشد کرده و لبنانیها برای صرف غذاهای چینی به این مکانها میروند. طبق آماری که سفارت چین چند سال پیش اعلام کرد، سالانه بیش از 10000 لبنانی برای تجارت به چین سفر میکنند که نشان میدهد تعاملات تجاری در اولویت برنامه کاری دو طرف قرار دارد.
چین برای حفظ جریان تجارت خود به غرب آسیایی باثبات نیاز دارد و در سالهای اخیر مبادلات تجاری با کشورهای منطقه را گسترش داده و سرمایهگذاریهای این کشور در ایران و کشورهای عرب بخشی از یک استراتژی گستردهتر برای تامین امنیت منابع انرژی و ایجاد زیرساختهای تجاری بوده است و لبنان به طور طبیعی میتواند در این چارچوب قرار گرفته و حلقه دیگری در زنجیره نفوذ چین به منطقه ارائه دهد.
رقابت با آمریکا
از آنجا که رقابت بزرگی بین آمریکا و چین در اقصی نقاط جهان شکل گرفته، لبنان هم به آوردگاه جدید دو قدرت تبدیل شده است.
درحالی که چین علاقه خود را به مشارکت در تلاشهای بازسازی لبنان پس از انفجار بندر بیروت در سال 2020 ابراز کرد و اقداماتی در این کشور انجام داده، اما ایالات متحده با تحریمهای گسترده در شبکه بانکی لبنان، هر گونه فعالیتهای خارجی در این کشور را مختل کرده است.
وضعیت وخیم اقتصادی لبنان به سرمایهگذاری خارجی بیشتری نیاز دارد و از زمان فروپاشی مالی این کشور در سال 2019، ارزش پول آن بیش از 90 درصد کاهش یافته و تورم به شدت تصاعدی شده است.
بر اساس گزارش بانک جهانی، تولید ناخالص داخلی لبنان از 2019 تا 2021 به میزان 58 درصد کاهش یافته که یکی از شدیدترین بحرانها از اواسط قرن نوزدهم به شمار میرود. بنابراین، با گسترش نرخ بیکاری و فقر، لبنان به شدت به سرمایه خارجی به ویژه کمکهای چین، برای توسعه زیرساختها چشم دوخته است و میتواند از پروژههای زیرساختی و توسعه انرژی توسط چین بهرهمند شود، اما تحریمهای ایالات متحده و نگرانیهای ژئوپلیتیکی سد راه این کشور است.
آمریکا مدعی است که در دهههای اخیر میلیاردها دلار کمک نظامی به لبنان ارائه کرده و از این رو خود را محق میداند تا هر گونه تمایل رهبران لبنانی برای شراکت عمده با چین را با اقدامات تنبیهی مواجه سازد. از نظر کارشناسان، ایالات متحده، لبنان را به عنوان بخشی از حوزه نفوذ خود در منطقه میبیند و بعید است که سرمایه گذاری گسترده چین را تحمل کند.
آمریکا در سپتامبر 2023 در حاشیه نشست گروه 20، جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، از کریدور دریایی خود موسوم به «هند-خاورمیانه-اروپا» رونمایی کرد که هدف اصلی آن کنار گذاشتن طرح کمربند و جاده چین بود.
با توجه به اینکه لبنان نیز بخشی از ابرپروژه چین به شمار میرود، تداوم درگیری در این کشور و نابودی زیرساختهای آن توسط ارتش صهیونیستی، اجرای برنامههای پکن را مختل خواهد کرد و لذا حمایتهای گسترده مالی و سیاسی از لبنان در برابر جنایات اسرائیل هم در این راستا قابل ارزیابی است.
در دهه گذشته جبهه عبری-غربی با ایجاد بحران در سوریه، اجرای پرژههای چین را نیمه تمام گذاشت و اکنون این سناریو در لبنان درحال اجراست، از اینرو چینیها قصد دارند این بار در برابر جاهطلبیهای آمریکا و اسرائیل در منطقه بایستند. زیرا چین به همراه روسیه و سایر متحدانش درصد است تا نظم نوینی را در جهان تاسیس کنند که خارج از سلطه غرب باشد و برای تحقق این هدف، به خاورمیانه باثبات نیاز دارند، چیزی که واشینگتن و تلآویو خلاف آنرا میخواهند.