«در اولین اربعین شهیدان کربلا، هنگامی که جابربنعبدالله انصاری صحابی رسول خدا(ص) که در سالخوردگی بینایی از دست داده بود، همراه با همسفر جوان خود عطیه به زیارت تربت پاک امام حسین(ع) و یاران شهیدش آمد، چه کسی باور میکرد که هزار و سیصد و هفتاد و هشت سال بعد یعنی دقیقاً امروز، میلیونها میلیون زائر پاکباخته از سراسر جهان فاصله ۸۵ کیلومتری نجف اشرف تا کربلا را با پای پیاده و تاول زده طی میکنند تا برای ساعات یا حتی لحظاتی خود را به زیارت مولای شهیدشان برسانند؟ و در افق کدام ذهن دوراندیش این تصور شکل میگرفت که اربعین به بزرگترین اجتماع تاریخ بشر تبدیل میشود؟! و یاران آخر زمانی حسین بن علی(ع) که عصر غمزده روز عاشورای ۶۱ هجری در میانه میدان تنها مانده بود، هزار و سیصد و چند ده سال بعد ندای «هل من ناصر» آن روز او را لبیکگویان به میقات پاکباختگان کربلایی میکشانند، سقف ظلمانی جهان سلطه را میشکافند و طرحی نو در میاندازند؟
امروز آن واقعه که آن روز نشدنی به نظر میرسید اتفاق افتاده است و به قول «آلکساندر دوگین» نظریهپرداز بلندآوازه روس که برای مشاهده راهپیمایی عظیم اربعین به عراق و در میان راهپیمایان رفته بود: «حادثه پیادهروی اربعین که هر روز ابعاد بینالمللی گستردهتری پیدا میکند و از همه ملیتها و ادیان از جمله مسیحیان در آن شرکت میکنند، مقدمه یک تحول اساسی در مقیاس جهانی است. معتقدم دنیای مدرن با ایدئولوژی لیبرال و سرمایهسالارانهاش به پایان رسیده است و جز بحرانآفرینی دستاورد دیگری برای بشریت ندارد و بشر امروز محتاج یک رستاخیز معنوی و الهی است که مایههای آن قویاً در انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی وجود دارد».
همین جا گزارش دو سال قبل خبرنگار نشریه آمریکایی
«هافینگتون پست» نیز خواندنی است. این گزارشگر آمریکایی برای مخاطبان غربی خود مینویسد:
اربعین بزرگترین گردهمایی جهان است و با این وجود، احتمالاً شما تاکنون چیزی در مورد آن نشنیدهاید. اربعین هر تجمع دیگری را در نظر کوچک میکند و در سال گذشته جمعیت آن به مرز ۲۰ میلیون شرکتکننده رسید. این رقم حدود ۶۰ درصد کل جمعیت عراق است... اربعین یک ویژگی عجیب دیگر نیز دارد. در حالی که این واقعه صرفاً در ارتباط با امور معنوی شیعیان است، سنیها، حتی مسیحیها، ایزدیها، زرتشتیها و صابئین در هردو فعالیت زیارت و خدمت به سایر زائران و نیازمندان شرکت میکنند. این یک ویژگی منحصر به فرد است که تنها میتواند یک معنی داشته باشد: مردم فارغ از رنگ پوست و عقیدهشان، حسین را به عنوان یک نماد جهانی و بدون مرز آزادی و شفقت میشناسند...
هافینگتون پست در ادامه مینویسد:
«یک بخش از این مراسم سوگواری که هر مشاهدهکنندهای را بهتزده میکند دیدن این صحنه است که هزاران چادر که آشپزخانه موقت هستند توسط روستائیان منطقه در کنار مسیر زائران برپا شده است. گردانندگان موکبها، جلوی زائران را میگیرند، با آنها راه میروند و از آنها خواهش میکنند که دعوت آنها را بپذیرند که اغلب شامل یک مجموعه کامل از خدمات مناسب برای پادشاهان است: در ابتدا پاهای شما ماساژ داده میشود، سپس غذای گرم و خوشمزه تعارف میکنند و بعد از آن از شما دعوت میشود که استراحت کنید، در حالی که لباسهای شما شسته و اتو زده میشود و بعد از بیداری به شما بازگردانده میشود و البته همه این کارها رایگان و با مهربانی صورت میگیرد.»
اشاره به گزارش دیگری از خبرنگاران آمریکایی نیز خالی از لطف نیست:
«اگر دنیا حسین را، پیامش را و جاننثاریاش را شناخته بود، همه میتوانستند ریشههای باستانی داعش را پیدا کنند و بفهمند که عقیده این گروه برای مرگ و نابودی از کجا سرچشمه میگیرد. قرنها پیش بود که بشریت در کربلا شاهد بنیانگذاری وحشیگری و جنایتی بود که در قتل حسین خلاصه شده بود. این اتفاق مواجهه ظلمت مطلق با نور درخشان بود. مقابله فساد با فضیلت. از این روست که روح حسین تا به امروز زنده مانده است و حضورش با تمام جنبههای زندگی این افراد گره خورده است... و هیچ تحریم رسانهای نمیتواند نور او را خاموش کند. حسین کیست؟ سؤالی با این عمق که میتواند باعث شود افراد دین خود را تغییر دهند و تنها زمانی میتواند پاسخ داده شود که شما با پای پیاده به حرم حسین رفته باشید....»