بحران جدید قفقاز از سال 2020 آغاز شد که نتیجه آن تصرف مناطقی از قرهباغ به دست ارتش آذربایجان و همچنین در معرض خطر قرار گرفتن جنوب ارمنستان بود. این بحران اما در سال 2022 و با حمله روسیه به اوکراین تشدید شد. گرفتاری مسکو در شرق اروپا و علاوهبر آن هراس کشورهای قفقازی از تکرار سناریوی مشابهی که استقلال آنها را به خطر میانداخت باعث شد تا این منطقه بار دیگر ملتهب شود. کشورهای غربی نیز قصد داشتند با التهاب در قفقاز جنوبی نیمه شمالی آن را که در خاک روسیه قرار دارد دچار مشکل کرده و تحرکی در داخل خاک این کشور نیز به راه بیندازند. برای بررسی وضعیت قفقاز و بهطور ویژه تحلیل حمایتهای افزایش یافته و علنی غرب از ارمنستان به سراغ مهدی سیفتبریزی، کارشناس مسائل قفقاز رفتهایم. وی معتقد است دولت پاشینیان با وجود مشکلات فراوان با دمیدن بر دیدگاههای ضدروسی جایگاه خود در داخل ارمنستان را تقویت و حفظ میکند. تبریزی میگوید ناتو با همکاری آشکار و نهان با کشورهای ارمنستان، آذربایجان و ترکیه، قصد دارد ایران را در پروندههای امنیتی به چالش بکشد.
آمریکا و مجموعه غرب حمایتهایی علنی از ارمنستان داشتهاند و این حمایتها واکنش منفی آذربایجان را درپی داشته است. این درحالی است که تحلیلهای رسانهای و همچنین برآوردهای کارشناسان در ایران نشاندهنده حضور آذربایجان در بازی ناتو است. نحوه بازی ناتو در قفقاز با توجه به روندها و تحولات چگونه قابل تحلیل و تبیین است؟
پس از جنگ دوم قرهباغ و صلحی که با خواست روسها و با مفاد مورد نظر آنها در منطقه برقرار شده بود، کرملین اطمینان داشت روندهای پیشروی منطقه را کنترل و راهبری خواهد کرد اما با شروع جنگ اوکراین و تمرکز سیاسی و نظامی روسیه در این جبهه بالطبع از ظرفیت روسها در دیگر پروندههای منطقهای و بینالمللی بهخصوص منطقه قفقاز جنوبی کاسته شد و به مرور زمان با اشتباهات محاسباتی که انجام دادند، مسکو کنترل بر منطقه نزدیک خود را از دست داد. این بهترین فرصت برای غربجمعی به رهبری انگلستان و ایالات متحده بود تا بهمنظور ایجاد چالشی جدید در دایره اول امنیتی مسکو و بهمنظور بروز اختلال در سیستم رهبری سیاسی و نظامی روسیه در جبهه اوکراین به منطقه قفقاز جنوبی وارد شوند. پس از گذشته چندین ماه از جنگ اوکراین طبق یک طرح از پیش طراحی شده، باکو و ایروان بازی هماهنگی برای بالابردن مجدد تنشها در منطقه را کلید زدند. در اصل این دو کشور طبق برنامه غرب همانند دو لبه قیچی سعی در اجرای برنامهای بهمنظور خروج روسیه و ساختارهای روسی از منطقه و همچنین تهدید منافع و ایجاد یک چالش منطقهای برای ایران در قفقاز جنوبی داشتند. در شرایط فعلی ناتو و اتحادیه اروپا توانستهاند با تغییر روندهای سیاسی در ایروان تا حدود زیادی پیوندهای سیاسی، نظامی، اجتماعی و اقتصادی ارمنستان با روسیه را دچار گسست کرده و در منظر افکار عمومی این کشور، مسکو را عامل شکست در بسیاری از پروندهای داخلی و خارجی معرفی کنند. از سوی دیگر ناتو با همکاری ارمنستان، آذربایجان و ترکیه و در یک همکاری پنهان با طرح و دنبالهروی از مواردی مانند دالان جعلی زنگهزور سعی در به چالش کشیدن ایران در پروندههای امنیتی را دارد.
پاشینیان امروزه تبدیل به اصلیترین دارایی ناتو در قفقاز شده است. به دلیل نظام دموکراتیک کشورهای عضو و همچنین نیاز به ثبات سرزمینی، این کشور نسبت به آذربایجان و گرجستان با مختصات مدنظر ناتو منطبقتر است. با توجه به شکستهای متعدد پاشینیان در میدان جنگ و ضدیت با روسیه علیرغم نفوذ بالای مسکو در این کشور و همچنین مخالفان قدرتمند، نخستوزیر ارمنستان چگونه همچنان قدرت را در دست دارد؟
اتفاقا دقیقا این نکاتی که شما به آن اشاره کردید نقاط قوت پاشینیان در شرایط فعلی ارمنستان محسوب میشود. روسیه به دلایلی که میتوان به آن اشاره داشت در منظر افکار عمومی ارمنستان بسیار منفور شده است به شکلی که دیگر توان استفاده از ابزارهای نفوذ خود در ایروان را ندارد. بسیاری از تعاملات و بعضا مصالحههای مشکوکی که مسکو با باکو انجام میدهد به حساب ناکارآمدی یا خیانت روسیه به مردم ارمنستان تلقی شده و پاشینیان هم سعی در پرورش این نوع نگاه در میان مردم ارمنستان دارد. از همین روی الزاما ادامه فعالیت پاشینیان در قدرت نه برای رضایت مردم از وی و حزب متبوعش بلکه یک دهنکجی به روسیه و متحدان این کشور در سیاست ارمنستان است. تنها دلیل علاقه امروز اتحادیه اروپا و غرب به ارمنستان استفاده ابزاری از این کشور در جهت به چالش کشیدن منافع امنیتی روسیه است، وگرنه گرجستان با مزیت بسیار بهتر ژئوپلیتیکی و دارا بودن بسیاری از شروط دموکراسی، سالهاست که پشت در عضویت در اتحادیه اروپا مانده است.
وضعیت مخالفان او چگونه است؟
اصولا وضعیت نیروهای مخالف سیاسی یا همان اپوزیسیون در ارمنستان بسیار اسفبار است. نیروهای سیاسی مخالفی که در حال حاضر در این کشور فعالیت میکنند وابسته به روسایجمهور یا نخستوزیران سابق این کشور هستند. سیاستمدارانی که ارامنه به دلیل حجم بالای فساد و ناکارآمدی و همچنین وابستگی به کرملین در دو انتخابات قبل از آنها گذر کردهاند و با توجه به نظرسنجیهای بهعمل آمده در ماههای قبل هیچ امکانی برای موفقیت در سپهر سیاسی ارمنستان ندارند. درست است که بسیاری از مردم به دلایلی همچون شکست در جنگ دوم قرهباغ۲۰۲۰، واگذاری قرهباغ کوهستانی یا حتی واگذاری روستاهای منطقه تاووش به باکو از پاشینیان ناراضی و رویگردان شدهاند اما وی و حزب متبوعش در همین شرایط از اقبال بهتری نسبت به نیروهای مخالف در نزد مردم برخوردار هستند.
آیا جبهه قدرتمند ضد ناتو در ارمنستان وجود دارد؟
احزاب و فضای عمومی ارمنستان همانند دیگر کشورهای این منطقه مانند گرجستان گرایشات بسیار عمیقی در سالهای اخیر به سمت غرب پیدا کردهاند. این گرایش محصول عملکرد ضعیف سیاستمداران قبلی و همچنین عملکرد نامطلوب سیاسی، اجتماعی، امنیتی، نظامی و اقتصادی روسیه در ارمنستان است. به واقع مردم ارمنستان به دنبال یک حامی و یک شریک استراتژیک هستند که نگرانیهای امنیتی و اقتصادی آنان را برطرف کند و در شرایط کنونی و با تبلیغات سیاه دستگاه رسانهای پاشینیان، آن را در قامت روسیه نمیبینند. شاید یکی از مهمترین گزینههای این رفع نگرانی برای ارامنه طبق نظرسنجیها ایران باشد و شاید هم ناتو و غربجمعی.
ایران چه ظرفیتها و راههایی پیش روی خود برای جلوگیری از گسترش ناتو در قفقاز دارد؟ آیا در فقدان مشارکت موثر روسیه و چین در این ممانعت، آیا ایران میتواند به تنهایی از نفوذ ناتو جلوگیری کند؟
جواب به این سوال کمی پیچیده است. در وهله اول باید به این موضوع اشاره کرد که براساس شرایط فعلی قفقاز و نوع بازیگری ایران به نظر میرسد دستگاه سیاستخارجی هیچ برنامه مدون و منسجمی درخصوص منطقه قفقاز جنوبی ندارد و مدیریت مسائل براساس اتفاقاتی است که میافتد. باید هرچه سریعتر دستگاههای مربوطه درخصوص منطقه قفقاز، خصوصا ارمنستان برنامههای کوتاهمدت و میانمدتی را طرحریزی کنند و براساس آن سناریوهای مختلفی را به اجرا درآورند. بهمنظور جلوگیری از گسترش ناتو با توجه به شرایط فعلی، ایران نمیتواند به تنهایی در این حوزه وارد عمل شود و باید به صورت موازی روی دولتهای ارمنستان، روسیه و چین درخصوص تفهیم تهدیدات و خطرات حضور نیروهای ناتو در منطقه برنامهریزی کند. باید به سران ارمنستان این موضوع را تفهیم کرد که اگر در مقابل تهدیدات بالقوه آذربایجان و ترکیه به دنبال شریکی مطمئن میگردد، باید آن را در ایران و روسیه جستوجو کند، بهخصوص ایران که کشوری هممرز با ارمنستان است و عدم تغییر مرزهای بینالمللی از اولویتهای سیاست خارجی آن است. پیوند با ناتو، فرانسه یا هند هرچند میتواند در مجامع سیاسی بعضا برای آنان مفید باشد اما آن کشورهایی که میتوانند در اسرع وقت از تمامیت ارضی ارمنستان دفاع کنند، ایران و روسیه هستند.
روسیه به دلیل جنگ اوکراین تضعیف شده و به همین میزان قدرتش در قفقاز نیز کمرنگ شده است. با اینحال چین که دارای قدرت قابل توجهی است، با برخی از طرحهای منطبق بر سیاستهای ناتو و پانترکها همراهی کرده است. این همراهی را چگونه ارزیابی میکنید؟
نگاه چین به منطقه قفقاز جنوبی با نگاه ایران و روسیه کاملا متفاوت است. نگاه تهران و مسکو به این منطقه کاملا بعد امنیتی دارد اما نگاه چینیها در حال حاضر به قفقاز جنوبی کاملا اقتصادی است و این منطقه را پلی مهم در راستای ایجاد و تکمیل کریدور شرق به غرب میبینند. با نگاهی به طرح چینیها میبینید که در سالیان گذشته کریدور میانی یا ترانسکاسپین از خطوط ترانزیتی مورد علاقه پکن محسوب نمیشود و خطوط اصلی از روسیه و ایران به سمت غرب میگذشت. اما تعلل ایران در تکمیل و بهبود زنجیره راههای مواصلاتی داخلی و برخی قوانین گمرکی دستوپاگیر و البته برخی نگاههای ضدشرقی در برخی دولتها، چینیها را مجاب کرد تا طرح کریدور میانی را با جدیت بیشتری دنبال کنند. البته که جنگ اوکراین و مسدود شدن مسیرهای ترانزیتی این کشور به سمت غرب نیز به این وضعیت سرعت بخشید. چین در سال گذشته متوجه خطرات همراهی با طرحهای پانترکی باکو و آنکارا شد. چین با تغییر نگرش سعی در تکمیل مسیر جدیدی دارد که این کشور را از گرجستان و بنادر این کشور به اروپا متصل میکند.