منطقه مناقشه برانگیز و بحرانخیز قفقاز همواره محل رقابت بازیگران منطقهای و فرامنطقهای مختلفی در سالهای گذشته بوده است. با این حال طی ماههای اخیر رد و نشان تحرکات بازیگران جدیدی نیز به چشم میخورد که روز به روز در حال پررنگتر شدن است و همین امر بر افزایش پیچیدگیهای ژئوپلتیکی این منطقه افزوده است.
پس از انتشار گزارشهای مختلف از فروشهای تسلیحلاتی هند به ارمنستان، اکنون تحرکات سیاسی و نظامی فرانسویها در قفقاز شاخک حساسیت مقامات جمهوری آذربایجان را تحریک کرده است.
وزارت خارجه جمهوری آذربایجان روز شنبه، پاریس را به اتخاذ استانداردهای دوگانه دیپلماتیک متهم کرد و گفت که فرانسه قبلا علیه «تجاوزات ارمنستان و اشغال اراضی آذربایجان طی سالهای متوالی سکوت اختیار کرده بود و الآن از ایروان طرفداری میکند.
مقامات و رسانههای آذربایجان همواره اتحادیه اروپا را به جانبداری از ایروان و به چالش کشیدن نقش باکو در روند صلح متهم کردهاند اما در یکسال گذشته دولت مکرون در اعلام حمایت از ارمنستان جانب احتیاط را کاملاً کنار گذاشته و رسماً سیاستهای جمهوری آذربایجان در قره باغ را به چالش میکشد.
فرانسه بهطور سنتی قویترین حامی ارمنستان در اتحادیه اروپا بوده است و در آخرین بازدید نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان از فرانسه در اواخر فوریه سال جاری میلادی، دو طرف در مورد نزدیکی بیشتر روابط توافق کردند. مکرون که پیشتر نیز خواستار توسعه چتر دفاعی ناتو در حمایت از ارمنستان شده بود، بر حمایت کشورش از ارمنستان، استقلال، تمامیت ارضی، روند دموکراتیک و آرمانهای صلحآمیز آن تاکید کرد تا نشان دهد الیزه برای نقشآفرینی بیشتر در تحولات قفقاز خیز برداشته است و چه بسا حمایتهای نظامی از ایروان جنبه های ملموستری پیدا کند.
از زمانی که آذربایجان پاییز گذشته تصرف قره باغ را تکمیل کرد، فرانسه انواع قراردادهای کمک نظامی با ارمنستان منعقد کرده است، از جمله تهیه خودروهای زرهی، تسلیحات، تجهیزات و مهمات و همچنین بهبود قابلیتهای دفاع هوایی. در سفر اخیر وزیر دفاع فرانسه به ایروان، ارمنستان قراردادی را برای خرید تجهیزات نظامی پیشرفته از شرکت صنایع جنگافزاری فرانسوی «پیجیام» منعقد کرد و مقامات پاریس تاکید کردهاند که این قراردادها ماهیت دفاعی دارد. برخی رسانههای غربی هم سال گذشته میلادی گزارش دادند که فرانسه از شرکتهای هندی درخواست کرده تا سلاحهای موردنیاز ارمنستان را تامین کنند و طی آن قرار است اسلحههای خودکششی «تراجان» به ایروان تحویل داده شود. این تحرکات فرانسه، واکنش تند مقامات باکو را به همراه داشته است و اینگونه اقدامات را سبب شعلهور شدن آتش مجدد جنگ در قرهباغ میدانند.
یافتن جای پایی در قفقاز
سیاست فرانسه در قبال ارمنستان با هدف یافتن جای پایی در قفقاز در پرتو یک موقعیت ژئوپلیتیکی که در حال شکلگیری است، انجام میشود. فرانسه در کنار ایالات متحده و روسیه، یکی از سه کشور عضو گروه «مینسک» را برعهده داشت؛ گروهی که چارچوبی را برای روند صلح از پایان اولین درگیری در دهه ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۰ فراهم کرد. در آن دوران نیروهای ارمنی، قرهباغ و مناطق اطراف جمهوری آذربایجان را تحت کنترل داشتند. گروه مینسک در طول سه دهه فعالیت خود نتوانست به هیچ پیشرفتی در برقراری صلح میان باکو و ایروان دست یابد و از سال 2010 که فرانسه و ایالات متحده علاقه خود را به ادامه نقشآفرینی گسترده در این مذاکرات از دست دادند، در رکود قرار گرفت. با غیبت فرانسه و آمریکا، روسیه توانست از خلاء جنگ دوم قره باغ به عنوان مذاکره کننده اصلی بینالمللی و تامین کننده نیروهای به اصطلاح "حافظ صلح" استفاده کند و غربیها عملا از نقشآفرینی در این پرونده کنار گذاشته شدند.
با توجه به اینکه قره باغ برای همیشه به خاک آذربایجان ضمیمه شد و نقش میانجیگری فرانسه از این مناقشه سه دههای کوتاه شد، لذا رهبران الیزه دنبال این هستند تا از مسیر دیگری منافع خود را تامین کنند و با نزدیک شدن به ارمنستان جای پای خود را در این منطقه استراتژیک سفت کنند.
فرانسه تحت رهبری مکرون تلاش میکند نقش بازیگری خود در معادلات جهانی را ارتقا داده و جایگاه از دست رفته خود در گذشته را بازیابد. فرانسه که در سالهای اخیر مناطق تحت نفوذ خود در آفریقا را یکی پس از دیگری از دست داده است، اکنون به مناطق دیگر چشم دوخته تا بتواند وزن خود را در عرصه تحولات بین المللی بالا ببرد.
تحولات جهانی در دو سال گذشته، فرانسه را همانند سایر قدرتها به این مسیر سوق داده تا ابزارهای قدرت خود در مناطق استراتژیک را افزایش دهند و حضور در مناطقی که نفت و گاز و کریدورهای ترانزیتی زیادی دارند، بیشتر در کانون توجه قرار گرفتهاند.
نفوذ به خاکریز و حیاط خلوت روسیه
یکی از اهدافی که غربیها و به ویژه فرانسه در قفقاز دنبال میکنند نفوذ در خاکریز سنتی روسیه است.
فرانسه به نیابت از ناتو تلاش میکند با ورود قدرتمند به قفقاز و تحکیم روابط خود با ارمنستان به عنوان عنصر ناراضی در جمهوریهای سابق شوروری به مرزهای روسیه نزدیک شده و رقیب خود را تحت فشار قرار دهند.
حضور فعال فرانسه و دیگر اعضای ناتو در قفقاز، سبب میشود تا روسیه برای دفع تهدیدات در جنوب مرزهای خود، بخشی از توان خود را به این منطقه مصروف دارد و لاجرم بخشی از تمرکز خود در جبهه اوکراین را کاهش خواهد داد. جایی که غربیها متحمل شکستهای زیادی شدهاند و سعی دارند این شکستها را در سایر مناطق جبران کنند و قفقاز یکی از این جبههها است که غرب به آن توجه ویژهای دارد.
فرانسه با حضور در قفقاز، میتواند تحرکات روسیه از نزدیک رصد کرده و هزینههای آنرا بالا ببرد. مکرون در هفتههای گذشته با اظهارات خود درباره روند جنگ اوکراین و احتمال اعزام نیرو به این کشور برای مقابله با روسیه جنجال زیاد به پا کرده است و به همین دلیل نقشه حضور در قفقاز هم با هدف ضربه زدن به منافع مسکو تدوین شده است. از اینرو، مقامات کرملین بارها گفتهاند که حضور فرانسه و دیگر کشورهای غربی در قفقاز برای ایجاد صلح نیست و اینگونه تحرکات تنش در منطقه را تشدید میکند.
اخیرا ارمنستان به دلیل اختلافات با روسیه، از «سازمان پیمان امنیت جمعی» خارج شد و نیکول پاشینیان از اتحادیه اروپا خواست تا ارمنستان را به عضویت این اتحادیه درآورند. فرانسه از احتمال کودتا در ارتش ارمنستان میترسد و در تلاش است تا دولت پاشینیان را حفظ کند، زیرا پاشینیان در حال سوق دادن ارمنستان به سمت غرب است و به این باور رسیده که اتحاد با مسکو دیگر مفید نیست و این فرصت مناسبی برای فرانسه است تا جاهطلبیهای خود را در قفقاز اجرایی کند.
سد کردن مسیر ترکیه و گذرگاه لاچین
کشورهای اروپایی که تقریبا مواضع حمایتی از ارمنستان را در پیش گرفتهاند، سعی دارند مسیر جاهطلبیهای ترکیه و آذربایجان را که با سیاستهای غرب در تضاد است، سد کنند. رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه که بزرگترین حامی باکو در مناقشه قره باغ بود، دنبال این است با احداث کریدور «زنگهزور» برنامههای جاهطلبانه خود برای تسلط بر کریدورهای ترانزیتی شرق و غرب و عملیاتی کردن طرح «جهان ترک» را محقق کنند.
این کریدور که مرز ایران و ارمنستان را قطع میکند بزرگترین خواسته مقامات باکو در سالهای اخیر بوده و روی احداث آن پافشاری میکنند. فرانسه با حمایت از ارمنستان و تقویت بنیه دفاعی آن، سعی دارد موازنه را به نفع این کشور در قفقاز بازگردانده و از تحقق کریدور زنگهزور جلوگیری کند.
ترکیه و آذربایجان سعی دارند با تکمیل این کریدور زمینی و در آینده با اتصال مسیر ترانس- خزر به قفقاز، کنترل مسیرهای اتصال شرق و غرب را در اختیار خود داشته باشند، مسیرهایی که پس از جنگ اوکراین بیش از پیش مورد توجه قرار گرفتهاند و به دلیل بسته بودن مرزهای روسیه به سمت اروپا، میتواند نقش ترانزیتی ترکیه را در تحولات منطقهای ارتقا دهد.
با توجه به درگیر شدن روسیه در اروپا ترکیه تلاش میکند تا خلاء امنیتی به وجود آمده در قفقاز را پر کرده و جایگاه خود در تحولات منطقه را افزایش دهد. بنابراین فرانسه از طریق ارمنستان به دنبال مقابله و ایجاد مزاحمت برای ترکیه است تا نتواند برنامههای خود را اجرایی کند.
از سوی دیگر، ترکیه در یک دهه اخیر تلاش کرده تا کشورهای ترک زبان آسیای مرکزی و قفقاز را تحت لوای یک پرچم واحد به نام «جهان ترک» درآورد. سازمان کشورهای ترک با تعیین چشم اندازهای استراتژیک خود برای آینده با "سند چشمانداز جهان ترک-2040"، هدف خود را تقویت فضای اعتماد متقابل در جهان ترک، تقویت همبستگی سیاسی، تسریع فرصتهای همکاری اقتصادی و فنی، ارائه روابط انسانی سالم، تضمین انباشت تاریخی و فرهنگی جهان ترک به گسترده ترین شکل ممکن اعلام کرده است.
در صورت تشکیل چنین سازمان قومیتی، ترکیه به عنوان لیدر آن نقش و جایگاه کلیدی خواهد داشت و میتواند کنترل این مناطق حیاتی را که به لحاظ انرژی غنی هستند در اختیار بگیرد. از آنجا که ترکیه و اتحادیه اروپا در برخی مسائل سیاسی با یکدیگر اختلافات دارند و رهبران آنکارا در برهههایی برای گرفتن امتیازات از اروپا، این کشورها را تحت فشار قرار دادهاند، لذا رهبران اروپا قدرت روزافزون ترکیه در آسیای مرکزی و قفقاز را برنمیتابند.
اتحادیه اروپا در ماجرای انتقال مهاجران سوری به کشورهای اروپایی از سوی ترکیه، با چالش جدی مواجه شد و به همین دلیل میخواهند ابزارهای فشار آنکارا علیه اروپا را از میان بردارند. نفوذ گسترده ترکیه در آسیای مرکزی و قفقاز، در زمانی که غرب با روسیه درگیر است، برای اردوغان این فرصت را فراهم خواهد کرد تا از این مناقشه برای اعمال فشار به غربیها استفاده کند. اتحادیه اروپا پس از جنگ اوکراین به دلیل نیازهای شدید به نفت و گاز، دنبال تامین نیازهای انرژی خود از مسیرهای غیر ترکیه از جمله سرزمینهای اشغالی و یونان برآمده است و این مسئله خشم آنکارا را در پی داشت که هشدار دادند هر گونه مسیر انتقال گاز و نفت به اروپا باید از خاک ترکیه عبور کند.
کشورهای اروپایی که از سیاستهای ترکیه به شدت خشمگین هستند در تنش یونان و ترکیه جانب آتن را گرفتهاند و تلاش میکنند برنامههای اردوغان در مدیترانه شرقی را خنثی کنند و این هدف در قفقاز هم کم و بیش دنبال میشود. چرا که افزایش جایگاه اقتصادی و سیاسی ترکیه در مناطق استراتژیک، برای اتحادیه اروپا نگران کننده است و دست این کشورها را زیر ساتور آنکارا قرار خواهد داد که در مواقع بحرانی میتواند به متحدان اروپایی ضربه بزند.
علاوهبر اینها، تأثیر عوامل فرهنگی، تاریخی و اجتماعی با ارمنستان، به ویژه با توجه به حضور جامعه بزرگ ارمنی در فرانسه و نقش آن در تدوین سیاست فرانسه به عنوان یک گروه فشار اضافه شده است و دولتمردان الیزه برای اینکه جامعه ارمنی را راضی نگه دارند درصددند در تنش بین ارمنستان و آذربایجان، از ایروان حمایت کنند.
با وجود تلاشهای فرانسه برای یافتن جای پایی در قفقاز جنوبی، اما این کشور به دلیل آثار جنگ اوکراین بر ارتشها و اقتصادهای اروپا، قادر نخواهد بود تا نقش محوری در تنشهای قفقاز بازی کند، از طرفی روسیه هم اجازه نمیدهد ارمنستان به راحتی به سمت غرب حرکت کند و آرامش در مرزهای جنوبی را بهم بزند.