بحرین یکی از کشورهایی است که درگیر تحولات بیداری اسلامی شد و سرکوب این اعتراضات از سوی حاکمیت با همکاری سایر کشورهای عربی همپیمان از جمله عربستانسعودی و اماراتمتحدهعربی همراه بود. با توجه به مجموعه این تحولات بعد از بهارعربی در سال ۲۰۱۱ سیاست خارجی بحرین رویکردهای خاصی را در برابر این تحولات در پیش گرفته و استراتژیهای سیاست داخلی و خارجی این کشور را دارای خصایص و ویژگیهای مختلفی کرده است.
بحران سوریه و بحرین
با بروز بحران سیاسی در سوریه، بر اساس منافعی که بازیگران منطقهای و فرامنطقهای نسبت به سوریه داشتند، دولتهای عربی برای اعمال فشار برای سقوط بشار اسد اقدام کردند. عربستانسعودی و به نوعی با حمایت بحرین، در این بحران نقش پررنگی داشت، به گونهای که نقش موازنهسازی برای جلوگیری از نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی ایران، برای شکست محور مقاومت در لبنان و عراق، از بنیادگرایی سنی در سوریه حمایت کرد.
رویکرد سیاست خارجی بحرین و عربستان به تحولات سوریه اینگونه بود که آلخلیفه و آلسعود هدف اصلی سیاست خارجی خود را در منطقه شامات جلوگیری از گسترش نفوذ ایران در منطقه قرار دادند و باعث شد عربستان از گروههای مخالف اسد همچون جیشالاسلام حمایت کند. عربستانسعودی در سال ۲۰۱۹ مخالفت خود را با عادیسازی روابط با دولت بشاراسد ابراز و بحرین به تبعیت از سیاستهای عربستانسعودی در منطقه، در مارس ۲۰۱۲ با صدور بیانیهای سفارتخانه خود را در دمشق تعطیل کرد و تمامی دیپلماتها و اعضای خود را به کشور بازگرداند. در سال ۲۰۱۶، مقامات بحرینی اعلان کردند آمادگی اعزام نیروی زمینی به سوریه را دارند، اما حضور نظامی روسیه در سوریه موجب تغییر موضع منامه، اعلام حمایت حمدبن عیسی آلخلیفه از تمامیت ارضی سوریه و بازگشایی دوباره سفارتخانه در دمشق در سال ۲۰۱۸ شد. با توجه به استقبال آلخلیفه از مداخله روسیه در سال ۲۰۲۰، بحرین از طرح روسیه مبنی بر اصلاحات قانون اساسی سوریه حمایت کرد.
بحران یمن و بحرین
اعتراضات مردم یمن در سال ۲۰۱۱ که شعار تغییر نظام در یمن را سرمیدادند، مهمترین حامی و کمکرسان رژیم عبدالله صالح در مورد جلوگیری از تغییرات سیاسی در یمن، عربستانسعودی و به دنبال آن بحرین بود. همه تلاش عربستان از اقدامات و تغییرات ساختار ریاست جمهوری یمن، مهار قیام مردمی یمن بود. عربستانسعودی برای جلوگیری از نفوذ حوثیهای یمن و برگرداندن منصور هادی به قدرت، با سیاستی تهاجمی و همکاری و حمایت بحرین وارد جنگ علیه یمن و ائتلاف ضدیمنی در سال ۲۰۱۵ شد. یکی از مهمترین اهداف عربستان و حمایت بحرین و دیگر متحدان آن در یمن، نابودکردن مقاومت مردمی و خلع سلاح یمن، بازگرداندن عبد ربه منصور هادی به قدرت، استفاده از منابع گازی و نفتی یمن بود. عربستان در این جنگ، حدود ۲۹ میلیارد دلار تسلیحات از دولت امریکا خریداری کرد.
از عواملی که عربستان خود را برای حمله به یمن توجیه و بحرین از آن حمایت میکرد، میتوان به کاهش نفوذ فزاینده جمهوری اسلامی ایران، تغییر موازنه قدرت منطقهای به نفع خود، ارتقای جایگاه بینالمللی خود، کاهشدادن نفوذ شیعیان حوثی یمن در منطقه و جلوگیری از شکلگیری دموکراسی در یمن اشاره کرد.
نقش حمایت بحرین از عربستان در این جنگ که از سال ۲۰۱۵ تا هم اکنون در جریان است، قابل بحث است. بحث نفوذ منطقهای و تقویت محور مقاومت و تشیع در منطقه با محوریت ایران، سبب همکاری و همراهی بحرین با عربستانسعودی شده است. بحرین برای تأمین منافع خود به عربستانسعودی مدیون است، آن هم به این دلیل که عربستان همیشه حامی و مراقب بحرین از هر گونه آسیب و مسائل سیاسی و اقتصادی بوده است.
رویکرد ایران به بیداری اسلامی در بحرین
بعد از جریان بیداری اسلامی سال ۲۰۱۱ در کشورهای عربی، حوادث رخ داده در بحرین از بعد ملی، ارزشی و ایدئولوژیک برای ایران حائز اهمیت بود، زیرا اگر جریان بیداری اسلامی در بحرین موجب سقوط حکومت اقلیت آلخلیفه شود، باعث میشود حکومت شیعی بر سر قدرت بنشیند و در نتیجه گسترش مناسبات ایران در منطقه افزایش پیدا میکند و در ادامه، عربستانسعودی و شورای همکاری خلیجفارس به عنوان رقیب منطقهای جمهوری اسلامی ایران تضعیف و در نهایت دسترسی نظامیان امریکا به پایگاههای خود درآبهای خلیجفارس محدود میشود.
با روند منطقهای جریان و خیزشهای مردمی کشورهای عربی در سال ۲۰۱۱ بحرین هم به عنوان یکی از کشورهای عربی جنوب غربی خلیجفارس و عضو شورای همکاری خلیجفارس با توجه به شرایط و زمینههای ساختاری و تاریخی خود دچار بحران و تحولاتی شد. این بحران در بحرین برای ایران که بر مبنای گفتمان انقلاب اسلامی و تشیع، سیاست خارجی خود را اعمال میکند، ابعاد و اهمیت منطقهای بالایی پیدا کرد. کشورهای شورای همکاری خلیجفارس در قبال منافع ایران رویکردهای تقریباً مشترکی را دنبال کردند و این بحران بحرین تأثیرات مهمی بر روابط ایران با سایر کشورها داشت، زیرا ایران به عنوان بازیگر فعال و اثرگذار در بحران بحرین، عملکرد شورای همکاری خلیجفارس را تحت تأثیر قرار داد و، چون اهداف و منافع متعارضی را دنبال میکند، باعث شد روابط دو طرف دستخوش تغییراتی شود.
لشکرکشی عربستان به بحرین برای حمایت از رژیم آلخلیفه به عنوان «خاکریزی» علیه نفوذ جمهوری اسلامی ایران در میان اکثریت جمعیت شیعه بحرین و استان الشرقیه عربستان توصیف میشود، بنابراین میتوان گفت، عربستان و متحدان آن در خلیجفارس به خصوص بحرین که زیر چتر حمایتی عربستان است، تبلیغاتی علیه ایران انجام میدادند که ناآرامیهای به وجود آمده در بحرین و سایر کشورهای عربی، نتیجه طرح هلال شیعی جمهوری اسلامی ایران است.
سهیمکردن شیعیان در قدرت و حلوفصل مسالمتآمیز اعتراضات از سوی آلخلیفه با در دست داشتن بیش از ۲۰۰ سال قدرت و حاکمیت در بحرین، به ایجاد ترس و نگرانیهای زیادی میانجامد و درک کردن درخواست و مطالبه مردم بحرین برای استقرار حکومت جمهوری با مخالفت مستمر و شدید تمام کشورهای خلیجفارس مواجه میشود، زیرا منافع آنها در معرض خطر نابودی قرار میگیرد. شیعیان بحرین با رویکرد اصلاحطلبانه خواستار افزایش مشارکت دموکراتیک در سرنوشت سیاسی بحرین هستند.
عربستانسعودی با سرکوب جنبشهای مردمی بحرین با اعزام نیروی نظامی با هدف حفظ ثبات در منطقه و جلوگیری از بیثباتی ناشی از ناآرامیهای داخلی و حرکتهای مردمی به داخل عربستانسعودی، حفظ روابط راهبردی با امریکا و غرب، ایجاد نقشی فعالتر در منطقه، در مقابل منافع جمهوری اسلامی ایران در منطقه واکنش نشان داد تا مانع نفوذ ایران بر اکثریت شیعه و افزایش قدرتمندی در عراق، لبنان و سوریه شود.
بعد از بحران عراق و سقوط صدام حسین و تحولات جهان عرب، روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران و عربستانسعودی به تبع بحرانی شد. در سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ ایران در راستای همگرایی و کاهش سطح خصومت و واگرایی در روابط فیمابین، تلاش بسیاری داشت، اما عربستانسعودی بر تشدید آن اصرار ورزید.
جمهوری اسلامی ایران جریان بیداری اسلامی در کشورهای عربی را به خوبی رصد میکرد و مواضع خود را در این شرایط مساعد میدید. موضع جمهوری اسلامی ایران در حمایت از مردم بحرین این گونه بود که ایران از جنبشهای مردمی حمایت میکند که تحت شعار اسلام و آزادی هستند و همین امر نشاندهنده تأکید جمهوری اسلامی ایران بر نقش «امالقرایی جهان اسلام» و رهبری منطقهای ایران دارد، به همین دلیل عربستان ترس آن را داشت که تحولات اعتراضی شیعیان بحرین ادامهدهنده و تکمیلکننده هدف، راه و مسیری باشد که با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در منطقه صورت گرفت و در این مسیر برای این هدف، شیعیان در عراق قدرت مییابند و گروههای مقاومت شیعی در لبنان که متشکل از ایران، سوریه و حزبالله هستند، تقویت میشوند و عربستانسعودی با رویکردی محافظهکارانه و همراه ساختن کشورهای عربی دیگر، با موقعیت تدافعی مقابل این جریان قرار گرفت.
در سفر ماه می ۲۰۱۷ دونالد ترامپ به عربستانسعودی و منطقه غرب آسیا، جمهوری اسلامی ایران را به عامل بیثباتی خاورمیانه معرفی و قرارداد عظیم نظامی به ارزش ۱۰۹ میلیارد دلار با عربستان امضا میکند که شامل پیشرفتهترین سیستمهای دفاعی موشکی میشد که کمکی از جانب امریکا برای خنثیسازی تهدیدات منطقهای طراحی شده بود. سرکوب مخالفان و معترضان بحرینی هم در همین راستا انجام میشد، به طوری که بتواند از گسترش شیعهگری به عربستان که متحد استراتژیک امریکاست، جلوگیری کند و نفوذ و قدرت محور مقاومت را که در رأس آن جمهوری اسلامی ایران است، محدود کند و توان بازیگری، نفوذ امریکا و متحدانش را در منطقه توسعه بخشد.
بحرین و سیاست خارجی سیدابراهیم رئیسی
دولت سیزدهم خواستار تعامل و بهبود روابط با همسایگان عربی شده است. در این دوره، مناسبات ایران با کشورهای عربی یکسان نیست، به گونهای که ایران با عراق، مناسبات تجاری خوبی دارد.
بحرین به عنوان کوچکترین کشور در حاشیه خلیجفارس، مشروعیت ناپایدار خاندان حاکم (آلخلیفه) همیشه موجودیت خود را در خطر میبیند و احساس خطر را از کشورهای انقلابی با مذهب تشیع، چون ایران بیشتر احساس میکند، زیرا همیشه ایران از اعمال و حکومت خاندان آلخلیفه انتقاد میکند و سیاست خارجی بحرین، سیاستی تبعی و تحت تأثیر معادلات و اتفاقات منطقه و فرامنطقهای است و برای تأمین امنیت خود، وارد اتحادها و ائتلافها با کشورهای عربی همسایه خود، چون عربستانسعودی و اماراتمتحدهعربی و حتی قدرتهای بزرگ، چون ایالاتمتحدهامریکا و انگلستان میشود. بحرین درسالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹، ۱۲ درصد از بودجه کشور را به خرید تسلیحات نظامی اختصاص داده بود که حدود ۱۷ میلیارد دلار میشود که از کشورهای امریکا، روسیه، چین، فرانسه، کانادا و انگلیس خریداری کرده بود. بحرین در سال ۲۰۲۱، ۷۳۰ میلیون دلار برای بودجه دفاعی خود در نظر گرفته بود. دلیل این همه هزینه برای تجهیزات نظامی، وجود نوعی رقابت تسلیحاتی بین خود کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس است که نشان میدهد امنیتیسازی یا امنیتیکردن موضوعات در سطح روابط بینالملل و در نگاه جزئی، منطقه خاورمیانه حائز اهمیت است. همچنین در بحث ژئوپلتیک بحرین که باید گفت حضور مقر ناوگان دریایی امریکا، مجاورت با تنگه هرمز در خلیجفارس و همسایگی ایران و کشورهای عربی باعث افزایش اهمیت و منزلت ژئوپلتیک برای بازیگران منطقهای و بینالمللی شده و قدرتهای بزرگ را به سوی همپیمانی با نظام حاکم با بحرین سوق میدهد.
از فاکتورهای اساسی و قابل توجه در روابط ایران و بحرین میتوان اول به متغیر سیاست خارجی، متغیر ساختار و بعد از آن متغیر تحولات تاریخی، اقتصادی و نظامی اشاره کرد. در فرازونشیب روابط ایران و بحرین، عوامل واگرایی در روابط با این کشور باعث شده است عوامل همگرایی و سطح تعاملات و همکاریهای سیاسی و اقتصادی به شدت تنزل پیدا کند. بحرین همیشه ایران را به عنوان رقیب خود دیده و گویی با سوءظن به جمهوری اسلامی ایران نگاه میکند و به دنبال تقابل با ایران بوده، زیرا احساس تهدید بحرین از سمت ایران بیشتر است. به دلیل وجود اکثریت شیعه و اقلیت اهل تسنن و خاندان آلخلیفه، بحرین مانند بقیه کشورهای حاشیه خلیجفارس، ثروتمند نیست و توانایی دفاع از خود در مقابل ایران را ندارد، به همین دلیل سیاست خارجی بحرین ضدجمهوری اسلامی ایران است. در حوزه متغیر ساختار میتوان گفت بحرین با همکاری با عربستانسعودی و سایر اعضای شورای همکاری خلیجفارس و همپیمانی با ایالاتمتحدهامریکا، همواره تلاش میکند برای حفظ امنیت خود و در قدرت ماندن خاندان آلخلیفه، وارد اتحادهای استراتژیک با عربستان و امریکا شود. ایران اگر بتواند با دیپلماسی تنشزدایی در وهله اول با عربستانسعودی وارد گفتگو و مذاکرات سیاسی پیدرپی برای حل مسائل روابط فیمابین شود، طبیعتاً روابط دوجانبه و به تبع دیپلماسی اقتصادی بین ایران و بحرین هم به سطح قابل قبولی خواهد رسید. عدمبرخورداری از یک سیستم دفاعی نیرومند از سوی بحرین، سبب تمایل بحرین به قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای شده است. کشتیهای جنگی غربی مرتب به بنادر بحرین رفت وآمد میکنند و مسئولان نظامی امریکایی به طور منظم در بحرین حضور دارند. واشینگتن روابط نزدیکی با منامه دارد و همکاریهای بازرگانی و تجاری امریکا با بحرین رتبه اول را در بین کشورها دارد و امضای موافقتنامه تجارت آزاد بین دو کشور موجب افزایش چشمگیر در تبادل تجاری فیمابین شده است. بحرین به جای ایجاد یک نقش فعال در منطقه و اتخاذ تصمیمات به صورت مستقل در پی جلب حمایت کشورهای غربی، منطقه و تبعیت از تصمیمات کشورهای غربی مانند امریکا و کشورهای عربی مانند عربستان و امارات برآمده است. بحرین سیاست خارجی تدافعی دارد و تحت تأثیر پیرامون خود قرار میگیرد و ساختار بیشتر بر سیاست خارجی بحرین تأثیرگذار است. مهمترین مؤلفههای تأثیرگذار بر رویکردهای سیاست خارجی بحرین از سال ۲۰۲۱ تا ۲۰۱۱ مؤلفههایی، چون حفظ حاکمیت آلخلیفه، تأمین منافع و سیاستهای منطقهای عربستانسعودی، پیگیری اهداف و منافع قدرتهای فرامنطقهای، چون امریکا و ایرانهراسی است که سیاست خارجی بحرین را تبدیل به سیاست خارجی تبعی و وابسته به شرایط منطقهای و فرامنطقهای کرده است.
فروغ رحمانی