از همان روزهای آغاز به کار دولت سیزدهم، این دولت با هدف متوازنسازی روابط خود، افزون بر بهبود و ترمیم روابط با کشورهای همسایه و منطقه، نیمنگاهی نیز به آمریکای لاتین داشت که از آن با عنوان «حیاط خلوت آمریکا» نام میبرند. از این رو در این مدت بارها شاهد تردد دیپلماتیک مقامات ایران و کشورهای مختلف این پهنه جغرافیایی بودهایم.
در همین راستا، «سید ابراهیم رئیسی» رئیسجمهوری ایران برای سفر به کشورهای منطقه آمریکای لاتین از قبیل ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا، یکشنبه (۲۲ خرداد ۱۴۰۲) عازم این این منطقه شد؛ سفری که میتوان آن را در ادامه راهبرد تقویت محور لاتینی دولت تفسیر کرد.
هدف از این سفر پنج روزه، تقویت همکاری سیاسی، تجاری، صنعتی و علمی میان ایران و سه بازیگر آمریکای لاتین اعلام بود که با انعقاد و امضای تفاهمنامههای متعدد همکاری تحقق یافت.
۳۵ سند همکاری؛ رهاورد سفر پنج روزه
رئیس دولت سیزدهم جمهوری اسلامی روز دوشنبه (۲۲ خرداد) در آغاز سفر پنج روزه خود به آمریکای لاتین وارد کشور ونزوئلا شد و مورد استقبال مقامات کشور میزبان قرار گرفت.
در جریان این سفر، مقامات عالیرتبه ایران و ونزوئلا در حضور رؤسای جمهور دو کشور ۱۹ سند همکاری امضا کردند. همکاری و مشارکت در حوزههایی همچون «ارتباطات و فناوری اطلاعات، انرژی، بیمه، حمل و نقل دریایی، آموزش عالی، کشاورزی، دارویی و پزشکی، تبادلات فرهنگی و همچنین توسعه همکاریهای معدنی» از جمله اسناد مهم امضا شده میان وزرای امور خارجه، نفت، دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، بهداشت و درمان و فرهنگ و ارشاد اسلامی با همتایان ونزوئلایی بود.
همچنین «نیکولاس مادورو» رئیس جمهوری این کشور نشان افتخار ملی ونزوئلا (نشان درجه یک زنان و مردان آزادیبخش ونزوئلا) را به رئیس جمهوری اسلامی ایران اعطا کرد.
لازم به ذکر است که تهران - کاراکاس در چهارچوب توافق راهبردی ۲۰ ساله گام برمیدارند که سال گذشته بین دو کشور منعقد شد. بنابراین تردیدی وجود ندارد که سفر رئیسجمهوری اسلامی ایران به ونزوئلا بر سرعت و عمق بخشیدن به همکاریها شتاب بیشتری خواهد داد.
سنگ بنای ارتباطات این دو کشور به رغم مسافت ۱۱ هزار کیلومتری، ضدیت با زیادهخواهی و سیل تحریمهای دامنهدار آمریکا است. تاریخ روابط دو کشور نشان میدهد هر چقدر که دامنه فشار آمریکا بر کشورهای مورد تحریم واقع شده از قبیل ایران و ونزوئلا، افزایش یافته به موازات آن تکاپوی این بازیگران برای کاهش آثار تحریم و دسترسی حداکثری به درآمدهای حاصل از تجارت خارجی روندی صعودی به خود گرفتهاست.
این دو کشور حتی از مدتها پیش به دلیل موانع بانکی- ارزی و نیز برای مقابله با سیطره دلار به مبادله تهاتری و کالا به کالا اقدام کردهاند؛ سازوکاری که البته محدود به روابط تهران- کاراکاس نیست و ایران مدتها است در روابط خود با کشورهای همجوار و منطقه همانند ترکیه و روسیه از آن بهره میگیرد.
در ادامه سفر منطقهای رئیسجمهوری ایران در صدر هیأت عالیرتبه سیاسی و اقتصادی به آمریکا لاتین، رئیسی وارد نیکاراگوئه شد و مورد استقبال «دانیل اورتگا» همتای نیکاراگوئهای قرار گرفت؛ سفری که با دستاوردهایی برای تهران و ماناگوآ همراه شد و امضای سه سند همکاری در این راستا قابل ارزیابی است. این تفاهمنامهها در حوزههای قضائی، همکاریهای اقتصادی، بازرگانی و تجهیزات و ملزومات پزشکی بود که به امضای وزرای خارجه و بهداشت و درمان ایران و همتایان نیکاراگوئهای رسید.
لازم به ذکر است که سرنوشت ایران و نیکاراگوئه از چهار دهه پیش به هم گره خورد؛ برههای که همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، اورتگا نیز به عنوان یکی از اعضای جنبش ساندینیستا، دولت طرفدار آمریکا را ساقط کرد؛ روابطی که از آن زمان به دلیل درد مشترک تحریم شکل گرفت و اینک با تردد دیپلماتیک رو به تعمیق است.
سومین مقصد سفر هیأت ایرانی به ریاست رئیس جمهوری، کشور کوبا بود که در آنجا نیز مقامات عالیرتبه دو کشور در حضور رؤسای جمهوری، چندین سند همکاری امضا کردند؛ تفاهمنامههایی که حوزههای قضائی، همکاریهای جامع سیاسی، مناسبات گمرکی و مشارکت در حوزه فناوری اطلاعات را شامل میشد.
دوگانه «امپریالیسم» و «تحریم» مؤلفههای همپیوندساز
کشورهای حوزه آمریکای جنوبی از قبیل ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه که رئیس جمهوری کشورمان عازم آنجا شدهاست، به سبب انتخاب نظامی سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک بومی خود، سالهاست که هدف خشم و غضب همسایه شمالیشان هستند و آمریکا آنها را هم مانند ایران و درست به دلیل همین انتخاب متفاوت مورد تنبیه قرار دادهاست.
تحریمهای یکجانبه و ظالمانه به عنوان مسئله و درد مشترک، این سه کشور و ایران را به یکدیگر نزدیک کردهاست. روابط بسیار نزدیک ایران و ونزوئلا و تلاش آنها برای دور زدن تحریمها همواره مورد توجه رسانههای جهان بودهاست.
نیکاراگوئه نیز از گزند تحریم و تنگناهای اقتصادی همسایه شمالی در امان نبودهاست. دولت بایدن در سالهای اخیر تحریمهایی علیه دولت نیکاراگوئه و رئیسجمهوری این کشور و خانوادهاش اعمال کردهاست. بنابراین تهران و ماناگوآ که هدف تحریمهای آمریکا قرار دارند با هدفی مشترک سعی در توسعه همه جانبه روابط دارند و میتوانند از مزایای اقتصادی یکدیگر استفاده کنند و به تلاشهای خود برای دور زدن تحریمهای آمریکا ادامه میدهند.
بعد از بررسی تحریم ایران، ونزوئلا و نیکاراگوئه نوبت به کوبا میرسد. تحریمهای آمریکا علیه کوبا که در فوریه ۱۹۶۲ وضع شد و هنوز هم وجود دارد، یکی از طولانیترین تحریمهای جهان که از سوی یک کشور علیه کشور دیگر اعمال شدهاست.
هر چند «باراک اوباما» رئیس جمهوری اسبق آمریکا اقدامهایی را برای کاهش تحریمها و بهبود روابط بین واشنگتن و هاوانا آغاز کردهبود ولی «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری قبلی آمریکا تقریباً تمام این اقدامات را متوقف کرد و حتی تحریمهای جدیدی را نیز علیه کوبا وضع کرد.
امروزه نیز با وجود گذشت بیش از دو سال از آغاز به کار دولت «جو بایدن» هنوز نشانههای جدی از تلاش دوباره دموکراتها برای کاهش تحریمها علیه هاوانا مشاهده نشدهاست.
بنابراین منطقی به نظر میرسد که فضای سیاسی و نگرش سیاسی مردم این پهنه جغرافیایی در ضدیت با آمریکا تعریف شود. همان گونه که رئیسجمهوری کشورمان در آغاز سفر تاکید کرد: «موضع مشترک ما و این سه کشور ایستادگی در مقابل نظام سلطه و یکجانبهگرایی است.»
جمهوری اسلامی ایران و نیکاراگوئه چهار دهه پیش، انقلابهایی را تجربه کردند؛ انقلاب اسلامی ایران و انقلاب ساندنیستی نیکاراگوئه یک فصل مشترک داشت و آن قیام علیه دیکتاتورهای وابسته به غرب بود و این مهمترین دلیل دشمنی و تهدیدات بلوک غرب علیه دو کشور است.
بنابراین آمریکا در حیاط خلوت خود با جمعیتی در حدود ۵۶۱ میلیون نفر و مساحتی حدود ۲۱ میلیون کیلومتر مربع که یکی از مناطق مهم جهان به شمار میرود، جایگاهی نداشته و مردم این حوزه جغرافیایی همواره از لحاظ نگرش سیاسی به چپ متمایل بودهاند.
در سالهای اخیر نیز موج چپگرایی در آمریکای لاتین با عبور از چپ سنتی به چپ مدرن شدت گرفتهاست تا جایی که امروزه ونزوئلا، کوبا، بولیوی، شیلی، آرژانتین، کلمبیا، نیکاراگوئه و برزیل از جمله ۸ کشور آمریکای لاتین هستند که در اردوگاه چپ تعریف میشوند.
خیزش جریانات چپگرا و محبوبیت این احزاب در بین آحاد مردم اگر چه به مسائل گوناگونی همچون مشکلات اقتصادی و غیره ارتباط مییابد اما نقش مهم استعمار را نمیتوان در این زمینه نادیده گرفت. بسیاری بر این باورند که همین مداخلهگری وتحریمهای اعمال شده از سوی آمریکا، بسترساز گرایش آنها به جریان چپ شدهاست.
همین مسائل بسترساز نگاه کشورهای آمریکای لاتین به شرق از چین و روسیه گرفته تا ایران شدهاست. پکن در حال حاضر به بزرگترین شریک تجاری برخی کشورهای آمریکای لاتین از جمله برزیل، شیلی، کوبا و اروگوئه تبدیل شدهاست. برعکس چین که به دنبال استفاده از منابع طبیعی آمریکای لاتین برای رشد اقتصادی خود است، منافع روسیه در این منطقه بیشتر در قالب امنیتی-راهبردی تعریف میشود.
همچنین نگاه منفی مردم و دولتمردان آمریکای لاتین به سیاستهای قلدرمآبانه آمریکا، بستر را برای نزدیکی ایران و بازیگران این پهنه جغرافیایی هموار کردهاست که سند راهبردی ۲۰ ساله ایران و ونزوئلا در کنار تقویت روابط اقتصادی و تجاری تهران با کشورهای بولیوی، نیکاراگوئه و اکوادور از تحکیم ائتلاف محور ضدامپریالیسم در حیاط خلوت آمریکا نشان دارد.
فرجام کلام
انتخاب سه کشور ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا به عنوان مقصدهای سفر نمایندگان ایرانی به آمریکای لاتین در دولت سیزدهم از وزیر خارجه گرفته تا شخص رئیسجمهوری نشان میدهد که عزم این دولت برای تقویت روابط، نه تنها جدی است بلکه در تلاش است تا تعداد بیشتری از کشورهای این جغرافیای پهناور در فاصله بیش از ۱۲ هزار کیلومتری را به فهرست مراوده و تعاملهای خود اضافه کند.
بنابراین میتوان به این مهم دست یافت که تهران به دنبال افزایش شمار دوستان خود برای مقابله با تحریمهای جامعه غرب و خصوصاً آمریکا است و روابط دو جانبه ایران با کشورهای آمریکای لاتین بیتردید مسیر را برای مقابله با تأثیر تحریمهای بینالمللی و تنوع بخشیدن به ابزارهای ایران باز میکند.
از نگاه ناظران، مقاومت سرسختانه کشورهای آمریکای لاتین مقابل سیاستهای واشنگتن همزمان با آغوش باز کشورهای حیاط خلوت آمریکا بر روی رئیسجمهوری ایران از افول هژمونی این کشور نشان دارد و از نظم نوینی در جهان حکایت میکند. با چنین نگرشی، رئیس جمهوری کشورمان در نیکاراگوئه از «نظم نوین جهانی» سخن به میان آورد و گفت که «نظم جدیدی در حال رقم خوردن است که در این نظم جدید کشورهای مستقل، جایگاه اصلی را خواهند داشت و قدرتهای سلطهگر و استکباری افول خواهند کرد.»