به گزارش
اسلام تایمز، دکتر
مسعود اسداللهی، تحلیلگر مسائل بین الملل پنجشنبه شب در مصاحبه با برنامه «
ساعت به وقت قدس» با تاکید بر اینکه "به رسمیت نشناختن رژیم صهیونیستی هیچ بار حقوقی برای ایران ندارد" ، اظهار داشت، به رسمیت نشناختن رژیم صهیونیستی برای ما پیامدهای قانونی و حقوقی نداشته است، چون عضویت در سازمان ملل مشروط به رسمیت شناختن بقیه اعضا نیست و چنین قانونی در سازمان ملل نداریم.
«ساعت به وقت قدس» با هدف ارائه روایت صحیح از تحولات خاورمیانه و شبهه زدایی از مسائل مرتبط با فلسطین در گفتگو با اندیشمندان جهان اسلام و اساتید دانشگاه به شبهات در این زمینه پاسخ میدهد. قسمت چهارم این برنامه پنجشنبه 7 اردیبهشت از شبکه یک سیما روی آنتن رفت و امروز بازپخش شد.
تحلیلگر مسائل بین الملل در این برنامه اظهار داشت: « ایران و اسرائیل یکدیگر را به رسمیت نمیشناسند، ولی عضو سازمان ملل هم هستند. همین حالا که ما اسرائیل را به رسمیت نمی شناسیم، بسیاری از کشورهای اسلامی عربی هم تا این لحظه اسرائیل را به رسمیت نشناختهاند. کشورهای بزرگ و مهمی از جمله عربستان، کویت، تونس، لیبی، سودان، لبنان، سوریه، عراق، پاکستان، افغانستان، مالزی، اندونزی، عمان، یمن و الجزایر که موضع کاملا ضدصهیونیستی دارد».
او افزود: «حتی کشورهایی که اسرائیل را به رسمیت شناختهاند، اسرائیل را در سرزمینهای 1948 به رسمیت شناختهاند. آن تعریفی که اسرائیل در سازمان ملل دارد؛ اسرائیلی است که در سال 1948 در آن مرزها تشکیل شد. بعدها اسرائیل مناطق دیگری را اشغال کرده است. کرانه باختری و بخش هایی از جولان اشغال است. با اینکه کشورهایی، رژیم اسرائیل را به رسمیت شناختهاند اما این مناطق را اشغالی میدانند و معتقد هستند اسرائیل باید قطعنامه سازمان ملل را اجرا کند».
اسداللهی تاکید کرد: «نکته ای که وجود دارد این است که اسرائیل با اینکه عضو سازمان است کوچک ترین احترام و توجهی به دهها قطعنامه لازم الاجرای شورای امنیت و قطعنامههای غیرلازم الاجرای مجمع عمومی علیه خودش در طی این 7 دهه صادر شده است، نداشته است».
وی ادامه داد: «قاعدتا اسرائیل تا الان باید به دلیل نقض و عدم اجرای این قطعنامهها، از سازمان ملل اخراج میشد. از نظر حقوقی به رسمیت نشناختن اسرائیل برای ما هیچ بار حقوقی ندارد. هیچ وقت به دلیل به رسمیت نشناختن اسرائیل تحریم نشدهایم».
او همچنین درباره موضع صریح و شفاف حاج قاسم سلیمانی درباره رژیم صهیونیستی توضیح داد: «او در دی ماه 1376 فرمانده نیروی قدس شد و آن زمان چند پرونده در نیروی قدس وجود داشت. یکی بحث لبنان بود که اسرائیل آن را اشغال کرده بود و یک مبارزه مستقیم روزمره وجود داشت و اسرائیل یک طرف و حزب الله لبنان طرف دیگر این مبارزه بود.
پرونده دوم، پرونده فلسطین، گروههای فلسطینی از جمله حماس و جهاد و بحث انتفاضه اول و دوم.
یک پرونده افغانستان و پرونده چهارمی هم بود که پرونده بوسنی بود که وقتی سردار سلیمانی فرمانده قدس شد پرونده بوسنی تمام شده بود. بنابراین سه پرونده وجود داشت. وقتی او فرمانده نیروی قدس شد دو پرونده اصلی در رابطه با اسرائیل در لبنان و فلسطین بود. اتفاقا تمرکزش هم روی آن بود. پرونده افغانستان را هم دنبال میکرد. اما اولویت اصلی او اسرائیل بود».
این تحلیلگر سیاسی تاکید کرد: «تحولاتی که سردار سلیمانی ایجاد کرد، بسیار تاثیرگذار بود. اولا در دوران او بود که عقب نشینی 2000 اتفاق افتاد. ارتش اسرائیل مفتضحانه از جنوب لبنان عقب نشینی کرد. با فاصله سه یا چهارماه انتفاضه دوم شروع شد».
تحلیلگر مسائل بینالملل ضمن اشاره به اینکه سردار سلیمانی بین گروههای مقاومت لبنانی و گروههای مقاومت فلسطینی ارتباط برقرار کرد، افزود: «این کار بزرگ سردار سلیمانی بود که بین این دو گروه لینک ایجاد کرد. قبلا وجود داشتند اما بیشتر در حد سیاسی با هم هماهنگ بودند. سردار سلیمانی افق مبارزه را بالا برد. چون آن زمان در لبنان این بحث بود که وقتی عقب نشینی اتفاق افتاد جوانان لبنانی فکر میکردند وظیفه شرعی خود را انجام دادهاند، شهید دادهایم و مباررزه کردهایم. اسرائیل عقب نشینی کرده است و یکی دو مزارع کوچکی مثل تلال(تپه ها) کفرشوبا و مزارع شعبا باقی مانده که آزاد میکنیم.
سردار سلیمانی (خطاب به جوانان لبنانی) گفت وظیفه ما آزادی "قدس" است. این مقدمه است و تازه کار شما شروع شده است. او فردی بود که عظمت خود را در فرماندهی نشان داده بود و این را از او پذیرفتند. حاج قاسم کمیته حمایت از انتفاضه اقصی درست کرد که کار این کمیته حمایت مسلحانه و پشتیبانی از گروههای مقاومت فلسطینی بود.
اینقدر این گروه موثر بود که اسرائیلیها سعی کردند اعضای آن را شناسایی کنند و به شهادت برسانند. در جنگ 33 روزه با اسرائیل حاج قاسم 31 روز لبنان بود. یک روز آمد ایران برای اینکه در ایران هماهنگی ایجاد کند و پیامی از حضرت آقا برای سیدحسن نصرالله گرفت».
اسداللهی در ادامه افزود: «به جز این در تمام روزهای جنگ حضور داشت. یکبار هم نزدیک بود شهید شود. در مدیریت جنگ کاملا کمک کرد و جنگ با آن موفقیت بزرگ تمام شد».
او خاطرنشان کرد: «وقتی بحران های عربی در سوریه و عراق آغاز و سروکله داعشیها پیدا شد، سردار سلیمانی جبهه جدیدی را دید که باید با آنها هم می جنگید. اما به حزب الله رهنمودی داد. درست است که حزب الله باید نیروهایش را برای جنگ با داعشیها به سوریه می فرستاد اما حاج قاسم گفت یک استثنا وجود دارد.
شما نباید جنوب لبنان را از نیروهایتان خالی کنید. باید این نیروها همیشه به اندازه کافی و در آمادگی کامل باشند. هر اتفاقی در سوریه بیفتد این بخش باید در سرجای خود باقی بماند. این بود که در طول مبارزه با تکفیریها و داعشیها همواره بخشی از نگاهش به جنوب لبنان بود و مرتب سرکشی میکرد و مراقب تمرینات، مانورها و آمادگی ها بود».
اسداللهی اذعان کرد: «خود ترامپ میگوید آمریکاییها و اوباما داعش را درست کردند. اوباما هم این خبر را نفی نکرده است. به هرحال آمریکاییها در این زمینه نقش داشتند. اما یک سوال از دوستان میپرسم که پس تشییع جنازه عظیمی که برای حاج قاسم و ابومهدی المهندس برگزار شد نشانه چه بود؟ گفتند به خاطر این است که حاج قاسم علیه داعشیها مبارزه کرده بود. اگر پاسخ این است، سوال دیگری مطرح میشود، میلیونها آدمی که به خیابان آمدند از خودشان سوال نکردند اگر سردار سلیمانی قهرمان مبارزه با داعش است چرا توسط رئیس جمهور آمریکا ترور شد؟».
اسداللهی اظهار داشت: «ترامپ رسما اعلام کرد که ما او را زدیم. اساتید دانشگاه که ادعا میکنند مسائل منطقهای را میدانند، بیایند و بگویند چرا؟ اگر داعش او را به شهادت رسانده بود میگفتیم او فقط در مبارزه با تکفیریها بود و همانها نیز او را به شهادت رساندند. نه اینطور نبود. توسط ارتش آمریکا با اطلاعاتی که آمریکاییها دادند به شهادت رسید».
وی در پایان گفت: همین آقای "نفتالی بنت" دی ماه گذشته رسما اعلام کرد که اطلاعات مربوط به رفت و آمدهای حاج قاسم و آن شبی که از عراق سفر داشت را داده بودند. خودشان اعلام کردند توسط جاسوسهایی که داشتند این اطلاعات را به دست آورده بودند. یعنی جنایت مشترک آمریکایی- اسرائیلی بود.
تحلیلگر مسائل بینالملل ادامه داد: «اگر حاج قاسم قهرمان مبارزه با داعش است و آمریکاییها ادعا میکنند که با داعش مبارزه میکنند قاعدتا اگر تشویقش نمیکنند نباید کاری هم با او داشته باشند.
وقتی رئیس جمهور آمریکا او را به شهادت رساند و اسرائیلیها گفتند ما هم بودیم. یعنی ایشان قطب نمای ماموریت اصلی را همواره به سوی اسرائیلیها می دانستند. یعنی جهت را گم نکنید. آنجاست که مجسمهای از حاج قاسم قرار دادهاند که اشاره می کند دشمن اصلی اسرائیل است».