447 روز از جنگ غزه میگذرد؛ جنگی که طی آن رژیم صهیونیستی جنایتی نمانده که نکرده باشد؛ بسیاری از رسانهها و خبرگزاریهای بینالمللی در توصیف این جنایتها واژه کم آوردهاند. مقامات بهداشتی غزه میگویند آمار رسمی شهدا از 45 هزار تن گذشته است، آمار مجروحین نیز عدد 107 هزار مجروح را رد کرده است. پژوهشگران مجله پزشکی «لنست» که یکی از مهمترین و معتبرترین هفتهنامههای پزشکی جهان است چندی پیش اعلام کردند تعداد شهدا ممکن است بیش از 186 هزار شهید باشد. کارکنان مراقبتهای بهداشتی نیز که از غزه بازدید کردهاند بارها گفتهاند که تعداد واقعی شهدا بسیار بیشتر از آمار رسمی اعلام شده است. هنوز دهها هزار شهید زیر دهها تن آوار ناشی از حملات اسرائیل مدفون هستند. بیش از 60 درصد شهدا و مجروحین را زنان و کودکان تشکیل میدهند. آژانس امدادرسانی و کاریابی سازمان ملل متحد برای آوارگان فلسطینی (آنروا) اعلام کرده است که در هر ساعت یک کودک در نوار غزه به شهادت میرسد و شمار کودکان شهید فلسطینی از ابتدای جنگ رژیم صهیونیستی علیه ساکنان این باریکه به ۱۴ هزار و ۵۰۰ نفر افزایش یافته است.
اسرائیل در این جنگ تمامی خطوط قرمز حقوقی و قواعد آمره بینالمللی را زیر پا گذاشته است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود؛
1- حملات هدفمند و کاملاً عامدانه به غیرنظامیان (به گفته پزشکان غربی شماری از کودکان کشته شده نه در اثر بمبارانها بلکه با شلیک مستقیم گلوله به سرشان و حین بازی به شهادت رسیدهاند)
2- حمله به مناطق مسکونی
3- حمله به بیمارستانها و مراکز بهداشتی و درمانی (بیش از 1000 تن از اعضای کادر درمانی اعم از پزشک و پرستار در طول جنگ شهید شدهاند و بسیاری از بیمارستانها و مراکز درمانی غزه به دلیل این حملات و محاصره اعمال شده و نبود دارو و امکانات پزشکی تعطیل شدهاند).
4- حمله به کاروانهای کمکرسانی، امدادرسانی و کارکنان نهادهای بینالمللی (آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد شهریورماه گذشته اعلام کرد نزدیک به ۳۰۰ تن از کارکنان نهادهای کمکرسان بشردوستانه که بیش از دو سوم آنان کارمند سازمان ملل متحد بودهاند، از آغاز جنگ توسط اسرائیل کشته شدهاند).
5- حمله به اردوگاههای آوارگان و چادرهای پناهندگان
6- حمله به مدارس، مساجد و کلیساها
7- حمله به خبرنگاران (نزدیک به 200 خبرنگار، عکاس و فیلمبردار طی 14 ماه گذشته به شهادت رسیدهاند).
8- کوچ اجباری مردم (نزدیک به 2 میلیون از ساکنان غزه در طول جنگ آواره شدهاند)
9- حمله به تأسیسات زیربنایی مانند نیروگاههای برق و تاسیسات آبرسانی
10- استفاده از قحطی و گرسنگی به عنوان سلاح علیه مردم غزه (بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی اعلام کرده است که مرگ ۲ میلیون فلسطینی در نوار محاصره شده غزه بر اثر گرسنگی ممکن است موجه و اخلاقی باشد)
11- استفاده از سلاحهای ممنوعه مثل فسفر سفید علیه غیرنظامیان.
12- شکنجه اسرا و مجروحین در زندانها و تجاوز به آنها (هاآرتص اعلام کرده است که نتایج یک تحقیق امنیتی داخلی احتمال میدهد که تجاوز جنسی به اسرای فلسطینی بسیار بیشتر از آن چیزی باشد که سازمانهای حقوقی مستندسازی کردهاند و این مسئله تنها به بازداشتگاه «سدی تیمان» محدود نمیشود)
13- بیاحترامی به اجساد شهدا (سازمانهای بهداشتی در غزه اعلام کردهاند اشغالگران اسرائیلی شهروندان را در نوار غزه میکشند و اجساد آنها را در خیابانها رها میکنند و مانع جمعآوری این اجساد میشوند تا تا سگهای ولگرد آنها را بدرند. )
بسیاری از دولتها، نهادها، سازمانهای بینالمللی، شخصیتهای علمی، فرهنگی و ورزشی جهان مسئولیت خود را طی این جنگ و در قبال این جنایتها انجام ندادند یا حمایت کردند، یا سکوت کردند و یا مخالفت تاثیرگذاری نداشتند. اسرائیل در زمانی که این خطوط قرمز 12گانه را نقض میکرد کاملاً تحت حمایت سیاسی، نظامی، اقتصادی و اطلاعاتی آمریکا و شمار دیگری از کشورهای غربی مثل آلمان، انگلیس و فرانسه قرار داشت و این دولتها با حمایتهایی که از این جنایتها کردهاند قطعاً در پیشگاه تاریخ باید پاسخگو باشند. طی 14 ماه گذشته دولت بایدن با کمکهای نظامی و البته وتوی چهار قطعنامه شورای امنیت عملاً تمامی تلاشها برای آتشبس و توقف جنگ را به بنبست کشاند و به لحاظ حقوقی مسئولیت دولت آمریکا در تداوم این نسلکشی غیرقابل انکار است. تاریخ و آیندگان قضاوت بسیار سختی خواهند داشت و پرسشی که مطرح خواهد شد این است که آیا یک رژیم نسلکش و کودککش که به زن، کودک، پزشک، پرستار، راننده آمبولانس، مجروح، عکاس، خبرنگار، آشپز و... رحم نمیکرد ارزش این همه حمایت را داشت؟ آیا حمایت از یک رژیم جنایتکار ارزش آن را داشت که دولتهای غربی قوانینی که خود برای حفظ نظم بینالمللی وضع کرده بودند، زیر پا بگذارند؟