تغییر و تحولات صحنه بینالمللی، خطمشیهای سیاست واحد اروپایی که تا سالهای نه چندان دور بویژه در حوزه سیاست خارجی دنبال میشد را با چالش جدی مواجه کرده است. با سربرآوردن اعضای مرکزگریزی که خواهان تغییرات در سیاستهای سنتی اتحادیه در قبال مسائل مهم ژئوپلتیکی، امنیتی و مهاجرتی شدهاند روندها و قواعد جدیدی در سیاستگذاری مشترک اروپایی در حال پدید آمدن هستند.
پیروزی و یا قدرتنمایی احزاب و جریانهای تجدیدنظرطلب از راستهای افراطی تا چپها، در انتخاباتهای بسیاری از کشورهای اروپایی تأثیرات خود را به مرور در حوزههای مختلف حکمرانی مشترک اروپایی بر جای خواهد گذاشت که یکی از جدیدترین نمودهای عینی آن افزایش درخواستها درباره بازنگریهای اساسی در مسائل امنیتی و ژئوپلتیکی در سیاست خارجی اروپا است.
در این رابطه اخیراً مجموعهای از کشورهای عضو به سرکردگی ایتالیا خواهان بازسازی روابط بروکسل با سوریه شده اند و حتی دولت ایتالیا اعلام کرده که میخواهد به زودی سفارت خانه خود در دمشق را بازگشایی کند.
بر همین اساس، آنتونیو تاجانی، وزیر خارجه ایتالیا روز جمعه اعلام کرد که رُم تصمیم دارد برای جلب توجهات به سوریه، سفیر به این کشور اعزام کند. استفانو راوانیان، که پیشتر فرستاده ویژه ایتالیا در امور سوریه بود، به عنوان سفیر این کشور در دمشق منصوب شده است و به گفته وزیر خارجه ایتالیا، راوانیان قرار است به زودی فعالیت خود را به عنوان سفیر آغاز کند. آنتونیو تاجانی همچنین یادآور شد:«تعیین سفیر جدید در راستای نامهای است که به جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ارسال کردیم تا بدین ترتیب توجهها را به سوریه جلب کنیم».
شایان ذکر است که ایتالیا و هفت کشور اتریش، قبرس، جمهوری چک، یونان، کرواسی، اسلوونی و اسلواکی هفته گذشته طی نامهای به بورل، خواستار آن شدند که اتحادیه اروپا نقش فعالتری در سوریه ایفا کند. در این نامه آمده است:«شمار زیادی از شهروندان سوری همچنان در حال ترک کشورشان هستند و این امر فشار مضاعفی بر کشورهای همسایه وارد میکند. این درحالی است که تنش در منطقه گسترش یافته و چنین شرایطی خطر به راه افتادن موج تازه آوارگان و افزایش متقاضیان پناهندگی در دیگر کشورها را بالا میبرد».
امضا کنندگان این نامه از وضعیت وخیم انسانی در سوریه که به اعتقاد آنها در پیویرانی کامل اقتصاد این کشور تشدید شده، ابراز تاسف کردهاند. آنها همچنین پیشنهاد کردند که در مورد تأثیر سیستم تحریم اتحادیه اروپا بر سوریه بحث شود، زیرا فشار بیش از حد در سیستم بانکی، اثرات منفی ناخواستهای بر مردم داشته است.
در حال حاضر شش سفارت کشورهای عضو اتحادیه اروپا در دمشق فعال هستند که شامل رومانی، بلغارستان، یونان، قبرس، جمهوری چک و مجارستان میشود.
بازگشت مجدد ایتالیا به سوریه درحالی است که این کشور سال ۲۰۱۲ تمامی کارکنان سفارت خود در دمشق را فراخواند و فعالیتهای دیپلماتیک خود را به دلیل آنچه «خشونت غیرقابل قبول» دولت بشار اسد علیه شهروندان سوریه خوانده شد، معلق کرد.
تغییر مواضع ایتالیا یک شبه انجام نشده است بلکه این کشور با وجود قطع روابط دیپلماتیک خود با سوریه، در یک دهه گذشته خارج از اجماع اروپایی بود و برخلاف دیگر قدرتهای غربی، مواضع معتدلتری در پیش گرفته بود و سعی میکرد تا همه پلهای پشت سر خود را خراب نکند که اگر فردا روزی بخواهد با دولت کنونی سوریه تعامل کند، مسیر ناهموار و پرپیچ و خم پیش روی خود نداشته باشد.
دولتمردان ایتالیا در سالهای اخیر کم و بیش روابط سیاسی با سوریه داشتند و بین سالهای 2017 تا 2019، دو هیئت ایتالیایی به رهبری پائولو رومانی، یکی از اعضای برجسته حزب راست میانه و رئیس سابق گروه فورتزا ایتالیا در سنا، برای دیدار با مقامات سوری به دمشق سفر کردند.
ایتالیا در سال 2019 به طور ناگهانی بازگشایی سفارت خود در دمشق را اعلام کرد اما رم سفیری را در دمشق تعیین نکرد، بلکه کاردار اعزام کرد و احیای کامل روابط دیپلماتیک بین دو کشور تا الآن به تاخیر افتاد.
در جولای 2023 نیز ایتالیا، استفانو رافاگان را به سوریه فرستاد، اقدامی که یک شاخص مهم از موضع متفاوت ایتالیا در مورد سوریه بود اما اکثر تحلیلگران این موضوع را رد میکردند که این سفر به این سرعت به احیای روابط دوجانبه منجر شود ولی رم در بزنگاه تاریخی مبادرت به این کار کرد.
همچنین، منابع رسانهای اپوزیسیون سوریه در ماه می گذشته فاش کردند که ژنرال جیانی کارولی، رئیس سازمان اطلاعات ایتالیا، سفری محرمانه به دمشق داشته و طی آن با بشار اسد و همچنین حسام لوقا، مدیر اطلاعات سوریه دیدار کرده است که در چارچوب هماهنگی برای بازنگری در روابط سیاسی دو کشور انجام شد.
نگرانی از موج جدید مهاجران سوری
با تشدید بحران در سوریه، بخش عمدهای از آوارگان راه کشورهای اروپایی را از زمین و دریا در پیش گرفتن و هزینههای زیادی را روی دوش دول اروپایی گذاشتند که حل این بحران نیاز به همکاری با دمشق دارد.
کشورهای اروپایی ساحلی مدیترانه، که در خط مقدم پذیرش موج پناهجویان قرار دارند، به دلیل تشدید مهاجرت غیرقانونی به دلیل بحرانهای گسترده در سراسر جهان، به سمت کانالهای ارتباطی با دولت سوریه رفتهاند. همانطور که اروپاییها گفتهاند مسئله مهاجران سوری در 12 سال گذشته به معظل بزرگی برای این قاره تبدیل شده و حضور این مهمانان ناخوانده بار سنگینی را روی دوش دول اروپایی گذاشته است. اگرچه بسیاری از گروههای تروریستی در سوریه ریشهکن شدهاند اما ترس و نگرانی از مهاجرت دوباره آوارگان سوری، همچنان بر کشورهای اروپایی سایه افکنده است.
از طرفی، به دلیل تحریمهای آمریکا و غرب، سوریه همچنان از وضعیت بغرنج اقتصادی رنج میبرد و تعدادی از سوریها ناگزیر برای یافتن غذا و شغل روانه اروپا میشوند. از اینرو، ایتالیا و دول امضا کننده نامه، از گسیل دوباره موج مهاجران سوریه به کشورهایشان نگران هستند، زیرا غربیها به دلیل جنگ اوکراین هزینههای زیادی را متحمل شدهاند و با پناه دادن به میلونها اوکراینی، توان پذیرایی از سوریها را ندارند.
بنابراین، رهبران دولت راستگرای رم که با سیاستهای مهاجرتی اتحادیه اروپا زاویه جدی دارند، در پی آن هستند تا با اعزام سفیر به دمشق، مسیر را برای بازگشت دیگر اعضای اتحادیه اروپا به سوریه هموار کرده و با تعدیل دامنه تحریمها، بخشی از مشکلات اقتصادی این کشور را حل کنند. زیرا با گشایش اقتصادی و بازسازی زیرساختها، روند مهاجرت سوریها کندتر خواهد شد و غربیها نیز نفس راحتی خواهند کشید.
اگرچه ایتالیا حل مشکل مهاجران و بهبود وضعیت اقتصادی سوریه را هدف عادی سازی روابط اعلام کرده است اما این تغییر مواضع به وضعیت سیاسی سوریه هم مربوط میشود. غربیها با حمایت از گروههای تروریستی در سال 2011، سعی کردند دولت قانونی بشار اسد را سرنگون کرده و توازن امنیتی در منطقه را به ضرر رقبایی چون روسیه و ایران وبه نفع رژیم صهیونیستی برهم بزنند، اما با وجود صرف هزینههای سرسام آور در این پروژه شکست خوردند و اکنون به این واقعیت پی بردهاند که اسد یکهتاز عرصه سیاسی سوریه است و ناگزیر با سرافکندگی مجبور هستند به واقعیتهای موجود در سوریه تن دهند.
از زمانی که اسد کنترل بیشتر قلمرو سوریه را دوباره به دست گرفت، کشورهای عربی به تدریج روابط خود را با سوریه احیا کردند که مهمترین حرکت از لحاظ نمادین در سال گذشته بود و سوریه مجدداً به اتحادیه عرب بازگشت. اخیرا ترکیه هم مسیر همگرایی با سوریه را در پیش گرفته است و لذا ایتالیا ادامه تنش با دمشق را به صلاح نمیداند؛ بویژه اینکه رم و انکارا در حوزه مدیترانه و مشخصاً تحولات لیبی بازیگران رقیب به شمار میروند.
واضح است اقدام کشورهایی که تصمیم به عادی سازی روابط با سوریه گرفتهاند فراتر از یک تاکتیک است و ابعاد گسترده و پیچیدهای در پس این برنامه وجود دارد. چرا که مختومه کردن پرونده دشمنی با سوریه به غربیها اجازه میدهد تا به نگرانیها یا مشکلات ناشی از بحران سوریه رسیدگی کنند، چه در مورد کنترل مجدد مرزها، چه حل مشکل پناهندگان و چه تلاش برای گسترش نفوذ در سوریه.
اروپا دنبال کنترل منطقه استراتژیک مدیترانه
مسئله دیگری که اروپاییها از بازگشت به سوریه دنبال میکنند تنشهای موجود در مدیترانه شرقی است. در سالهای اخیر، ترکیه به لحاظ اقتصادی و با اکتشاف منابع نفت و گاز از بستر مدیترانه، جایگاه خود را در این منطقه استراتژیک ارتقا داده که این مسئله نگرانی را در بین اروپاییها تشدید کرده است.
اروپا به دلیل بحران انرژی ناشی از جنگ اوکراین، به مدیترانه شرقی برای انتقال نفت و گاز کشورهای این منطقه نیاز مبرم دارد و هر چه کشورهای همسایه این آبراه بینالمللی با سیاستهای اروپا همسوتر باشند، آنها نیز از روند انتقال انرژی اطمینان خاطر بیشتری خواهند داشت.
ایتالیا و دول غربی از این نگران هستند که با عادی سازی روابط ترکیه با سوریه در آینده نزدیک، آنکارا عملا به قدرت یکهتاز در شرق مدیترانه تبدیل شود و در مواقع بحرانی از ابزارهای خود برای تنبیه متحدان اروپایی استفاده کند، چیزی که پیشتر با گسیل کردن آوارگان سوری، از اروپاییها امتیاز گرفته بود.
مسئله زمانی برای ایتالیا و غرب نگران کنندهتر میشود که شرط اصلی بشار اسد برای عادی سازی روابط با ترکیه، مقابله مشترک با گروههای تروریستی و بیرون راندن آنها از خاک سوریه است. ایتالیا از این واهمه دارد که در صورت ازسرگیری روابط ترکیه و سوریه، تروریستها به سمت جنوب اروپا که ایتالیا در خط مقدم آن حضور دارد راهی شوند.
ایتالیا تاکنون به دلیل نزدیکی به لیبی، فقط از جانب تروریستهای این کشور آفریقایی احساس خطر میکرد اما با خروج تروریستها از سوریه؛ این نگرانیها دوچندان خواهد شد و هزاران تکفیری که هیچ کشوری حاضر به پذیرش آنها نیست، امکان دارد در پوشش مهاجران به سمت اروپا سرازیر شوند. لذا، رهبران رم قصد دارند با همکاری دولت سوریه راهی برای خنثی سازی تروریسم و تشکیل دولت وفاق ملی در سوریه پیدا کنند تا اروپا هم از شر تهدیدات تروریستی و سیل مهاجران جدید در امان بماند.
رقابت قدرتهای اروپایی در غرب آسیا
از سوی دیگر، ایتالیا به عنوان یکی از قدرتهای اقتصادی اروپا و عضو گروه 8، دنبال جای پایی در خاورمیانه میگردد تا موقعیت اقتصادی و نظامی خود را در برابر سایر رقبا تقویت کند. از آنجا که آمریکا در سالهای اخیر به دلیل تمرکز بر مسائل شرق و دریای جنوبی چین، روند کاهش حضور نظامی در غرب آسیا را شدت بخشیده است، لذا اروپاییها سعی دارند این خلا امنیتی را پر کنند.
پیش از این، انگلیس و فرانسه برای جایگزینی آمریکا دندان تیز کرده بودند و با استقرار ناوهای جنگی خود در خلیج فارس و دریای سرخ تا شرق مدیترانه، به انتظار خروج آمریکاییها نشستهاند. از اینرو، ایتالیا هم برای اینکه از رقبا عقب نماند دنبال بهبود روابط با کشورهایی مانند سوریه است که حلقه اتصال غرب آسیا به مدیترانه به شمار میرود. نفوذ ایتالیا در سوریه در زمانی که دیگر قدرتهای اروپایی در آن حضور ندارند، میتواند برای رم برگ برنده باشد.
از طرفی، حضور ایتالیا در سوریه مقدمهای برای ورود به خاکریز لبنان نیز به شمار میرود، جایی که پیشتر تحت الحمایه فرانسه بود و ایتالیا میتواند این کشور را نیز در دایره قدرت خود داشته باشد. از آنجا که غرب آسیا نقش مهمی در تحولات بینالمللی در آینده بازی خواهد کرد، هر بازیگری که بتواند در این منطقه استراتژیک نفوذ بیشتری داشته باشد، در معادلات جهانی نیز حرف زیادی برای گفتن خواهد داشت.
درکل، پیچیدگیهای صحنه سوریه در نتیجه مداخله زیاد کشورها در آن و تبدیل شدن پرونده به بخشی از تنشها و درگیریهای بینالمللی، به مرور زمان آینده سیاسی سوریه و مواضع بازیگران فعال در آن را به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد. بنابراین نمیتوان انتظار داشت که بهبود روابط کشورهای متخاصم غربی و عربی با سوریه بدون دستیابی به یک راه حل جامع در سوریه به حالت عادی بازگردد و شاید طنابی که دشمنان توسط تروریستها به دور سوریه پیچدهاند، گره آن از طریق همکاری با دولت اسد باز شود.