ریچارد فالک، گزارشگر سابق شورای حقوق بشر سازمان ملل در امور فلسطین:
جنگ غزه آشکارترین نسلکشی در تمام تاریخ بشر است/ فلسطینیها در مبارزه برای جلب حمایت افکار عمومی پیروز شدهاند
پرسش: با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی هزاران فلسطینی را در غزه به شهادت رسانده و ورود کمکهای بشردوستانه بینالمللی به نوار غزه را ممنوع کرده است، نظر شما درباره بیش از 200 روز یورش به این منطقه و تبعات آن بر زندگی فلسطینیها چیست؟ چگونه این نسلکشی و جنایات جنگی در غزه را توصیف میکنید؟
فالک: آنچه در طول بیش از 200 روز گذشته در غزه اتفاق افتاد، آشکارترین نسلکشی در تمام تاریخ بشریت است. برای اولین بار، جنایات به صورت روزانه از سوی مردم جهان به طور زنده و همزمان مشاهده شدند. نسلکشیهای پیشین تقریباً کاملاً در گذشته و از طریق گزارشهای رسمی، فیلمها و خاطرات شناخته میشدند و رویدادهای وحشتناک را بازسازی میکردند. فلسطینیانی که جسماً از چنین خشونت شدید و مداوم جان سالم به در بردهاند، گزارش شده است از معلولیتهای روانی رنج میبرند که ممکن است تا پایان عمرشان ادامه یابد. این یک فاجعه و تجربه غیرانسانی است، به ویژه برای کودکان. علاوه بر این، تکاندهنده است که اسرائیل با وجود ادامه چنین جنایت افراطی از محکومیت و پاسخگویی اجتناب کند.
نسلکشی را باید از سه جنبه اخلاقی، سیاسی و حقوقی کاملاً متمایز درک کرد. جنبه اخلاقی در غزه از طریق نیت، سیاستها و اقدامات اعلام شده رهبران ارشد اسرائیل آشکار است، که به طرزی کاملاً نامتناسب، کورکورانه و بیقانونی اعمال شده و با رفتار همواره ظالمانه و توهینآمیز نسبت به غیرنظامیان فلسطینی تحت کنترل نیروهای مسلح اسرائیل تشدید شده است. جنبه سیاسی در غزه با شهادت شاهدان و قربانیان قابل اعتماد و همچنین شواهد تصویری آشکار از خطمشی توجیهآمیز نسلکشی اسرائیل و حامیان آن ایجاد شده است. جنبه حقوقی بر اساس ارائه شواهد و تفسیرهای حقوق بینالملل، به ویژه تعریف نسلکشی در کنوانسیون پیشگیری و مجازات جنایت نسلکشی (1948) مطرح است. نتایج موقت در مورد حقوق بینالملل را میتوان از نظرات کارشناسان حقوقی یا مقامهای حرفهای مهم استنتاج کرد. برای مثال، گزارشگر ویژه کنونی شورای حقوق بشر سازمان ملل در مورد فلسطین اشغالی گزارشی عالی تحت عنوان "آناتومی یک نسلکشی" منتشر کرده که عناصر جرم را به دقت تجزیه و تحلیل کرده و نتیجه گرفته است، شواهد و قانون حکایت از نسلکشی دارند. با این حال، تا زمانی که یک محکمه ملی یا بینالمللی واجد صلاحیت برای ارزیابی اتهام نسلکشی، شواهد را بررسی و استدلالهای دولت یا بازیگر سیاسی متهم را بشنود، به طور فنی نمیتوان گفت که رفتار مورد نظر از منظر حقوقی نسلکشی است.
پرسش: چگونه میتوان افکار عمومی جهان را تحت فشار قرار داد تا دولتها را وادار به توقف جنایات رژیم صهیونیستی در غزه کنند؟
فالک: این که اسرائیل را به صورت موثر در سازمان ملل و سایر فضاهای بینالمللی مورد چالش قرار داد، چالشبرانگیز بوده است. کشورهای قدرتمند در پشتیبانی از سیاستها و اقدامات اسرائیل از جمله ادعای اسرائیل مبنی بر داشتن حق دفاع نامحدود در پاسخ به حمله حماس در 7 اکتبر(15 مهرماه)، شریک هستند. دموکراسیهای لیبرال اروپای غربی و آمریکای شمالی از جمله دولتهایی هستند که انواع حمایت از اسرائیل را ارائه میدهند و تا تأیید تحریفهای اسرائیل از واقعیات و قانون پیش میروند، که به ضرر اقتدار حقوق بینالملل و سازمان ملل بوده است. آمریکا بیش از همه مرتکب معیارهای دوگانه شده است، با استفاده از حقوق بینالملل به عنوان ابزاری سیاسی برای حمله به رقبای خود مانند روسیه و چین و نادیده گرفتن ارتباط آن با رفتار متحدان و دوستان خود مانند اسرائیل عمل میکند.
آفریقای جنوبی به خاطر تلاش برای طرح اتهام نسلکشی به دادگاه بینالمللی دادگستری بر اساس ماده 11 کنوانسیون پیشگیری و مجازات جنایت نسلکشی مورد تحسین واقع شده است که به موجب آن هر طرف معاهده میتواند اختلاف با طرف دیگر را در این دادگاه مطرح کند. هرچند دادگاه بینالمللی دادگستری بالاتر از سیاست اقدام کرد و در 26 ژانویه 2024 تصمیم تاریخی و تقریباً به اتفاق آرا را برای اعطای چندین درخواست آفریقای جنوبی برای اقدامات موقت صادر کرد. متأسفانه، این حکم اولیه دادگاه بینالمللی دادگستری تأثیر چندانی ندارد، زیرا اسرائیل به اصلاحات الزامی موقت در رفتار خود تا صدور حکم نهایی مبنی بر اثبات ادعای نسلکشی تمکین نکرد. "بحران در اجرا" آشکار شد، زیرا هر تلاشی برای اجرای اوامر موقت دادگاه بینالمللی دادگستری به اقدام شورای امنیت بستگی داشت و تقریباً به طور قطع از سوی آمریکا وتو میشد. علاوه بر این، تصمیم دادگاه بینالمللی دادگستری پس از استدلالهای شفاهی و دفاعیات کتبی چندین سال به طول میانجامد در حالی که بحران در غزه ادامه دارد.
با این حال، حکم موقت دادگاه بینالمللی دادگستری، توجیه تاریخی قابل توجهی برای حقوق بینالملل و نشاندهنده عملکرد حرفهای حقوقی دادگاه بود. این حکم بر دولتهای جهان جنوب و حتی در ارتباط با جامعه مدنی در سراسر جهان، از جمله در آمریکا و سایر کشورهای شریک، اثر اعتباربخشی دارد. این که این فشار منجر به اقدامات اجباری از طریق بایکوت و تحریم و وضعیت نامطلوب خواهد شد یا خیر، هنوز مشخص نیست، اما حداقل این را نشان میدهد که حتی در این شرایط نامساعد، حقوق بینالملل و فعالیت مردمپسند امیدی برای توقف نسلکشی و پاسخگویی مرتکبان آن ارائه میدهد، اگرچه به طور رسمی نیست، با اقدام مردم در سراسر جهان امیدواری ایجاد میکند.
پرسش: نظر شما درباره حق مبارزان مقاومت فلسطینی برای آغاز عملیات 7 اکتبر(15 مهرماه) علیه رژیم صهیونیستی چیست؟
فالک: حق مقاومت از سوی مردمی که مدت طولانی تحت اشغال و سواستفاده قرار گرفتهاند، به خوبی اثبات شده است. قبل از 7 اکتبر(15 مهرماه)، جرایم آپارتاید در گزارشهای تفصیلی از سوی بزرگترین سازمانهای غیردولتی حقوق بشری مانند دیدهبان حقوق بشر و عفو بینالملل، همچنین سازمان غیردولتی اسرائیلی "بتسلم" و کمیسیون اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای غرب آسیا (ESCWA) مستند شده بود.
در حالی که حق مقاومت به طور قطع به شرایطی که در طول دوره اشغال تحمیل شده و از وظیفه اسرائیل برای حمایت از غیرنظامیان فلسطینی تحت کنترل آن چشم پوشیده است، توجیه میشود، اما این حق نامحدود نیست. با این حال، برخلاف ادعاهای اسرائیل، هیچ گزارش موثقی از آنچه در 7 اکتبر(15 مهرماه) رخ داد وجود ندارد. ادعاهای بسیار اغراقآمیزی از رفتار وحشیانه مطرح شد، اما بعدها انکارهایی و شک و تردید زیادی درباره توصیف اسرائیل از رویدادهای آن روز وجود داشت. تا زمانی که کمیسیون تحقیق بینالمللی تشکیل نشود و همکاری کامل وجود داشته باشد، شک و تردید درباره شرایط حمله حماس و ادعاهای دیگر وجود خواهد داشت.
پرسش: مردم فلسطین چگونه میتوانند به حقوق خود دست یابند و بر اشغالگری فعلی فائق آیند؟
فالک: مردم فلسطین در مبارزه برای کسب حمایت افکار عمومی در جامعه مدنی و میان بسیاری از دولتهای جهان جنوب پیروز شدهاند. افزایش حمایت عمومی از حقوق فلسطینیها حتی در دولتهای شریک جرم ممکن است تا حدی اراده آنها را برای ادامه حمایت از اسرائیل تضعیف کند. اینکه حمایتها در این مرحله برای پایان دادن به اشغالگری کافی باشد یا خیر، هنوز مشخص نیست. مبارزات ضدامپریالیستی قبلی در نهایت از سوی مردم تحت اشغالگری در صورت بقا در برابر حملات نسلکشانه به دست آمده است. مستعمرات انگلیس در آمریکای شمالی، استرالیا و نیوزیلند با استفاده از تاکتیکهای نسلکشی موفق شدند مقاومت مردمان بومی به حاشیه برانند یا از بین ببرند و پروژه های استعماری خود را تکمیل کنند؛ اما آفریقای جنوبی شکست خورد و این پروژه از هم فروپاشید. اسرائیل در فضایی قرار دارد که یا به داستانهای استعماری خواهد پیوست یا تسلیم مقاومت ملی خواهد شد، یا این که یهودیان ادعاهای برتری صهیونیسم را کنار خواهند گذاشت و یا برای همزیستی با فلسطینیان بر اساس برابری واقعی راهی پیدا خواهند کرد.