شاید روزی که در سالهای بین دو جنگ جهانی اول و دوم جمعی از جوانان مسلمان، تشکیلات عقیدتی-سیاسی جدیدی زیر عنوان اخوانالمسلمین را به رهبری مرحوم «حسن البنا» به وجود آوردند هیچیک از روشنفکران و نخبگان سیاسی آن روز جهان اسلام حتی فکر نمیکردند که این تشکیلات جوان و نوپا روزگاری به یکی از بازیگران مهم سیاسی جهان اسلام تبدیل شود.
اکنون بعد از گذشت بیش از 80 سال از تأسیس نحله فکری اخوانالمسلمین در دنیای اسلام این سازمان دینی-سیاسی به کارتی وسوسهکننده برای سیاستمداران و کشورهای اسلامی جهت ورود به بازیهای سیاسی و تأمین منافع خود تبدیل شده است.
در گفتگو با دکتر «سیدهادی سیدافقهی» به بررسی نسبت سیاستهای دولت فعلی ترکیه و تشکیلات اخوانالمسلمین پرداختهایم:
نورنیوز: اهداف سیاست خارجی کشور ترکیه در حمایت از اخوانالمسلمین را چگونه تبیین میکنید؟
سیدافقهی: آقای اردوغان و آقای عبدالله گل شاگردان مبرز مرحوم «نجمالدین اربکان» به شمار میروند که بنیانگذار اولین حزب اسلامی در ترکیه بود. بعدها به مرور زمان بین اینها اختلاف پیش آمد و آقای اربکان وقتی انشعاب آنها را دید، گفت اینها دیگر شاگردان من نیستند. اینها از آقای اربکان جدا شدند و حزب عدالت و توسعه را تشکیل دادند.
با توجه به اینکه آقای اربکان خودش گرایشات اسلامی و اخوانی داشت اینها این گرایشات را با خودشان به حزب عدالت و توسعه منتقل کردند و به مرور زمان با شعب اخوانالمسلمین در کشورهایی نظیر قطر، مصر، مالزی و اندونزی ارتباط برقرار کردند. آقای اردوغان از همان روزهای اول هم سعی کرد که با اخوان مصر رقابت کند در حالی که تشکیلات مرکزی اخوان و مؤسسان آن در مصر بودند. اخوانالمسلمین در کشورهای اسلامی و حتی برخی کشورهای عربی مثل کویت، اردن، سوریه و لبنان در فلسطین اشغالی و سایر کشورهای غیرعربی نظیر مالزی و اندونزی شعبه دارند.
آقای اردوغان میخواست در اینجا نقشآفرین باشد مخصوصاً که به قدرت رسیده بود و الان در قالب حکمرانی با مقوله اخوانالمسلمین حالا چه در ترکیه و چه در کشورهای دیگر تعامل میکرد. بنابراین دوست داشت نقش برادر بزرگتر و لیدری را برای این جریان سیاسی-مذهبی بازی کند. خوب خیلیها مقاومت کردند و این نقش را برای آقای اردوغان نپذیرفتند. مخصوصاً مصریها که نسبت به این مسئله خیلی حساس و نگران بودند.
وقتی در مصر کودتای آقای السیسی بر ضد آقای «محمد مرسی» انجام شد و بیشتر اخوانیها به زندان رفتند یا به اعدام و حبسهای درازمدت محکوم شدند، آقای اردوغان این مسئله را فرصتی طلایی برای خودش قلمداد کرد. هم خیلی از اخوانیها را در ترکیه پناه داد و هم اینکه وسایل ارتباط جمعی در اختیار آنها گذاشت.
شبکه مکملین و شبکه الشرق و دیگر شبکهها، فضای مجازی، کنفرانس و سمینار و همایش و گردهماییهایی که در ادوار مختلف توسط اخوانالمسلمین در ترکیه تشکیل میشد. فلذا آقای اردوغان تلاش فراوانی کرد که بتواند بر تشکیلات اخوانالمسلمین احاطه داشته باشد ولی بعید میدانم که موفق شده باشد.
نورنیوز: الان جریانات مختلف اخوانی در کشورهای گوناگون در تشتت آرا به سر میبرند. حمایت ترکیه از این جریان بزرگ دینی میتواند چه تأثیری بر شاخههای مختلف این جریان در کشورهای گوناگون داشته باشد؟
سیدافقهی: اولاً اخوان در داخل مصر هم چند تکه شده است و حتی انشعاباتی داشته است. تشکلهایی نظیر التکفیر و الهجره متأثر از افکار سیدقطب و اخوانالمسلمین بود. بدون شک تألیفات سیدقطب بر بسیاری از هواداران اخوان اثرگذار بود حتی مشهور است که سیدقطب یکی از رهبران اخوان المسلمین است در حالی که او به صورت سازمانی اصلاً عضو رسمی اخوانالمسلمین نبوده است.
مطلب دیگر این است که در هر کشوری تشکیلات اخوان تابع تمام آموزهها و ارشادات مصر و مکتب ارشاد اخوانالمسلمین در این کشور نبوده، بلکه اینها با هم ارتباط، همکاری و همافزایی داشتند. اما اینکه نعلبهنعل بخواهند از فرمایشات مکتب ارشاد مصر تبعیت کنند، نه این چنین نبوده است.
دلیل دوم اینکه هر شعبه از اخوانالمسلمین تحتتأثیر شرایط سیاسی-امنیتی، فرهنگی، رسانهای و حزبی کشور خودش است. یعنی باید ببینیم مثلاً حاکمیت سوریه چگونه با اخوان برخورد کرده و واکنش اخوانالمسلمین چه بوده یا رابطه حاکمیت اردن با اخوانیها چگونه بوده و اخوان تعاملش با حاکمیت چگونه بوده است.
در کشورهای دیگر مثل ترکیه، الجزایر و لیبی نیز به همین شکل، این چنین نبوده که همه یک جور فکر کنند و تحت فرماندهی اخوانالمسلمین مصر قرار بگیرند. اخوانالمسلمین کشورهای مختلف یک همافزایی و همگرایی با قاهره داشتند ولی تابع صدر درصد آن نبودهاند. حالا یا میتوانیم نام آن را تشتت بگذاریم یا اینکه بگوییم اخوانالمسلمین در هر کشوری تحتتأثیر عوامل محیطی، سیاسی، امنیتی، اجتماعی و فرهنگی و حتی فولکلوریک قرار میگیرند. یعنی مثلاً حتی قبل از اخوانالمسلمین یکسری مجموعههای دینی و مذهبی در کشورهای مختلف وجود داشته یعنی در کشورهای اسلامی، اخوانالمسلمین حداکثر 70 سال است که به وجود آمده یعنی در کشورهای اسلامی یکسری تشکیلات اسلامی وجود داشته اما اخوانالمسلمین که آمد به دلیل آنکه ایدههای نو و تشکیلات مدرن و نوینی که مخصوصاً در دانشگاهها و اصناف و اقشار مختلف به وجود آورد و به دلیل عملکرد و سازماندهی منضبط و پایداری در تشکیلات و آموزهای خود جذابیت داشت.
اما قطعاً اخوانالمسلمین مصر با اخوان سوریه، اخوان عراق و اخوان لبنان تفاوتهایی با هم دارند که این تفاوتها متأثر از عوامل اثرگذار کشور متبوعشان است. حالا در بُعد سیاسی به یک شکل و در بعد تربیتی-فرهنگی و امنیت به شکلی دیگر. در این میان ترکیه تلاش خودش را میکند اما جایی که منافع عالی ملی، سیادت و امنیتشان اقتضا میکند از اخوانالمسلمین فاصله میگیرند و یا به برخی کشورها که نسبت به اخوان حساسیت دارند نزدیک میشوند.
این کشور به راحتی اخوان را کنار میگذارد و از آنها فاصله میگیرد. برای مثال بعد از کودتایی که در مصر صورت گرفت آقای اردوغان تهدید به قطع رابطه کرد و خواست علیه مصر اعلام جنگ کند و همان طور که عرض کردم خیلی از اخوانیها را پناه داد. اما ما میبینیم که ترکیه وقتی به مصر نزدیک میشود محدودیت و فشارهایی بر اخوانیهای مصری حاضر در ترکیه اعمال میکند. حتی اعضای حماس که معروف به اخوان فلسطینی هستند و مؤسس آنها مرحوم «شیخ احمد یاسین» اخوانی بود نیز محدود شدند.
اینها سالانه چند کنفرانس سراسری داشتند و اعضای هسته مرکزی حماس در ترکیه امکانات خوبی در این کشور داشتند ولی ترکیه در این اواخر هم به دلیل نزدیکی با اماراتیها که دشمن سرسخت اخوانیها هستند و ارتباط حسنه خود با طرف سعودی میبینیم که به تدریج اخوان را کنار میگذارد.
بنابراین چنین نیست که آقای اردوغان امکانات اخوان را به صورت دربست تأمین کند و اخوان هم از هر شعبه و هر مسلکی مطیع آقای اردوغان باشند. اینجا منافع و تعارض منافع ملاک است.
نورنیوز: چندسالی است که با تلاشهای شخصیتهایی نظیر «شیخ یوسف قرضاوی» که از دنیا رفت شاهد ظهور یک نهاد جدید در جهان اسلام تحت عنوان اتحادیه جهانی علمای مسلمان هستیم. عملکرد این اتحادیه را نسبت به سیاستهای حمایتی ترکیه از اخوانالمسلمین چگونه تبیین و تحلیل میکنید؟
سیدافقهی: این اتحادیه نقش خیلی جدی، مؤثر و تعیینکنندهای نداشته و با فوت شیخ یوسف قرضاوی این تشکیلات تقریباً در محاق رفته است. میدانید که این تشکیلات را قطریها در مقابل «رابطة العالم الاسلامی» سعودیها و الازهر مصر به وجود آوردند در حالی که این اتحادیه بیشتر با پول قطر شکل گرفت نه این که کسانی که در این اتحادیه عضو بودند تأثیرات راهبردی و اثرگذاری بر حل مشکلات جهان اسلام و در رأس آنها مسئله فلسطین داشته باشند.
همین قطریها که از فلسطین حمایت میکنند روابط غیررسمی با صهیونیستها داشتند و شبکهالجزیره خیلی راحت از کارشناسهای صهیونیست دعوت و با آنها مصاحبه میکند. بنابراین خود سازمان همکاری کشورهای اسلامی که 53 عضو دارد هیچ گام مؤثری برای حل مشکلات جهان اسلام و به خصوص مسئله فلسطین برنداشته چه برسد به یک نهاد حاشیهای تحت عنوان اتحادیه علمای مسلمین. لذا اینها وزنی به آن صورت ندارند و گرچه تبلیغاتشان بسیار عالی است اما تأثیراتشان در زمینه تحولات کشورهای اسلامی و نقشآفرینی و کنشگری آنها خیلی چیز قابل ذکری نیست.
نورنیوز: الان یک ایدهای هم مطرح شده تحت این عنوان که دانشگاهی نظیر دانشگاه الازهر توسط ترکیه تأسیس شود. ظاهرا بخشی از چهرههای اخوانی این خواسته را از دولت ترکیه دارند. آیا این مسئله میتواند پا بگیرد یا نه؟ و نکته دیگر اینکه این مسئله میتواند چه تأثیری در حوزه سیاستهای حمایتی این کشور نسبت به اخوانالمسلمین داشته باشد؟
سیدافقهی: بحث اخوانالمسلمین یک مقوله بسیار پیچیده و پهن است یعنی این تشکیلات خودش را در بسیاری از کشورهای اسلامی پهن کرده و هر کشوری به مقتضای منافع خودش میتواند یک مجمع جهانی یا تشکیلاتی به نام اخوانالمسلمین ایجاد کند اما آن حرمت، جایگاه و وزانت و قدمت دانشگاه الازهر را نخواهد داشت. هیچ کس در جهان اهل تسنن نه عربستان و نه ترکیه به پای الازهر نمیرسند.
حالا بیاییم ببینیم جایگاه اخوان در این قصه کجا است. ما میبینیم که برخی از اخوانیها در الازهر هم کار میکردند البته در رتبههای خیلی سطح بالا نبودند. مطلب دوم این است که اگر ترکیه بخواهد به نام اخوانالمسلمین با الازهر رقابت کند نمیتواند فراگیری الازهر و یا حتی جایگاه خود اخوانالمسلمین در مصر را داشته باشد. اگر این اتفاق بیافتد و اخوانالمسلمین مصر هم آن را بپذیرند به عنوان یک روزنه تنفس برای آنها محسوب میشود که من تصور نمیکنم اخوان مصر که بنیانگذار و متولی اصلی تشکیلات بینالمللی اخوانالمسلمین در سراسر جهان است اجازه دهد ترکیه بخواهد طایهدار جایگاه اخوان و آموزههای حسنالبنا و دیگر رهبران اخوانی باشد. بعید میدانم ترکیه بتواند نه جایگاه اخوان المسلمین در مصر را بگیرد و اینکه در جایگاه اخوانالمسلمین بخواهد با الازهر رقابت بکند. چنین چیزی بعید به نظر میرسد.
نورنیوز: ارزیابی شما در خصوص آینده روابط ترکیه و اخوانالمسلمین چیست؟
سیدافقهی: ببینید خیلی از اخوانیها به ترکیه اعتماد ندارند. این کشور سعی میکند در سیاست خارجی خودش از تناقضات موجود در سطح منطقه و جهان حداکثر استفاده را ببرد. بنابراین از یک طرف مدافع قضیه فلسطین است و از طرف دیگر مراودات خود را با رژیم صهیونیستی دارد. از یک طرف عضو سازمان همکاریهای اسلامی و از طرف دیگر عضو ناتو است.
این کشور الان چندین سال است که منتظر است تا درهای اتحادیه اروپا را به رویش بگشایند و با وجود اینکه بسیاری از شروط اروپاییها را پذیرفته و برخی از قوانین مدنی و اسلامی را تغییر داده ولی هنوز اجازه عضویت ترکبه در اتحادیه اروپا را نمیدهند.
یک وجه این کشور در آنکارا سکولار است و یک وجه دیگر آن در استانبول به دنبال احیاء حکومت اسلامی زمان اقتدار خلافت عثمانی است. با این وضعیت و با توجه به اینکه اخوانالمسلمین در هر کشوری اولویت و راهبرد خاص خود در مقابل حکمرانان را دارد بعید است که ترکیه بتواند اعتماد کامل اخوانیهای سراسر جهان را کسب کند.