رهبر انقلاب در سالروز میلاد پیامبر اسلام(ص) از لزوم قطع ارتباط اقتصادی کشورهای اسلامی با اسرائیل گفتند
قدم اول اتحاد
بسمالله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسانٍ الی یوم الدّین.
خوشامد عرض میکنم به همه برادران و خواهران عزیز و میهمانان هفته وحدت و نمایندگان کشورهای اسلامی در تهران، و تبریک عرض میکنم میلاد نبی اعظم (صلّیالله علیه و آله و سلّم) و حضرت امام صادق (سلاماللهعلیه) را و امیدواریم انشاءالله خداوند متعال این روز را عید قرار بدهد و مبارک کند برای ملت ایران و همه امت اسلامی و مسلمانان جهان. تشکر میکنم از آقای رئیسجمهور محترممان که نکته اصلی و مهم امروز را ایشان در بیانات خوب خودشان بیان کردند؛ مساله «وحدت اسلامی» که بنده هم اشاره خواهم کرد؛ انشاءالله.
روز میلاد پیغمبر (علیه و آله السّلام) یک روز استثنائی است در تاریخ. علت هم این است که ولادت نبی مکرم، مقدمه ضروری و لازم نبوت ختمیه است و نبوت ختمیه درواقع نسخه نهایی و کامل برای سعادت و تعالی بشر است؛ بنابراین روز میلاد، روز بسیار مهمی است.
من یک جمله، یک کلمه درباره این حرکت عمومی پیامبران عرض کنم. اگر ما حرکت عام تاریخ بشر را تشبیه کنیم به یک کاروان که در راهی در حرکت است و بشر در این حرکت تاریخی در مسیر زمان، در بستر زمان درحال حرکت و پیشرفت است، قطعا کاروانسالار و راهبر این کاروان، انبیای الهیاند. انبیای الهی، هم راه را نشان میدهند، هم قدرت تشخیص جهتیابی را در آحاد انسان و در افراد انسان تقویت میکنند. صرفا راه نشان دادن نیست، [بلکه] قدرت و توانایی تشخیص را در آحاد بشر بالا میبرند؛ به تعبیر امیرالمؤمنین (علیه السّلام): لِیَستَأدوهُم میثاقَ فِطرَتِهِ وَ یُذَکِّروهُم مَنسِیَّ نِعمَتِهِ ... وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول. با مردم اینجور رفتار میکنند؛ فطرت را بیدار میکنند، نیروی خردورزی و اندیشه را فعال میکنند، به کار میاندازند و بشر به این وسیله میتواند بهطرف جلو حرکت کند. البته درطول زمان، در برهههایی افراد این کاروان، یعنی آحاد بشر، به حرف انبیا گوش کردند، راهی را که آنها نشان دادند، رفتند و نتایجش را دیدند؛ در برهههایی هم بهعکس، در مقابل انبیا ایستادند، به حرف آنها توجه نکردند، هدایت آنها را نادیده گرفتند، آنجا هم تبعات و نتایج سوءاش را مشاهده کردند؛ همین گونهگونیها در تاریخ بشر که گاهی بعضی هدایت شدهاند، بعضی هدایت نشدهاند، این عوارض حیات تاریخ بشر را بهوجود آورده؛ یعنی جبههبندیها، تعارضها، حقوباطلها، ایمانها و کفرانها را به وجود آورده؛ تصویر کلی تاریخ بشر این است.
انبیا این هدایت و رعایت و کمک به بشر و این دعوت را هم به طرق مختلفی انجام دادند؛ قرآن همه این طرق را در بخشهای مختلف بیان فرموده؛ حالا من چند موردش را مثلا عرض بکنم. یکجا «وَ ما عَلَینا اِلَّا البَلاغُ المُبین» است. [میفرماید] پیغمبر وظیفهاش «رساندن» است؛ فقط همین؛ وَ ما عَلَینا؛ غیر از این چیز دیگری، وظیفهای ندارد؛ در یک شرایطی اینجوری [است]؛ اما در یک شرایطی هم «ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا لِیُطاعَ بِاِذنِ الله»؛ باید مورد «اطاعت» قرار بگیرد؛ یعنی تشکیلات سیاسی درست کند، جامعه را حرکت بدهد و موظفند گوش کنند، اطاعت کنند و مانند اینها. یک جا میفرماید: «اُدعُ اِلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَةِ وَ المَوعِظَةِ الحَسَنَةِ وَ جادِلهُم بِالَّتی هِیَ اَحسَن»؛ شیوه دعوت میشود این؛ یک جا هم میفرماید: «وَ کَاَیِّن مِن نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنوا لِما اَصابَهُم فی سَبیلِ اللَه» تا آخر. یک جا زبانِ خوش است، یکجا قدرت نظامی است؛ بسته به شرایط است. یا در یک جا میفرماید: «فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللَهِ لِنتَ لَهُم وَلَو کُنتَ فَظّاً غَلیظَ القَلبِ لَانفَضّوا مِن حَولِک.» تعبیر «غلظت» را در اینجا به کار میبرد: «غَلیظَ القَلب»؛ اگر اینجور بود، نمیتوانستی این حرکت را انجام بدهی. یک جا دیگر میفرماید: «جاهِدِ الکُفّارَ وَ المُنافِقینَ وَ اغلُظ عَلَیهِم»؛ همان «غلظت» را توصیه میکند. بنابراین شیوه دعوت یکجور نیست. شیوه دعوت پیغمبران در شرایط مختلف، در زمانهای و مکانهای مختلف تفاوت پیدا میکند. اینکه میگوییم عقل بشر را بالا ببرند، قدرت تشخیص را بالا ببرند، معنایش همین است که در هر زمانی ببینند چگونه میتوانند این دعوت را اشاعه بدهند، این دعوت را پیش ببرند.
خب اینهایی که عرض کردیم، توصیف است. در این کاروان عظیم تاریخ بشر گفتیم انبیا کاروانسالارند؛ درخلال سلسله این راهبران و قافلهسالاران، بدونتردید کاروانسالار حقیقی و نهایی و اصلی، وجود مقدس حضرت محمد مصطفی(صلّیالله علیه و آله) است. بهقول آن عارف بزرگ:
در این ره انبیا چون ساربانند / دلیل و رهنمای کاروانند
وز ایشان سید ما گشت سالار / هم او اول، هم او آخر در این کار
«اول» است، چون در مقدم صفوف پیغمبران الهی قرار دارد؛ «آخر» است، چون کاملترین و نهاییترین برنامه الهی را به بشریت عرضه میکند.
خب، روز میلاد پیغمبر طبعا روز طلوع این خورشید است، روز رونمایی از این گوهر بیهمتای عالم وجود است؛ بنابراین روز بزرگی است، روز مهمی است. ما نباید روز میلاد پیغمبر را دستکم بگیریم. خب باید درس بگیریم؛ صرف توصیف و تمجید که کفایت نمیکند. درس پیغمبر، یک درس کامل و جامع و همهجانبه است که برای همه زندگی است؛ هر بخشی از این، قابل تبیین و تشریح و توصیف فراوان است.
یکی از این درسهای زندگی پیغمبر و دعوت پیغمبر را ــ که شاید یکی از بزرگترین درسهای نبوی برای ما این است ــ من عرض میکنم و آن عبارت است از: امتسازی؛ تشکیل «امت اسلامی». آن مبارزات سیزدهساله مکه منتهی شد به هجرت که پایهگذاری امت اسلامی است. امت اسلامی با هجرت کلید خورد، با سختیها و دشواریها و گرسنگیها و سختیهای اهل صُفّه و مردم مدینه ــ که مهاجرشان یکجور، انصارشان یکجور [سختی کشیدند] ــ ادامه پیدا کرد؛ با مجاهدتها، مبارزهها، فداکاریها امت اسلامی تحکیم شد؛ با فداکاریهایی که در دوران حیات مبارک پیغمبر انجام گرفت و گذشتها و ایثارهایی که بعد از رحلت آن بزرگوار انجام گرفت، این امت پایدار ماند. البته بهتر از آنکه اداره شد میتوانست اداره بشود لکن امت اسلامی بهعنوان یک امت که بنای آن را پیغمبر اکرم در مدینه با جمعیت محدود گذاشته بود، باقی ماند. ما امروز به این درس احتیاج داریم؛ ما امروز فاقد امت اسلامی هستیم. کشورهای اسلامی زیادند، نزدیک دومیلیارد مسلمان در دنیا زندگی میکنند اما عنوان «امت» را نمیتوان بر این مجموعه گذاشت؛ چون هماهنگ نیستند، چون یکجهت نیستند.
امت یعنی مجموعه انسانهایی که در یکجهت، بهسوی یک هدف، با یک انگیزه دارند حرکت میکنند؛ ما اینجور نیستیم، ما متفرقیم. نتیجه این تفرق، سلطه دشمنان اسلام است؛ نتیجه این تفرق این است که فلان کشور اسلامی احساس میکند اگر بخواهد خودش را نگه دارد، باید به آمریکا تکیه کند؛ اگر متفرق نبودیم، این نیاز احساس نمیشد. ما میتوانستیم پشتدرپشت هم، دستدردست هم از امکانات یکدیگر استفاده کنیم، بههم کمک کنیم، یک «واحد» را تشکیل بدهیم؛ این واحد از همه قدرتهای امروز دنیا میتوانست قویتر باشد. کمااینکه یک روز اینجوری بود؛ با همه اشکالات و ایرادهایی که در آن وضع وجود داشت، درعینحال چون یکی بودند، قدرت محسوب میشدند؛ ما امروز اینجور نیستیم. این بزرگترین درس امروز ما است؛ باید به هم نزدیک بشویم.
ما امروز نیازمند تشکیل امت اسلامی هستیم، یعنی باید دنبال این برویم. چه کسی میتواند در این زمینه کمک کند؟ دولتها میتوانند تأثیر بگذارند؛ البته انگیزه در دولتها خیلی قوی نیست. آنهایی که میتوانند این انگیزه را قوی کنند، خواص دنیای اسلامند؛ یعنی همین شماها: سیاستمداران، علما، دانشمندان، دانشگاهیان، طبقات بانفوذ و صاحبفکر، شعرا، نویسندگان، تحلیلگران سیاسی و اجتماعی. اینها میتوانند اثر بگذارند. فرض بفرمایید اگر ده سال همه مطبوعات دنیای اسلام روی اتحاد مسلمین تکیه کنند، مقاله بنویسند، شاعر شعر بگوید، تحلیلگر تحلیل کند، استاد دانشگاه تبیین کند، عالم دینی حکم کند، بلاشک درطول این ده سال وضعیت بهکلی عوض خواهد شد؛ ملتها که بیدار شدند، ملتها که علاقهمند شدند، دولتها ناچار میشوند در آن جهت حرکت بکنند. خواص میتوانند این کار را انجام بدهند؛ این وظیفه ماست.
البته این حرفی که بنده عرض میکنم ــ ایجاد این وحدت و تشکیل امت اسلامی ــ دشمنانی دارد؛ دشمنان اسلام؛ روی «دشمنان اسلام» فکر کنید، تکیه کنید؛ دشمن فلان کشور، مهم نیست؛ کسانی هستند که دشمن اسلامند، ولو به یکبخشی از مسلمین بهظاهر خودشان را نزدیک میکنند برای اینکه یک بخش دیگر را نابود کنند اما درواقع دشمن اسلامند؛ اینها نمیخواهند این امت اسلامی تشکیل بشود؛ اینها نمیخواهند این اتحاد به وجود بیاید؛ اینها گسلهای مذهبی درون دنیای اسلام را فعال میکنند.
یکی از مشکلتراشترین گسلهای موجود بین جوامع، گسل اعتقادی و دینی است، مثل گسلهای زلزله. اگر چنانچه این گسل فعال بشود، خیلی آسان نمیشود این گسل را خاموش کرد. جنگهای صلیبی دویست سال طول کشید و واقعا صلیبی بود؛ واقعا جنگ دینی بود و روی تعصبات دینی این کار انجام گرفت. نمیگذارند، نمیخواهند بگذارند. باید بر خواست دشمن فائق آمد. اینکه امام بزرگوار ما از قبل از پیروزی انقلاب روی وحدت دنیای اسلام و وحدت شیعه و سنی این همه تکیه کردهاند، بهخاطر همین است، چون قدرت دنیای اسلام ناشی از اتحاد است و دشمن عکس این را میخواهد و بهعکس این عمل میکند و تلاش میکند. این درس امروز ما از حضرت است.
البته این را هم خودمان و مردم کشور خودمان توجه داشته باشیم که اگر میخواهیم پیام ما، پیام وحدت ما، در دنیا صادقانه تلقی بشود، باید بین خودمان این اتحاد را ایجاد کنیم. اختلافسلیقه و اختلافنظر و اختلافهای سیاسی و امثال اینها نباید در همدستی و همبازویی و همگامی ملت و همدلی ملت تأثیر بگذارد؛ دنبال اهداف حقیقی باید حرکت کنیم. اگر این اتفاق افتاد، آنوقت دیگر دشمن نمیتواند به موجود لجن فاسد خبیثی مثل رژیمصهیونی این اجازه را بدهد که این همه جنایت را در این منطقه انجام بدهد. امروز ببینید رژیمصهیونی چه میکند! یعنی جنایتهایی که انجام میدهند بدون شرم، بدون پنهانکاری [است]؛ در غزه یکجور، در کرانه باختری یکجور، در لبنان یکجور، در سوریه یکجور؛ جنایت میکنند بهمعنای واقعی کلمه. طرفشان مرد جنگی نیست، طرفشان آحاد مردمند. در فلسطین به مردان جنگی نتوانستند ضربهای وارد کنند، خشم جاهلانه و خباثتآلود خود را سر بچههای کوچک، سر بیماران بیمارستانها، سر مدارس فرزندان نورسیده خالی کردند. این بهخاطر این است که ما از قدرت درونی خودمان استفاده نمیکنیم؛ باید استفاده کنیم. این قدرت درونی میتواند رژیمصهیونی را، این غده سرطانی خبیث را از قلب جامعه اسلامی یعنی فلسطین بردارد و ازاله کند و نفوذ و تسلط و دخالت زورگویانه آمریکا را در این منطقه از بین ببرد؛ [ما] میتوانیم.
امروز قدم اول و اولین کار در اتحاد دنیای اسلام ضد این باند جنایتکار و باند تروری که بر فلسطین حکومت میکنند و قصف کردند سرزمین فلسطین را، این است که کشورهای اسلامی ارتباطات اقتصادیشان را بهکلی با این باند جنایتکار قطع کنند؛ این دیگر کمترین کاری است که میتوانند انجام بدهند؛ باید این کار انجام بگیرد. ارتباطات اقتصادی را از بین ببرند، ارتباطات سیاسی را تضعیف کنند، حملات مطبوعاتی، حملات رسانهای را تقویت کنند و صریحا ابراز کنند و نشان بدهند که درکنار ملت مظلوم فلسطین قرار دارند.
امیدواریم انشاءالله خدای متعال همه ما را هدایت کند؛ دولتها را، ملتها را، خواص را، مجموعههای فعال را هدایت کند تا بتوانیم این وظیفه را انجام بدهیم.