با بازگشت طالبان به قدرت در آگوست 2021، بحث در مورد چگونگی برخورد جامعه جهانی با این حکومت جدید آغاز شد.
در کشاکش میان خواستههای جامعه بینالمللی از کابل در مورد حقوق اقلیتها و مسائل حقوق بشری، و اصرار طالبان به حفظ اصول ایدئولوژیک خود در امر حکمرانی، مسئله پذیرش بینالمللی امارت اسلامی به چالشی مهم برای حکومت افغانستان تبدیل شده است.
در این میان تمام روزنهها برای طالبان بسته نمانده و امارت اسلامی با پیگیری دیپلماسی و حتی برخی زد و بندهای پشت پرده توانسته راهحلهایی برای کاهش انزوای بین المللی پیدا کند.
اخیرا تحولاتی در شرف اجراست که نشان میدهد برخی کشورها در مسیر تعامل با این گروه گام برمیدارند.
در این راستا، طالبان روز چهارشنبه (31 مرداد) با انتشار بیانیهای اعلام کرد که «مولوی بدرالدین حقانی» به عنوان سفیر این افغانستان در امارات تعیین شده و استوارنامه خود را به دستیار معاون وزیر خارجه در امور پروتکل در امارات تقدیم کرده است.
این برجسته ترین دستاورد دیپلماتیک برای طالبان از زمان تعیین سفیر در چین در ژانویه گذشته است که امارات را به اولین کشور در خاورمیانه تبدیل کرد که روابط سیاسی با کابل برقرار کرده است.
ابوظبی هم با تایید دریافت استوارنامه نماینده طالبان، به جای واژه «امارت اسلامی افغانستان» که توسط دولت کنونی کابل استفاده میشود، از عبارت «جمهوری اسلامی افغانستان» استفاده کرد.
اگرچه چین و امارات رسماً به رسمیت شناختن دولت طالبان را اعلام نکردهاند، اما دیپلماتها و تحلیلگران بینالمللی معتقدند که پذیرش سفیر رسمی یک گام مهم در زمینه توسعه در روابط دوجانبه است.
روابط بین طالبان و امارات مدتها موضوع بحث و مناقشه بوده است، اگرچه این کشور یکی از سه کشوری بود که در اواخر دهه 1990 دولت اول طالبان را به رسمیت شناخت، اما پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 و سقوط رژیم کابل به دست نیروهای ائتلاف، اوضاع تغییر کرد. با این حال با بازگشت مجدد طالبان به قدرت، مجدداً ورق معادلات به سمت احیای روابط چرخیده و حاکمان ابوظبی رویکرد خود را تغییر دادهاند.
طالبان پیش از این نمایندگانی را به چندین کشور از جمله پاکستان فرستاد تا با پست «کاردار» مأموریتها و وظایف سفیر را برعهده بگیرند اما این کشورها تاکنون با درخواست طالبان موافقت نکردهاند.
در بیشتر کشورها دیپلماتهای قبلی دولت افغانستان مشغول بکار هستند و در حالی که طالبان اعلام کرده که فعالیت آنها غیرقانونی و نامشروع است اما تلاش این گروه برای به دست گرفتن کنترل سفارتخانههای این کشور در سایر کشورها هنوز نتیجهبخش نبوده است.
سازمان ملل میگوید که به رسمیت شناختن حکومت طالبان با محدودیتهایی برای زنان و دختران تقریباً غیرممکن است. طالبان میگوید که طبق قوانین اسلامی به حقوق زنان احترام میگذارد و محدودیتها در بخش بانکی و عدم به رسمیت شناختن دولت، اقتصاد آن را با مشکل مواجه میکند. همچنین جامعه جهانی هر گونه به رسمیت شناختن حکومت طالبان را به تشکیل دولتی فراگیر متشکل از همه اقوام و جناحهای سیاسی افغانستان مشروط کرده، چیزی که تاکنون طالبان به آن عمل نکرده است.
در چنین شرایطی حکومت طالبان تلاش کرده تا مسیرهای دیگر را امتحان کند و بر همین اساس به برقراری روابط دوجانبه با قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای روی آورده است.
نیاز متقابل امارات و طالبان به یکدیگر
بدون شک امارات و طالبان از برقراری روابط دیپلماتیک اهداف و برنامههایی را برای خود تعریف کردهاند که قصد دارند از طریق همکاری به آنها دست پیدا کنند.
طالبان با امارات قراردادهایی را برای اجرای عملیات در فرودگاه کابل در سال 2022 امضا کرد که مقدمه روابط اقتصادی آنها بود. همچنین، سراج الدین حقانی، وزیر داخله حکومت طالبان که ایالات متحده به طور خاص او را در لیست ترورسم قرار داده است، در ماه ژوئن با شیخ محمد بن زاید آل نهیان، حاکم امارات در ابوظبی ملاقات کرد.
این به رسمیت شناختن ممکن است بخشی از یک استراتژی گستردهتر با هدف تامین منافع امارات در منطقه باشد. امارات در یک دهه اخیر تلاش کرده با ارتقای وزن خود در نقشدهی به معادلات منطقه، رهبری و مدیریت تحولات سیاسی در غرب آسیا را به دست بگیرد و همکاری با حکومت طالبان هم در این راستا قابل ارزیابی است.
اسماعیل باقری، کارشناس امور افغانستان در گفتگو با «الوقت» درباره اهداف امارات از همکاری با حکومت طالبان گفت:«امارات و طالبان به همدیگر نیاز دارند و این تعاملات سیاسی بخشی از روابط دوجانبه است و قسمتی دیگر دستورکاری است که از سوی آمریکا به امارات دیکته شده است. حکومت طالبان قصد دارد از سوی جامعه بینالمللی به رسمیت شناخته شود و احساس میکند از طریق ارتباط با کشورهای منطقه به ویژه امارات میتواند در این مسیر موفقیتی کسب کند».
باقری همچنین تاکید کرد:«مسئله دیگر نیازهای طالبان برای جلب مشارکت امارات در بخش اقتصادی افغانستان است. امارات در فرودگاهها و پایگاههای هوایی افغانستان نقش محوری بازی میکند و ابوظبی کنترل و مدیریت این بخشها را در اختیار دارد. امارات، به دلیل برخورداری از منابع مالی گسترده، ممکن است انگیزههای اقتصادی و سیاسی در پشت پذیرش استوارنامه سفیر طالبان داشته باشد، زیرا حضور در افغانستان فرصتهای سرمایهگذاری را برای ابوظبی در کشوری که دارای منابع طبیعی بزرگ است باز میکند و میتواند در چنین شرایطی با ساخت زیرساختها و سرمایه گذاری در افغانستان نفوذ خود را در این کشور افزایش دهد. از سوی دیگر، امارات در منطقه «خوست» در شمال ننگرهار هم فرودگاه بینالمللی احداث کرده است و وزیر کشور طالبان با مقامات امارات دیدارهایی داشتهاند. ظاهر قضیه این است که امارات و سایر قدرتها میخواهند با همکاری طالبان، با گروه تروریستی داعش در افغانستان مقابله کنند».
باقری درباره ابعاد سیاسی این قضیه هم گفت:«پذیرش نماینده طالبان در امارات به نوعی به رسمیت شناختن حکومت این گروه است و کشورهای عربی سعی دارند بسترهای لازم را برای به رسمت شناختن طالبان فراهم کنند تا جامعه جهانی نیز در نهایت این حکومت را بپذیرد».
باقری در ادامه رقابت بین کشورهای عربی را هم در تعاملات سیاسی امارات با حکومت طالبان دخیل میداند و در این باره تاکید کرد:«امارات نمیخواهد تا قطر در امور داخلی افغانستان قدرت بلامنازع باشد و سعی دارد با کنار زدن دوحه، در امور داخلی افغانستان به بازیگری کلیدی تبدیل شود. به نظر میرسد عربستان و آمریکا هم از سیاست امارات در افغانستان حمایت میکنند تا ظاهرا در قالب کمکهای اقتصادی، به رهبران طالبان دسترسی و نفوذ داشته باشند. همچنین، عربستان و امارات سعی دارند با نفوذ در افغانستان، مدارس دینی را تاسیس کنند تا بتوانند تفکرات افغانها را با سیاستهای خود جهت دهند».