دیدگاه سیاست خارجی دولت سیزدهم در ایران بر تعامل با همه کشورهای جهان بدون اتکای صرف به غرب پایه گذاری شده است. تعداد و مقصد سفرهای خارجی «
سید ابراهیم رئیسی» در حدود دو سال ریاست جمهوری گویای همین نکته است زیرا تنها یکی از سفرهای رئیس جمهوری به نیویورک و آن هم برای حضور در نشست مجمع عمومی سازمان ملل صورت گرفته است.
آخرین دستاورد مهم دولت در حوزه سیاست خارجی عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای بوده است که دارای پیامدهای مهم سیاسی و اقتصادی و امنیتی برای کشور خواهد بود.
تحول در سیاست خارجی ایران
همین سفرهای مهم و موفق دیپلماتیک رئیسی موجب شد تا نشریه اروپایی «مدرن دیپلماسی» از تحول آفرینی در سیاست خارجی ایران سخن بگوید زیرا بر خلاف گذشته کشورهای غیرغربی اولویت دیپلماسی ایران شده اند. در این دوره سیاستخارجی ایران تغییرات قابل توجهی به خود دیده که هم منعکسکننده مسایل داخلی و هم تغییر در مؤلفههای ژئوپلیتیکی هستند. در همین راستا جمهوری اسلامی ایران باتوجه رویکرد های انقلابی خود، در حال بازنگری در اهداف سیاست خارجی است تا با دگرگونی شرایط محلی و جهانی همگام شود و زمینه را برای راه اندازی مشارکت های جدید با چین، روسیه و سایر کشورها را فراهم کند.
گزارش فوق تصریح دارد که سیاستخارجی دولت سیزدهم بر افزایش روابط با همسایگان و توسعه روابط با قدرتهای آسیایی و دیگر مناطق جهان متمرکز است. طبق این تحلیل حتی انتخاب «حسین امیرعبداللهیان» بهعنوان وزیر امور خارجه حکایت از اهداف رییسی داشت زیرا وی در حوزه کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا تخصص دارد.
بر این اساس الحاق اخیر ایران به سازمان همکاری شانگهای حرکتی قابل توجه بود که در دولت رئیسی حاصل شد و ایران را قادر می سازد تا فعالانه تر در امور منطقهای مشارکت و از فرصتهای این نهاد برای تقویت همکاری های اقتصادی و امنیتی استفاده کند. از سوی دیگر عادیسازی روابط با کشورهای منطقه هم از دیگر دستاوردهای مهم سیاست خارجی ایران بوده است.
نویسنده گزارش تصریح دارد سیاستخارجی ایران با تغییر بازیگران و نیروهای جغرافیای سیاسی، در راستای پیشبرد اهداف داخلی، منطقهای و جهانی حرکت می کند. سیاستخارجی ایران در سالهای اخیر تغییر کرده و در واقع ایران قصد دارد با گسترش تعاملات سیاسی و اقتصادی خود در گستره جهان و تقویت روابط منطقهای با مشکلات ناشی از تحریمها مقابله کند و موقعیتی راهبردی را در عرصه بینالمللی به دست آورد.
احیای روابط پیشین با آفریقا
پس از سفر چند هفته قبل رئیسی به چند کشور دوست در آمریکای لاتین، رئیس جمهور کشورمان ؛ امروز سه شنبه ۲۰ تیرماه در راستای تقویت همکاری با کشورهای آفریقایی ، سفر دوره ای خود به سه کشور کنیا، اوگاندا و زیمبابوه در شرق و جنوب قاره آفریقا را آغاز کرد.
البته جمهوری اسلامی ایران از مدت ها قبل به ویژه در دولت های نهم و دهم برقراری روابط نزدیک با آفریقا را در دستور کار خود قرار داده بود و به همین دلیل اکنون به عنوان یکی از قدرت های مهم و بانفوذ در این قاره به شمار می رود.
«موسسه خاورمیانه» (Middle East Institute) در تحلیل روابط ایران با کشورهای آفریقایی بر این باور است که پس از شکست توافق هسته ای سال ۲۰۱۵ در دوره حسن روحانی، جمهوری اسلامی ایجاد دگرگونی در سیاست خارجی خود را شروع کرد. اگرچه مقامات ایرانی همچنان به احیای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) علاقه مند هستند، رئیسی از گفتمان مقاومتی حمایت می کند که معتقد است ایران باید به جای تلاش برای لغو تحریم ها از طریق مذاکرات سیاسی، بر خنثی کردن تحریم ها تمرکز کند. نقطه کانونی این جهان بینی، گسترش روابط با کشورهای غیرغربی است و آفریقا در این تلاش نقش محوری دارد.
در همین راستا بود که رئیسی از همان ابتدا تاکید داشت در دولت وی همه ظرفیت ها برای همکاری با کشورهای آفریقایی به طور جدی فعال می شود.
گزارش این مرکز پژوهشی می افزاید: دولت رئیسی دوره جدیدی را در سیاست خارجی کشور آغاز کرد و به نظر می رسد دولت وی بر اساس نقشه راه «مقاومت» که رهبر انقلاب برای توانمندسازی جمهوری اسلامی ترسیم کرده ، گام برخواهد داشت. این چارچوب باعث شد تا دولت رئیسی خط مشی «محمود احمدی نژاد» رئیس جمهوی سابق ایران در مورد آفریقا را احیا کند و آن را بهروز و تقویت نماید تا بازتاب دهنده شرایط در حال تغییر ایران و محیط بین المللی باشد. سه گزاره اصلی در پشت این تمرکز احتمالی مجدد بر آفریقا در دوره رئیسی عبارتند از
جهان محدود به غرب نیست، دور زدن تحریم ها و گسترش جغرافیای مقاومت.
غرب و نفوذ ایران در آفریقا
همین ویژگی است که اندیشکده آمریکایی را وادار به اعتراف کرد که در زمینه رقابت قدرت های بزرگ در قاره آفریقا، دولت «جو بایدن» نباید عمق نفوذ تهران در آفریقا را نادیده بگیرد.اندیشکده آمریکایی «شورای آتلانتیک» اذعان دارد وقتی از رقابت بین قدرت های بزرگ در آفریقا صحبت می شود بایدن نباید از ایران به عنوان یک رقیب چشم پوشی کند.
این گزارش با اشاره به تلاش های آمریکا در جذب رهبران آفریقایی آورده است: در اواسط دسامبر ۲۰۲۲ (آذر ۱۴۰۱) «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا رهبران کشورهای آفریقایی را به نشستی در واشنگتن دعوت کرد. در آن دیدار آنها در زمینه همکاری با ایالات متحده برای رفع چالش ها در حوزه های اقتصادی، مدنی و امنیتی گفت وگو کردند. نشست سران و سفرهای اخیر مقامات بلندپایه دولت بایدن به آفریقا به عنوان نقطه اوج تلاش های کاخ سفید برای تقویت روابط بین ایالات متحده و قاره آفریقا در ابعاد گوناگون ارزیابی شده است. این رویکرد دولت بایدن با خط مشی دولت دونالد ترامپ به طور کامل متفاوت است.
گزارش تصریح دارد: با این حال، یکی از حوزههایی که هر دو دولت بایدن و ترامپ آن را به طور کل به فراموشی سپردند، نفوذ فزاینده ایران در قاره آفریقا است. از زمان انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ و در نتیجه تشدید فشارهای سیاسی بر تهران، آفریقا به قاره ای جذاب برای جمهوری اسلامی تبدیل شده است. ایران آفریقا را بهعنوان کارزاری برای کسب نفوذ، قدرت و قلمرو میبیند. ضمن آنکه تهران در آن منطقه به دنبال مقابله با نفوذ غرب بهویژه ایالات متحده است و در همکاری با عناصری که مخالف استعمار هستند تلاش دارد تا مسیر مستقل تری را ترسیم کند.
شورای آتلانتیک با بیان اینکه ایران شبکه جهانی سازمان های مذهبی و فرهنگی خود را هم در این راستا به کار گرفته است تا نفوذ خود در آفریقا را افزایش دهد، مدعی شد یکی از نمونه ها از نفوذ عمیق ایران در کشورهای آفریقایی تلاش بیسابقه آن برای آزاد کردن روحانی شیعه نیجریه «شیخ ابراهیم زکزاکی» از بازداشت در سال ۲۰۱۹ بوده است.
در گزارش تصریح شد که در میانه های اسفند ۱۴۰۱ اجلاس اقتصادی ایران و آفریقای غربی در تهران برگزار شد که نشانه دیگری از تلاش ایران برای تقویت روابط خود با کشورهای آفریقایی و تقویت جایگاه آن به ویژه در غرب این قاره بود. این اقدام در واقع بخشی از خط مشی «ابراهیم رئیسی» رئیس جمهوری ایران در تقویت رابطه با کشورهای غرب آفریقا می باشد که نمونه بارز این رویکرد در سفر وی به گینه بیاساو در آگوست ۲۰۲۱ نمایان شده است. وی قول داده است که به گسترش روابط بین ایران و کشورهای قاره آفریقا ادامه می دهد.
کارشناس اتاق فکر آمریکایی هشدار داد دولت بایدن برای محافظت از منافع ایالات متحده در آفریقا نمی تواند تنها بر حضور رو به رشد چین و روسیه در آن متمرکز باشد و باید نفوذ عمیقتر تهران در آفریقا را هم جدی بگیرد زیرا چالشی فزاینده را برای سیاست آمریکا در آفریقا ایجاد می کند زیرا به نظر نویسنده، با نگاهی به آینده، آفریقا همچنان هدف جذابی برای سیاست ایران در دوره ابراهیم رئیسی خواهد بود.