تا به حال فکر میکردم نقش انگلستان به برپایی رژیم صهیونیستی و اشغال سرزمین فلسطین، محدود میشود و اینکه چگونه صهیونیستها را قبل از ۱۹۴۷ به تدریج در فلسطین ریشه دار سکنا دادند و امور را به آنها واگذار کردند و با نمایش ساختگی و هماهنگ شده و مساعدت امریکا و برخی کشورهای دیگر در مجمع عمومی سازمان ملل و یک مصوبه غیرالزامآور، بزرگترین تراژدی غیرانسانی را خلق کردند، ولی اخیراً در گزارشی که یک حقوقدان به نام محمد الصبیحی، با ارائه مستندات و اطلاعات و ارقام در روزنامه اردنی رأیالیوم منتشر کرده، متوجه شدم که روباه پیر استعمار، بزرگترین سرقت قرن بیستم را نیز در کنار سرقت سرزمین فلسطین برای صهیونیستها، به عنوان هدیه و حقالزحمه خود مرتکب شده است.
در حالی که پس از ۹ ماه نسلکشی و ارتکاب همه انواع جنایات که ممکن است به اذهان بشر متبادر شود، در غزه و به دست صهیونیستها، شاهد هستیم که یک موج جهانی برای به رسمیت شناختن دولت فلسطین به راه افتاده تا گام اول برای تحقق سرزمینی خواستههای قانونی مردم فلسطین به نتیجه برسد، ولی انگلیسیها از این رویکرد طفره میروند یا سعی دارند بر حقایق تاریخی سرپوش بگذارند.
این حقوقدان و اسناد و آمار وی تأکید دارد که انگلیسیها پس از هماهنگی با صهیونیستها برای پایان دادن به دوره قیمومیت خود بر فلسطین، اموال و طلای بانک مرکزی فلسطین را غارت کرده و با خود به لندن بردهاند.
این گزارش حاکی است انگلیسیها هزار تن طلای بانک مرکزی فلسطین را براساس قواعد اداری که با تعدیل قانون انگلیسی در سال ۱۹۴۸ به عمل آوردند با خود به لندن به غارت بردهاند.
همین گزارش حاکی است که ۱۳۸ میلیون پوند فلسطین را نیز همراه با طلا که قیمت آن در زمان سرقت ۷۰ تا ۸۰ میلیارد دلار بوده به دیگر ثروتهای غارت شده از مستعمرات افزودهاند.
قیمت این سرقت عظیم قرن با نرخ امروز بالغ بر ۶ تریلیون پوند میشود که میتواند ثروتی عظیم برای مردم مظلوم غزه و فلسطین در یک سرزمین کامل از دریا تا رود (بحر تا نهر) باشد. نکته مهمی که این حقوقدان مورد تأکید قرار داده، این است که به موجب قوانین موجود انگلیس، حکومت انگلیس در صورتی که به دولت فلسطین اعتراف کند و این دولت تشکیل شود، ناچار به بازگرداندن آن است.
به همین دلیل میتوان به چرایی حمایت بیچون و چرای انگلیس از رژیم صهیونیستی در تمامی هفت دهه گذشته و کارشکنی در تحقق خواستههای یک ملت مظلوم و آواره شده در تشکیل حکومت فلسطینی در سرزمین تاریخی و قانونیشان پی برد! بزرگترین سرقت سرزمین و اموال و طلا در قرن بیستم با طراحی و مدیریت و حمایت انگلیسی را باید یکی از پروندههای سیاه استعماری انگلیس ارزیابی کرد که برای افزودن به ثروت غارتی ملکه انگلیس، حتی از حقوق سرزمینی و حاکمیتی فلسطین جلوگیری میکند.
پرچمداری امروز بسیاری از شعارهای دروغین بشردوستانه، دموکراسی و تمدن غربی را همین انگلیسیها و دیگر دول اروپایی استعمارگر و امریکا در دست دارند که کوس رسوایی آنها را مظلومیت مردم غزه و فلسطین آنچنان نواختهاند که حتی مردم کشورهای غربی از تاریخ ننگین غرب در تعامل با کشورهای جهان شرمگین هستند و رفاه و پیشرفت خود را بر غارت وحشیانه دیگران بنا کردهاند.