به گزارش اسلام تایمز، «از زمان امضای قرارداد سایکس پیکو در سال ۱۹۱۶ بین فرانسه و انگلیس، بیش از صد سال است که زلزلهای در منطقه رخ نداده و اکنون این زلزله درحال رخ دادن است.» این را نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی چند روز پیش حین حضور در دادگاه به آنها اشاره کرده بود.
موافقتنامه سایکس-پیکو یا موافقتنامه آسیای صغیر توافقی سری میان بریتانیا و فرانسه بود که در روز نهم ماه مه ۱۹۱۶ در خلال جنگ جهانی اول و با رضایت روسیه برای تقسیم امپراتوری عثمانی منعقد شد. این توافقنامه به تقسیم سوریه، عراق، لبنان و فلسطین میان فرانسه و بریتانیا منجر شد.این روزها شواهد و قرائن موجود در رسانهها و اظهارات مسئولین رژیم صهیونیستی حاکی از قطعیت برنامههای این رژیم برای دست اندازی بر منابع آب و نفت سوریه و به تاراج بردن استقلال اقتصادی این کشور در سایه بی مبالاتی حکومت جدید سوریه به سرکردگی گروهک تحریر الشام است.
حساب توییتری (ایکس) «اسرائیل بالعربیه»(اسرائیل به زبان عربی) وابسته به وزارت خارجه رژیم صهیونیستی چند روز پیش با انتشار نقشه هایی مربوط به آنچه دوران پادشاهی یهودا و اسرائیل در سه هزار سال قبل خوانده شده ادعا کرد که بخش هایی از کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی، اردن، سوریه و فلسطین را شامل شده است.اگرچه انتشار این نقشه موسوم به نقشه «اسرائیل تاریخی» با واکنش محکومیت کشورهای عربستان، اردن و امارات روبه رو شده اما این کشورها هم در عمل ابزار آمریکا و رژیم صهیونیستی برای پیشبرد نقشه تغییر منطقه شده اند.
نقشه محرمانه اسرائیل برای تقسیم ثروت سوریه
از سوی دیگر روزنامه عبری زبان اسرائیل هیوم نیز فاش کرد که رژیم صهیونیستی نقشه ایجاد یک سازوکار بین المللی برای تجزیه سوریه به چند منطقه را بررسی میکند و روند بررسی این نقشه محرمانه به شمار میرود.باید گفت منطقه در معرض توطئههای نظام مندی است که هدف آنها از تغییر شکل جغرافیایی، نابودی کشورها، تقسیم جوامع و در نهایت یک هدف اصلی و آن کنترل ثروت و اقتصاد منطقه است.این پروژه توسط آمریکا و قدرتهای استعمارگر غربی با حمایت و مشارکت برخی رژیمهای رسمی عربی که مجری این پروژه توطئهآمیز شدهاند، هدایت میشود.
شرکتهای آمریکایی دستاوردی برای عراق نداشتند
این طرحها از عراق و با شعارهای دروغینی مانند نابودی سلاحهای کشتار جمعی و رهایی مردم عراق از حکومت دیکتاتوری آغاز شد اما حقیقت، اشغال عراق و تسلط بر منابع این کشور بود.حضور آمریکا در عراق از زمان اشغال این کشور در سال ۲۰۰۳ به دلایل مختلفی شامل منافع اقتصادی، استراتژیک و سیاسی بوده است.اما برخی از منافع اقتصادی که آمریکا از این حضور برده به شرح زیر است:دسترسی به منابع نفتی: عراق یکی از بزرگترین منابع نفتی جهان را دارد. آمریکا و شرکتهای نفتی آمریکایی توانستهاند از طریق قراردادهای نفتی به استخراج و بهرهبرداری از این منابع بپردازند. آمریکا افزون بر واردات نفت از عراق به تقویت حضور و نفوذ شرکتهای نفتی آمریکایی در صنعت نفت عراق کمک کرده است.پس از سقوط رژیم صدام حسین، قراردادهای بازسازی عراق به شرکتهای آمریکایی اعطا شد. این شامل پروژههای زیرساختی، عمرانی و خدماتی بود که سود زیادی برای شرکتهای آمریکایی داشت.عراق پس از سقوط صدام حسین به بازاری جدید برای محصولات و خدمات آمریکایی تبدیل شد.
به ویژه در زمینه تکنولوژی، تجهیزات نظامی، و کالاهای مصرفی، محصولات آمریکایی در عراق به فروش میرسید.بدون اینکه این کشور در زمینه تولید و خوداتکایی به پیشرفت های قابل توجه دست یابد.حضور نظامی آمریکا در عراق به تقویت نفوذ اقتصادی آمریکا در خاورمیانه و منطقه خلیج فارس کمک کرده است. این نفوذ اقتصادی میتواند به شکل روابط تجاری و سرمایهگذاریهای مختلف باشد.این در حالی است که حسن شاکر الکعبی، عضو ائتلاف الفتح عراق اعلام کرده که آمریکا در حمایت از اقتصاد عراق جدی نیست و تمام شرکت های آمریکایی که وارد عراق شده اند تا پروژه های مختلف را در این کشور عملی کنند، هیچ دستاوردی نداشتهاند.