به گزارش اسلام تایمز، دکتر علیاکبر ولایتی مشاور مقام معظم رهبری در امور بین الملل طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: طی چند روز اخیر، برخی از مقامات ترکیه در اقدامی کمسابقه و تاسفبار، جمهوری اسلامی ایران را - به خیال خود - نصیحت کردهاند که مراقب باشد با اقدامات جسورانه خود موجب عصبانیت صهیونیستها نشود!! مقامات دولت ترکیه میدانند و به وضوح دیدهاند که جمهوری اسلامی ایران سالهاست با اقتدار مثالزدنی در مقابل رژیم وحشی و کودککش صهیونیستی (تفاله بازمانده از صلیبیون) ایستاده است و معادلات منطقه و جهان را به نفع اسلام و سقوط صهیونیستها تغییر داده است.
پاسخ ما به دولت ترکیه و برخی دیگر از دولتهای منطقه آن است که ایران مقتدر را با خود قیاس نکنند و هرگز انتظار نداشته باشند که ایران اسلامی نیز مانند آنها با رژیم جعلی و جنایتکار اسرائیل سر سازش داشته باشد.
ما همانگونه که رهبر معظم انقلاب (دامت برکاته) بارها فرمودهاند، بر این باوریم که کشورها در برابر تهاجم ناجوانمردانه صهیونیستها و حامیان سلطهجوی غربی یا باید مقاومت را انتخاب کنند و یا تن به سازش دهند که دومی ذلتبار و پرهزینه و اولی عزتآفرین و بسیار کم هزینهتر از سازش است.
این دو جریان همواره و از جمله، از زمان تاسیس رژیم منحوس اسرائیل تاکنون به صورت دو جریان موازی ادامه داشته است. خط مقابله از زمان مرحوم عزالدین قسام شروع شد و توسط جوانمرد بزرگ عرب مرحوم جمال عبدالناصر ادامه یافت و در مقابل، افرادی مانند شاه ایران، حکومت سعودی و شاه اردن در رأس سازشکاران عملاً جلوی عبدالناصر را گرفتند و سعی کردند که تلاش او را به نفع آمریکا و صهیونیستها به شکست بکشانند و مهمترین ضربهای که به ناصر وارد کردند، قتلعام فلسطینیانی بود که عمدتاً در ساحل غربی رود اردن ساکن بودند.
در آن جنایت که توسط ملک حسین، داماد انگلیسها صورت گرفت، بیش از ۴۰۰۰ فلسطینی قتلعام شده و به شهادت رسیدند و از سوریها که به پشتیبانی فلسطینیان برخاسته بودند ۶۰۰ نفر شهید شدند و این دو خط موازی همچنان ادامه داشت.
امّا، نبرد قهرمانانه ۷ اکتبر مقاومت جدی و بیسابقهای است که توسط نیروهای حماس و جهاد اسلامی در بیش از ۱۴ ماه شکل گرفته و ادامه دارد و این میزان مقاومت از سوی فلسطینیان در جنگهای معاصر بیسابقه است و به معجزه شباهت دارد. از سوی دیگر شدت حملات و جنایات جنگی صهیونیستها نیز در تاریخ نمونهای ندارد.
این نمونههای ارزشمند اسلامی تفسیر عملی آیه شریفه «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا مَن یَرتَدَّ مِنکُم عَن دینِهِ فَسَوفَ یَأتِی الله بِقَومٍ یُحِبُّهُم وَیُحِبّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی المُؤمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الکافِرینَ یُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَلا یَخافونَ لَومَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضلُ اللَّهِ یُؤتیهِ مَن یَشاءُ وَاللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ» است و نکته بسیار مهم آن که این بار کشوری مقتدر و بزرگ چون جمهوری اسلامی ایران به عنوان محور مقاومت پشتیبان گروهها و کشورهایی است که عزم راسخ در ایستادگی و مقاومت در برابر توسعهطلبان جهانی (به عنوان بازماندههای صلیبیها) و ولیده نامشروع آنها یعنی صهیونیستها دارند.
در این میان حامیان حقیر استکبار جهانی و مبلغان بیهویت کفر و توسعهطلبی در جهان و منطقه، اصرار دارند طرفداران پاکباخته جمهوری اسلامی ایران در منطقه را نیروهای نیابتی معرفی کنند و این در حالی است که برخی از دولتهای مرتجع و دست نشانده منطقه، مطیع بیچون و چرای قدرتهای استکباری هستند و بیاجازه آنها آب نمیخورند. این دولتها نه فقط نیروی نیابتی دشمنان اسلام، بلکه پادوهای بیاختیار اربابان خود میباشند.
جمهوری اسلامی ایران همانگونه که رهبر معظم انقلاب به صراحت و با شجاعت اعلام فرمودهاند از کمک به نیروهای مقاومت دریغ نمیکند و در حد امکان به مبارزین راه حق و اهتزاز اسلام یاری میرساند و از آن مهمتر آن که جوانانش را به خط مقدم فرستاده تا با جوانان غیور منطقه اعم از سنی و شیعه در یک نقطه در مقابل دشمنان اسلام بایستند.
اما چند کلمه در مورد سوریه؛
کشور سوریه از زمان حاکمیت مرحوم حافظ اسد تا دوران حال (بشار اسد) به مدت ۵۰ سال در برابر صهیونیستها و حامیان آنها ایستاد؛
۱- بعد از روی کار آمدن جمال عبدالناصر این دو کشور(که عملاً به نوعی جمهوری فدرال تبدیل شده بودند) در کنار هم ایستاده و تا درگذشت مرحوم ناصر به این کار ادامه دادند.
۲-علی صبری و انور سادات از معاونان عبدالناصر بودند که علی صبری فردی مقاوم و هم رأی ناصر بود ولی غربیها روی سادات کار کردند و بعد از فوت ناصر در سپتامبر ۱۹۷۱ از طُرق مختلف و تبلیغات واهی او را خوشنام جلوه داده و جانشین میانهرو ناصر معرفی کردند و علی صبری را در رأس چپهای مصری معرفی کرده و برعکس سادات علیه صبری تبلیغات منفی نمودند.
۳-یک نمایش بسیار پیچیده توسط آمریکاییها به نفع انور سادات روی پرده رفت به این ترتیب که در جنگ ۱۹۶۷ صهیونیستها کل صحرای سینا را تصرف کردند و دیواری بسیار بلند و عریض در کنار دریای احمر ایجاد نمودند که اشغال صحرای سینا قطعی شود، اّما مصریان در سال ۱۹۷۳ با طراحی و موافقت ضمنی آمریکاییها جنگی در رمضان (یوم کیپور) آغاز کردند و سوریه نیز، با وسایلی که فراهم کرده بود، برای کمک به مصر وارد جنگ شد و بخشهایی از جولان را نیز باز پس گرفت، بعد از آن صهیونیستها پیشروی کرده در کیلومتر ۱۰۲ قاهره مستقر شدند و از آن پس هیئتهای آمریکایی به ریاست سایروس ونس (وزیر خارجه سابق آمریکا) از قاهره به تلآویو رفت و آمد میکردند و در نهایت انور سادات و مناخم بگین در کمپ دیوید پیمان صلح امضا کردند که صحرای سینا به مصر بازگردد با این شرط که ارتش آن کشور اجازه حمل سلاح سنگین در آن منطقه (صحرای سینا) را ندارد و دو طرف رابطهای رسمی برقرار کردند و سفارت کشور جعلی اسرائیل در قاهره افتتاح شد.
بعد از این توطئه جایزه صلح نوبل را به سران آن دو کشور دادند.
اما تنها کسی که شجاعانه ایستاد و قراردادی امضا نکرد مرحوم حافظ اسد بود و جبهه الصمود و التصدی را پایهگذاری کرد و این جبهه متشکل از سوریه، لیبی، یمن جنوبی، الجزایر، حتی سودان در زمان (جعفر نُمیری) و ساف(سازمان آزادی بخش فلسطین) شد.
تا سال ۱۹۷۹ اصلیترین کشوری که مقابل قرارداد کمپ دیوید ایستاده بود سوریه بود و در ایران نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به دستور حضرت امام(ره) رابطه با مصر به دلیل خیانت انور سادات در کمپ دیوید قطع شد و از آن پس ایران به عنوان مقتدرترین کشور پرظرفیت اسلامی در کنار سوریه برای حفظ فلسطین قرار گرفت و تلاش نفسگیری در جهت کمک به آزادی فلسطین نمود، بعضی از افراد بیاطلاع میگویند که کمکهای ایران به سوریه یکجانبه بوده است.
لکن باید همه بدانند که سوریه در زمان مرحوم حافظ اسد با وجود نیاز مادی شدیدی که به درآمد ارزی داشت، خط لوله نفت عراق را که به صورت ترانزیت از سوریه عبور میکرد و بر روی هر بشکه حدود ۳ دلار حق ترانزیت میگرفت و در روز یک میلیون بشکه از این خط ترانزیت میشد و شاهرگ حیاتی صدام بود را بدون درخواست ایران و برای کمک به ایران قطع کرد.
از سویی دیگر بنا به گفته رونالد دوما (وزیر خارجه اسبق فرانسه) در مصاحبهای که بعداً منتشر شد، در سال ۲۰۰۹ بشار اسد خط لوله گاز قطر به ترکیه را نپذیرفت و اول به روسیه و سپس به ایران رفت و با شرکت گاز ایران یادداشت تفاهم امضا نمود که گاز ایران از طریق عراق به سوریه و از آنجا به روسیه صادر شود.
ولی برتر و مهمتر این که سوریه یکی از اضلاع مقاومت بوده است و طرح استکباری اخیر علیه سوریه از این زاویه برنامهریزی و به کار گرفته شده بود. ماجرای سقوط دولت اسد مصداق آیه شریفه «تِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ» است و اینگونه فراز و نشیبها و دست به دست شدنها در مسیر تحولات بزرگی نظیر جهانگیر شدن اسلام و انقلاب و فروپاشی نظام سلطه، رخدادی بیرون از انتظار نبوده است و به یقین نه فقط پایان کار نیست بلکه بخشی از آغاز کار است.
اکنون سفارش من به مقامهای ترکیه آن است که به جای توصیه ایران به سازش، خود از راهی که در پیش گرفتهاید بازگردید. شایسته نیست کشوری مانند ترکیه با دهها میلیون مسلمان، در آوردگاه پیش روی به جای همراهی و همسوئی با جهان اسلام و ملتهای مسلمان منطقه، راه سازش با رژیم وحشی و کودککش صهیونیستی را پیش بگیرد.