دریافت لینک صفحه با کد QR
از آمریکا نترسید و نترسانید
گوشه ای از موضع گیری های امام خمینی رحمت الله علیه در برابر امریکا
23 ارديبهشت 1402 12:27
اسلام تایمز: امام خمینی رحمت الله علیه: جوانها هم مطمئن باشند که امریکا هیچ غلطى نمیتواند بکند. بیخود صحبت اینکه اگر دخالت نظامى [کند]، مگر امریکا مىتواند دخالت نظامى در این مملکت بکند؟ امکان برایش ندارد. تمام دنیا توجهشان الآن به اینجاست. مگر امریکا میتواند مقابل همه دنیا بایستد و دخالت نظامى بکند؟ غلط میکند دخالت نظامى بکند. نترسید، نترسانید!
ما روابط با امریکا را مىخواهیم چه بکنیم. روابط ما با امریکا روابط یک مظلوم با یک ظالم است؛ روابط یک غارت شده با یک غارتگر است. ما مىخواهیم چه کنیم. آنها میل دارند که با ما روابط آنها احتیاج دارند که با ما روابط داشته باشند؛ ما چه احتیاجى به امریکا داریم. امریکا آن طرف دنیاست. آنها میخواهند که بازار داشته باشند اینجا. آنها باز طمع دارند که نفت ما را بخورند. ما که، اسلام که، بنا ندارد که ظلم به دیگرى بکند، مظلوم هم نخواهد شد. (صحیفه امام، ج7، ص: 357)
دشمنان ما در اشتباهند که گمان مىکنند که با کشتن ما رژیم منحوس یا مثل او بر مىگردد. دیگر آن اوضاع برگشتنى نیست، ملت ایران دیگر نمىپذیرد آن اوضاع را. امریکا اشتباه کرده است، توطئهچینان امریکا و انگلستان و غیر آنها در اشتباهند، این توطئهها تأثیرى ندارد. ما سد عظیم را شکستهایم و این قطرات ناچیز، چیزى نیستند.( صحیفه امام، ج7، ص: 192 و 193)
خیال نکنید که روابط ما با امریکا و روابط ما با نمیدانم شوروى و روابط ما با اینها یک چیزى است که براى ما یک صلاحى دارد. این مثل رابطه بره با گرگ است! رابطه بره با گرگ، رابطه صلاحمندى براى بره نیست، اینها مىخواهند از ما بدوشند. (صحیفه امام، ج10، ص: 360)
اگر چنانچه امریکا، شاه مخلوع- این دشمن شماره یک ملت عزیز ما- را به ایران تحویل دهد و دست از جاسوسى بر ضد نهضت ما بردارد، راه مذاکره در موضوع بعضى از روابطى که به نفع ملت است باز مىباشد. (صحیفه امام، ج10، ص: 503)
جوانها هم مطمئن باشند که امریکا هیچ غلطى نمىتواند بکند. بیخود صحبت اینکه اگر دخالت نظامى [کند]، مگر امریکا مىتواند دخالت نظامى در این مملکت بکند؟ امکان برایش ندارد. تمام دنیا توجهشان الآن به اینجاست. مگر امریکا مىتواند مقابل همه دنیا بایستد و دخالت نظامى بکند؟ غلط مىکند دخالت نظامى بکند. نترسید، نترسانید (صحیفه امام، ج10، ص: 516 و 517)
آقاى کارتر تفضُّل فرمودند که دو نفر بفرستند با ما صحبت بکنند. ما چه صحبتى با شما بکنیم؟ صحبت با شما کى بکند؟ جواب این زنهایى که بچههاشان را از دست دادند، پدرهایى که جوانهاشان را از دست دادند، آنهایى که در این طول زمان از امریکا ضربه خوردند، ممالکى که ضربه خوردند این قدر، ما جواب اینها را چه بدهیم؟
ما جواب این مملکتهاى کثیرى که با امر امریکا، با توطئه امریکا، آنها را به نابودى کشیدند، وجداناً جواب آنها را چه بدهیم؟ بنشینیم با کى صحبت کنیم؟ رد کردم این را که نه. نه ما یک همچو حقى داریم، نه دیگران یک همچو حقى دارند. ما تابع ملت هستیم، ما خدمتگزار ملت هستیم، ما باید روى مسیر ملت سیر بکنیم. ما هیچ خوفى از این نداریم که بربخورد به آقاى کارتر یا امثال او و توطئه زیادتر بکند. یک کسى، یک کشورى که براى خدا قیام کرده است، فریادش اللَّه اکبر بوده، او را از چه مىترسانند اینها؟ یک کشورى است که جوانها در میدان رفتند و با تانکها مقابله کردند. نه جوانها، بچهها. یکى از دوستان مىگفت که من خودم شاهد بودم که یک موتورسوارى، بچه ده، دوازده سالهاى حمله کرد به تانک و رفت زیر تانک. یک همچو مملکتى را نمىتوانند اینها خوف در آن ایجاد کنند. کى را مىترسانند؟ من از بچگى در جنگ بودم، تا حالا نگفتم.
ما مورد هجوم «زَلَّقى» ها بودیم. مورد هجوم «رجبعلى» ها بودیم و خودمان تفنگ داشتیم. و من در عین حالى که تقریباً اوایل شاید بلوغم بود، بچه بودم، دور این سنگرهایى که بسته بودند در محل ما، و اینها مىخواستند هجوم کنند و غارت کنند، آنجا مىرفتیم سنگرها را سرکشى مىکردیم. اینها از چى ما را مىترسانند؟ ما برایمان مطرح نیست این امور. ما شیعه آنها هستیم که بچههاى کوچکشان را فدا کردند براى اسلام. ما از چه بترسیم؟ مملکت اسلامى پیشِمان مطرح است. هیچ چیزى مطرح نیست پیشِمان جز اسلام. و یک ملتى فریاد مىزنند، اللَّه اکبر مىگویند و جمهورى اسلامى را مىخواهند. ما پیشِمان چیز دیگر مطرح نیست. ما نمىترسیم از اینکه امریکا توطئه کند، یا فرض کنید تهدید کند ما را. ما از تهدید او نمىترسیم، ملت ما هم نمىترسد، آن کسى مىترسد که این دنیا را دارِ قرار مىداند. آنها که این [دنیا] رادار قرار نمىدانند، دار قرار را جاى دیگر مىدانند. ملتى که مىگوید من شهادت را استقبال مىکنم، جوانهایى که مىآیند، حالا هم مىآیند پیش من، بعضى مىگویند که شما دعا کنید که ما شهید بشویم، مادرها مىگویند دعا کنید که من یک جوان دادم، این جوانم هم شهید بشود. یک همچو تحولى که در یک ملت پیدا شده، از چه چیزى مىترسد این ملت؟ آقاى کارتر ما را از چه چیز مىخواهد بترساند؟ تفنگدارهاى آنها، نظامیهاى آنها از چه چیز، ما را میترسانند؟
بفرستند هر کارى مىخواهند بکنند. ببینند مىشود یا نمىشود یک ملت بیدارى را با آن حرفهاى بیهوده آنها اغفال کرد.
ما با کى ملاقات کنیم؟ با چه جمعیتى ملاقات کنیم؟ با آنهایى که اسم خودشان را بشر دوست گذاشتند، لکن دوایى اگر چنانچه ببینند که بخواهند تجربه کنند که آیا ضرر دارد یا ندارد مىفرستند در طرفهایى، همان طورى که شما، دکترهاى شما وقتى که بخواهند امتحان کنند یک دوایى را به خرگوش مىزنند یا به موش مىزنند، اینها به دنیاى سوم مىفرستند. ما با اینها مىتوانیم بنشینیم صحبت کنیم؟ ما با اینها مىتوانیم که، مملکتى را که آنها این طور ما را حساب مىکنند، مثل خرگوش ما را حساب مىکنند یا بدتر، امتحان دواهاشان را روى جوانهاى ما مىکنند، ما با اینها چه صحبت بکنیم؟ آنها که شبکه جاسوسى در اینجا درست کردند، توطئه درست کردند، کردستان و امثال اینها را، اینها نقشه مىکشند و راه مىدهند. ما با اینها بنشینیم صحبت بکنیم! چىچى صحبت بکنیم؟ (صحیفه امام، ج11، ص: 12-14)
جناب حجت الاسلام آقاى موسوى خوئینىها، و برادران و خواهران دانشجوى محترم ساکن در مرکز جاسوسى امریکا مرکز توطئه و جاسوسى به اسم «سفارت امریکا» و اشخاصى که در آن بر ضد نهضت اسلامى ما توطئه نمودهاند، از احترام سیاسى بین المللى برخوردار نیستند. تهدیدات و تبلیغات دامنهدار دولت امریکا به قدر پشیزى نزد ملت ما ارزش ندارد. نه تهدید نظامىِ او عاقلانه است؛ و نه تهدید اقتصادىِ او واجد اهمیت. و کارتر یک اشتباه دارد، و آن اینکه گمان مىکند همه دولتها چشم بسته به خدمت او ایستادهاند. و این اشتباه بزرگ بزودى براى خودش هم روشن خواهد شد؛ و طلیعه آن نیز مشهود است. (صحیفه امام، ج11، ص: 54)
ما اول باید حساب ملت امریکا را از دولت امریکا جدا کنیم. ما به هیچ وجه مقابل با ملت امریکا نیستیم. آقاى کارتر است که به این ناراحتى دامنمىزند از طریق جنگ اعصاب و ممکن است به دخالت نظامى منجر شود. و ما به هیچ وجه ملت امریکا را تحقیر نکردهایم. (صحیفه امام، ج11، ص: 162)
اینهایى که در اینجا هستند، اینها را ما از اجزاى سفارتخانه نمىدانیم. و آن مرکز را هم سفارتخانه نمىدانیم. بله، اگر سفارتخانه بود و اینها هم اجزاى سفارتخانه بودند، یک مطلبى بود که ممکن بود حق با آنها باشد. اما ما اینجا را نه سفارتخانه مىدانیم، اینجا مرکز جاسوسى است. و نه آن افرادى که در آنجا هستند از سفرا یا از اجزاى سفارتخانه مىدانیم یا دیپلمات مىدانیم. هیچ این حرفها نیست. اینها همه جاسوس هستند. و مجرم هستند. و مجرمین باید در خود این مملکت رسیدگى به حالشان بشود. (صحیفه امام، ج11، ص: 193)
این ملتى که الآن دارند فریاد مىزنند «مرگ بر امریکا» مقصودشان کارتر است. ملت امریکا که به ما کارى نکرده. ملت امریکا اگر بفهمد مطلب را، اگر بفهمد مطلب را ملت امریکا، به حسب وجدان انسانىاش، با ما موافق است. (صحیفه امام، ج11، ص: 254)
اگر مقصود از روابط آن روابطى است که تا حالا بین ایران و امریکا بوده است، در زمان شاه سابق بین ایران و امریکا بوده است، این روابط نبوده است. این یک آقایى بوده با نوکرش هر کارى مىخواسته، هر امرى که مىکرده عمل مىکرده. ما چنانچه بخواهیم اسلام را پیش ببریم دیگر نباید نوکر باشیم. اگر نوکر نباشیم رابطهاش را با ما قطع مىکند. ما از خدا مىخواهیم که رابطه قطع بشود. ما ذلت را نخواهیم پذیرفت براى خاطر اینکه یک رابطه با یک ابرقدرت داشته باشیم. شرافتى نیست رابطه داشتن با امثال امریکا.
دولت امریکا یک شرافت انسانى مع الأسف الآن ندارد که ما بخواهیم به واسطه آن شرافت انسانىاش با آن رابطه داشته باشیم. دولت امریکا این است که دارید مىبینید که مظلوم را در هر جا پیدا مىکند پوست مىکند. هر جا بتواند مىرود و بمب سرشان مىریزد. هر چه بتواند ذخایر ملتها را مىبرد. ما بخواهیم روابط با اینها داشته باشیم؟ بهتر این است که ما با اینها روابط نداشته باشیم. بهتر این است با آنهایى که مىخواهند ما را بچاپند رابطه نداشته باشیم تا یک وقتى که به خود بیایند و بفهمند شرق هم هست در عالم. آن روزى که بفهمند که شرق هم یک جایى هست که تمدن از او پیش آنها رفته است و مع الأسف خود شرق هم خودش را گم کرده است، آن روز ما روابط ممکن است پیدا بکنیم. روابطى که متقابل باشد با هم. متعادل باشد با هم. و الّا رابطهاى که این طور باشد که سابق بود و آن طور باشد که اینها دلشان مىخواهد، ما همچو رابطهاى را مىخواهیم چه بکنیم؟ چه فایدهاى براى ما دارد که رابطه داشته باشیم و آن وقت محلى که باید سفارت باشد این وضع را داشته باشد؟ روابط ما این است که اجازه بدهیم به اسم سفارتخانه محل جاسوسى درست بکنند. و این خونهایى که ما دادیم هدر برود و باز محمد رضا را بیاورند اینجا!! چون خودش حالا مفلوک است، پسرش را! یک نقشهاى که مىگویند دارند این است که در خواب دارد آقاى کارتر براى خودش نقشه مىکشد که با بختیار آنجاست و آن هم آنجا و بعضى از اشخاص هم اینجا و روابط هم اینجا دارند با آنها. مع الأسف تو مغزشان دارند یک همچو نقشهاى مىکشند، تخیلاتى مىکنند براى خودشان. لکن مطلب از اینها گذشته است. دیگر حناى اینها رنگى ندارد. نه حناى آقاى کارتر رنگ دارد و نه حناى آنهایى که در اینجا دلشان مىخواهد آنها بیایند و دوباره اینجا همان بساط پیدا بشود و همان قضایا تجدید بشود. اینها دیگر نمىشود. مىگویند که ما با دنیا رابطه داشته باشیم، رابطه متقابل و دوستى باشد، ما باید با همه دنیا روابط داشته باشیم. اگر این طور رابطه باشد، ما هر گز نمىخواهیم که رابطه با اینها داشته باشیم. نه با اینها، نه با هر کس که بخواهد تحمیل به ما بکند. دول اسلامى با ما روابط دارند آن هم تا حدى که روى مصالح اسلامى، روى مصالح مسلمین باشد ما با آنها روابط داریم. سایر دول غیر اسلامى هم هر کدامشان با ما بخواهند با عدالت رفتار بکنند، ما را به حساب بیاورند، ما را بدانند که یک ملت هستیم، یک دولت داریم، یک ملت هستیم، یک رژیم هست در اینجا، این را بفهمند و از آن سوارى که هستند پیاده بشوند یک قدرى با هم راه برویم. اگر پیاده شد آقاى کارتر از آن عرشى که دارد. آمد روى زمین نشست. با ما زمیننشینها تفاهم کرد. ما هم با او تفاهم مىکنیم و به استثناى اینکه آن ظلمهایى که به ما کرده است باید جبران بکند. با ملت امریکا که هیچ [اختلافى] نداریم. هیچ اختلافى نیست بین ملتها با هم.
دولتى که بعد پیش مىآید، تفاهم کند با ما. این طور نباشد که من در کاخ سفید نشستم وشما در کوخ نشستید و کاخنشین با کوخنشین باید ارباب و رعیت باشد. اگر این کلمه را بردارند و ما را همان طور که هستیم بفهمند، ادراک کنند ماها را، ما با آنها چرا رابطه نداشته باشیم؟ با دولت امریکا هم رابطه پیدا مىکنیم. با همه جا. و اما اگر وضع این طور باشد، ما مىخواهیم چه کنیم که پیشقدم بشویم براى اینکه نوکرى کنیم؟! پیشقدم بشویم براى اینکه هم نوکرى کنیم هم همه چیزمان را تقدیم کنیم؟! آن وقت نوکر که مىگرفتند یک اجرتى به او مىدادند. اینها نوکر مىگیرند و همه چیزش را هم مىگیرند. ما مىخواهیم چه کنیم با اینها رابطه داشته باشیم؟ هیچ لازم نیست رابطه داشته باشیم. (صحیفه امام، ج11، ص: 302-304)
ملت شریف ایران، خبر قطع رابطه بین ایران و امریکا را دریافت کردم و اگر کارتر در عمر خود یک کار کرده باشد که بتوان گفت به خیر و صلاح مظلوم است، همین قطع رابطه است. رابطه بین یک ملت بپاخاسته براى رهایى از چنگال چپاولگران بین المللى با یک چپاولگر عالَمخوار، همیشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاولگر است. ما این قطع رابطه را به فال نیک مىگیریم؛ چون که این قطع رابطه دلیلى بر قطع امید امریکا از ایران است. ملت رزمنده ایران این طلیعه پیروزى نهایى را که ابرقدرت سفاکى را وادار به قطع رابطه- یعنى خاتمه دادن به چپاولگریها- کرده است، اگر جشن بگیرد حق دارد. ما امیدواریم که نابودى سرسپردگانى مثل سادات و صدام حسین بزودى انجام گیرد و ملتهاى شریف اسلامى به این انگلهاى خائن، آن کنند که ملت ما با محمد رضاى خائن کرد؛ و به دنبال آن براى آزاد زیستن و به استقلال تمام رسیدن، قطع روابط با ابرقدرتها خصوصاً امریکا نمایند. من کراراً گوشزد نمودهام که رابطه ما با امثال امریکا، رابطه ملت مظلوم با جهانخواران است. (صحیفه امام، ج12، ص: 233)
کارتر باید بداند که حمله به ایران، حمله به تمام بلاد مسلمین است و مسلمانان جهان در این امر بىتفاوت نیستند. کارتر باید بداند که حمله به ایران موجب قطع نفت از تمام دنیا خواهد شد و دنیا را بر ضد او بسیج مىکند. (صحیفه امام، ج12، ص: 256)
جهان باید بداند که ایران راه خود را پیدا کرده است و تا قطع منافع امریکاى جهانخوار، این دشمن کینهتوز مستضعفین جهان، با آن مبارزهاى آشتى ناپذیر دارد. (صحیفه امام، ج15، ص: 171)
ملت ایران اگر مىخواست که صلح امریکایى بکند، همان اول از امریکا جدا نمىشد و قطع روابط نمىکرد، و دستش را از ایران کوتاه نمىکرد، و جاسوسان او را بیرون نمىکرد. و امروز هم اگر دستش را به صلح امریکایى دراز کند، صدام و امثال صدام کنار مىروند، لکن مستشارهاى امریکایى وارد معرکه مىشوند. ما نمىتوانیم صلحى را بپذیریم که طرح امریکایى دارد. (صحیفه امام، ج18، ص: 68 و 69)
معنا ندارد که دولتهاى اسلامى همه کوشش کنند به اینکه ایران هم باید مثل خود ما باشد و مربوط به امریکا باشد. این کوششها بىفایده است و ایران دستش را پیش امریکا ان شاء اللَّه تا ابد دراز نمىکند، و لو اینکه فانى بشود. آنها گمان مىکنند که ما براى- فرض کنید که- یک نفت و یا براى چیزى تسلیم امریکا مىشویم، در صورتى که نه، ما تا فناى خودمان تسلیم دیگر نمىشویم. (صحیفه امام، ج18، ص: 140)
اداره کنندگان کاخ سفید باید بدانند که دنیا عوض شده است، و قدرتهاى شیطانى از حربههاى استعمارى کهنه و نو خلع سلاح شدهاند. کارگزاران سیاست امریکا باید طرز تفکر و سیاستهاى خود را تغییر دهند. و گمان نکنند اداره کل جهان در دست آنهاست، و همه کشورها چشم و گوش بسته در اختیار آنان هستند. باید توجه کنند که قطع رابطه و تحریم اقتصادى و لیستهاى دروغین آنها دنیا را بر کشورى تنگ نخواهد کرد. (صحیفه امام، ج18، ص: 330)
ما تا آخر ایستادهایم و با امریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر این که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد و از آن طرف دنیا نیاید در لبنان، و نخواهد دستش را به طرف خلیج فارس دراز کند. مادامى که امریکا این طور است و آفریقاى جنوبى آن طور عمل مىکند و اسرائیل هست، ما با آنها نمىتوانیم زندگى بکنیم. (صحیفه امام، ج19، ص: 95)
یک دستهاى نصیحت کنند ما را که شما باید صلح بکنید. این مال ضعفاست؛ این اشخاص ضعیفى که همیشه در دام امریکا بودهاند یا امثال اینها از این مسائل مىگویند، لکن ما تازه خارج شدیم از این دام، دوباره حاضر نیستیم وارد بشویم. ملت ما حاضر نیست به اینکه دوباره در این دام وارد بشود؛ دوباره مستشارهاى امریکا بیایند و هر حکومتى مىخواهند بکنند. تا حالا ما را عقب نگه داشتند، بس است این. مىخواهند باز هم نگه دارند، عقبتر ببرند؟ (صحیفه امام، ج20، ص: 272 و273)
ما با تمام وجود از گسترش باجخواهى و مصونیت کارگزاران امریکایى، حتى اگر با مبارزه قهرآمیز هم شده باشد، جلوگیرى مىکنیم. ان شاء اللَّه ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج، این منبر بزرگى که بر بلنداى بام انسانیت باید صداى مظلومان را به همه عالم منعکس سازد و آواى توحید را طنین اندازد، صداى سازش با امریکا و شوروى و کفر و شرک نواخته شود. و از خدا مىخواهیم که این قدرت را به ما ارزانى دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهاى جهان نیز ناقوس مرگ امریکا و شوروى را به صدا درآوریم. (صحیفه امام، ج21، ص: 82)
امروز یکى از افتخارات بزرگ ملت ما این است که در برابر بزرگترین نمایش قدرت و آرایش ناوهاى جنگى امریکا و اروپا در خلیج فارس صف آرایى نمود. و این جانب به نظامهاى امریکایى و اروپایى اخطار مىکنم که تا دیر نشده و در باتلاق مرگ فرونرفتهاید، از خلیج فارس بیرون روید. و همیشه این گونه نیست که هواپیماهاى مسافربرى ما توسط ناوهاى جنگى شما سرنگون شود؛ که ممکن است فرزندان انقلاب ناوهاى جنگى شما را به قعر آبهاى خلیج فارس بفرستند. (صحیفه امام، ج21، ص: 89)
کسى تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمىدانیم. ولى هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند! البته ما مطمئنیم که در همین شرایط نیز آنها که با روحانیت اصیل کینه دیرینه دارند و عقدهها و حسادتهاى خود را نمىتوانند پنهان سازند آنان را به باد ناسزا گیرند. ولى در هر حال آن چیزى که در سرنوشت روحانیت واقعى نیست سازش و تسلیم شدن در برابر کفر و شرک است. که اگر بند بند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زنده زنده در شعلههاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستىمان را در جلوى دیدگانمان به اسارت و غارت برند هر گز امان نامه کفر و شرک را امضا نمىکنیم. (صحیفه امام، ج21، ص: 98)
کد مطلب: 1057525
اسلام تايمز
https://www.islamtimes.com