اسلام تایمز: در این گزارش به بررسی وضعیت سودان، توازن نیروهای درگیر و حمایتهای منطقه و فرامنطقهای از طرفین درگیری پرداخته شده است.
به گزارش اسلام تایمز به نقل از روزنامه فرهیختگان، استقرار بدونمجوز نیروهای پشتیبانی سریع سودان در خارطوم و حمله به مراکز قدرت، آتش یک جنگ داخلی دیگر را در این کشور شعلهور کرد. یکبار دیگر توجه تحلیلگران به این کشور ضعیف در آفریقا جلب شد تا پاسخ اینکه درنهایت چه خواهد شد را زودتر حدس بزنند.
در میان سروصدای کلاشینکفها و راکتها و تانکها، صدای پای خارجیها هم به میدان جنگ اضافه شد. بازیگران بینالمللی تلاش کردند تا کفه سنگین را بهسمتی که دوست دارند، هدایت کنند. دخالت خارجی به مثابه بنزینی بر آتش این نزاع است تا دامنه نبرد گسترده شود و حتی به خارج از سودان نیز برسد.
بر همین اساس هم برخی کشورها نسبت به دخالت خارجی در این منازعه هشدار دادهاند. براساس آنچه رسانههای بینالمللی به نقل از «ولکر پرتز» نماینده سازمان ملل گزارش دادهاند، «فرماندهان ارتش و نیروهای پشتیبانی سریع سودان، انجام مذاکره در یک کشور ثالث» را پذیرفتهاند.
این یعنی اوضاع تا حدودی کنترل شده است و میتوان به حصول نتیجه و پایان دادن به این جنگ داخلی امیدوار بود. مذاکرات دوطرف که احتمالا در عربستانسعودی برگزار میشود بهدنبال «دستیابی به یک آتشبس پایدار و قابل اعتماد» است. با وجود این شرایط اما منافع کشورهای خارجی میتواند مذاکرات احتمالی را در هر نقطهای به پایان برساند. در این گزارش به بررسی وضعیت سودان، توازن نیروهای درگیر و حمایتهای منطقه و فرامنطقهای از طرفین درگیری پرداخته شده است.
حامیان خارجی عبدالفتاح البرهان
عبدالفتاح البرهان، رئیس شورای حکومتی سودان و فرمانده ارتش این کشور، در محیط منطقهای دارای حامیان قدرتمندی است. او با کودتای اکتبر ۲۰۲۱ سودان، دولت غیرنظامی نخستوزیر عبدالله حمدوک را سرنگون کرد و قدرت را به دست گرفت. او در خارج از سودان حامیانی دارد که به جز وحدت روی او، در بسیاری از موارد اختلافات قابل توجهی دارند. در ادامه به حامیان خارجی دو طرف درگیر در منازعه اخیر اشاره شده است.
۱- عربستانسعودی
عربستان سعودی نسبت به ارتش سودان حالت همراهی دارد. این کشور حامی اصلی ارتش سودان است و از ابتدای کودتا علیه عمرالبشیر از آنها حمایت کرده است. پیش از سرنگونی البشیر، وی نیز با ریاض ارتباطات عمیقی داشت؛ هرچند به دلیل وجههاش مانع از نفوذ عمیقتر بازیگران خارجی به مناسبات کشورش میشد، چیزی که با تسلط عبدالفتاح البرهان کمتر وجود دارد.
عربستان پس از توافق عادیسازی با ایران، دیگر نیازی به فردی با ویژگیهای حمیدتی ندارد تا بخواهد از نیروهای وی در منازعات منطقهای علیه محور مقاومت یا اسلامگرایان از آن بهره گیرد. از این رو از عبدالفتاح البرهان حمایت میکند. سعودیها حمیدتی را به دلیل ارتباطات وسیع بینالمللیاش بهویژه با صهیونیستها، غرب، روسیه و امارات متحدی غیراختصاصی میبینند، درحالیکه البرهان قابلیت برقراری ارتباطات اختصاصی و وثیق را با ریاض دارا است.
۲- مصر
مواضع مصر درخصوص سودان بهطور جدی متاثر از وضعیت منطقهای این کشور است. به عبارتی دیگر مصر به این دلیل که سعودیها حامی ارتش سودان به شمار میروند، از این ارتش حمایت نمیکند، بلکه این مساله به دلیل تاثیرپذیری قاهره از تحولات در محیط مجاورش است.
مصر با اتیوپی بر سر احداث سد النهضه در این کشور دچار تنشهای شدیدی است زیرا با آبگیری این سد، سهم قاهره از آب رود نیل بهشدت کاهش خواهد یافت و از سوی دیگر به دلیل تاسیسات کنترلی آب، اتیوپی و متحدانش با تغییر میزان آب قادر به استفاده ابزاری از سد در برابر مصر خواهند بود.
مصر با اتیوپی مرزی مشترک ندارد و از طریق سودان به این کشور متصل میشود. سد النهضه که مورد مخالفت سودان نیز قرار دارند، تنها 25 کیلومتر با مرزهای این کشور فاصله دارد. از این رو سودان در صورت نیاز به اقدام نظامی قادر به انجام آن خواهد بود. سودان ضعیف قادر به اثرگذاری بر اتیوپی نیست و مصریها به همین خاطر نگران تضعیف دولت مرکزی سودانند.
مصریها میدانند رژیمصهیونیستی نیز در این رقابتها در کنار اتیوپی قرار دارد تا بتواند مصر را تضعیف کند. قاهره به همین دلیل خود را در معرض یک رقابت منطقهای سنگین میبیند.
۳- ایران
ایران مخالف تجزیه کشورهای مسلمان است. از نگاه ایران سودان کانون تفکرات اسلامی، حامی مردم فلسطین، دارای اراده و موقعیت جغرافیایی برای مسلحسازی مردم فلسطین در غزه، یکی از بزرگترین کشورهای اسلامی و دارای توانایی در جلوگیری از تسلط غرب بر منابع آبی کشورهای مسلمان در شمال آفریقا است.
از سوی دیگر ایران حمیدتی را بازیگری میداند که بارها در منازعات فرامرزی علیه مقاومت در منطقه ورود داشته و در تخریب کشورهایی لیبی و یمن نقشآفرینی کرده است. از این رو سرکوب وی برای تهران دارای اهمیت است.
۴- بخشی از همسایگان سودان
تعدادی از همسایگان سودان و حتی کشورهای مجاور، نسبت به قدرتگیری حمیدتی نگرانند. بیثباتی در سودان میتواند به این کشورها نیز راه یابد. با توجه به ریشه قبایلی نیروهای حمیدتی، موفقیت وی میتواند دیگر قبایل شمال آفریقا را نیز به فکر توسعهطلبی بیندازد. پیشتر شورشیان طوارق با استفاده از بیثباتیهای ناشی از تحولات موسوم به «بهار عربی» در لیبی و بهطور ویژه مالی بیثباتی ایجاد کردهاند.
همسایگان سودان از بیثباتی در این کشور و همچنین ظهور یک نیرو یا عامل با قدرت فرامرزی در جغرافیای سودان هراس دارند. آنان ارتش و دولت مرکزی را که بر مرزهای جغرافیایی مقید است، بیشتر میپسندند.
حامیان خارجی حمیدتی
«محمد حمدان دقلو» مشهور به «حمیدتی» فرمانده نیروهای پشتیبانی سریع سودان است. او پس از کودتای ۲۰۱۹ سودان معاون شورای نظامی انتقالی بود. حمیدتی در کودتای ۲۰۲۱ سودان شرکت کرد، اما از آن زمان از آن فاصله گرفتهاست. در فوریه ۲۰۲۳ او کودتا را «اشتباه» خواند. این اظهارات بخشی از شکاف فزاینده بین او و رهبر ارتش عبدالفتاح البرهان بود.
دو هفته پیش دقلو نیروهای قوای پشتیبانی سریع را علیه دولت البرهان بسیج کرد تا یک جنگ داخلی دیگر در سودان شکل بگیرد. او در حوزه فرامنطقهای دارای حامیان قدرتمند و در حوزه منطقهای دارای حامیان متوسط تا ضعیفی است. آنچه در این خصوص مهم و قابل توجه است، حمایتهای پنهان و غیرمستقیم حامیان فرامنطقهای از وی است که میتواند نشانگر محدودیت آنان در ارائه حمایتهای مستقیم باشد.
۱- رژیمصهیونیستی
رژیمصهیونیستی در سودان به دنبال اهداف متعددی است. یک هدف تقسیم کشورهای در مجاورت فلسطین اشغالی است تا قدرت آنها در ابتدا تقسیم شده و سپس این قدرتهای تقسیمشده با یکدیگر درگیر و خنثی شوند. از این طریق سایه تهدید آنها از سر رژیم مرتفع میشود.
این نقشه تاکنون علیه سوریه، عراق، یمن، لیبی و حتی خود سودان در قضیه تجزیه سودان جنوبی از آن اجرا شده است. تلآویو در کنار تجزیه، به دنبال یافتن ابزارها و متحدانی برای مهار قدرتهای معارض خود نیز میشود. حمایت از اتیوپی در ساخت سد النهضه و ارتباط با حمیدتی برای سرکوب اسلامگرایان در لیبی از این جملهاند.
۲- امارات
امارات در برههای برخلاف وزن واقعی خود به دنبال نقشآفرینیهای بزرگ در منطقه بود اما با وجود باقی ماندن انگیزهاش در این خصوص، واقعیات بر خواستهای ابوظبی در موارد بسیاری غلبه کردهاند.
درخصوص سودان به نظر نمیرسد امارات به دنبال نقشآفرینی برای کسب جایگاه بالاتری در مناسبات منطقهای باشد بلکه این کشور قصد دارد بنا به دلایلی به تبعیت از غرب و رژیمصهیونیستی در سودان نقشآفرینی کند. امارات که در بخشی از پروندههای منطقهای خلاف غرب گام برداشته، در پرونده سودان مسیری متفاوت برگزیده تا از خشم متحدان خود بگریزد.
در قضیه ارتباط با ایران، روسیه، چین و سوریه، پیروی از خواست آمریکا برای امارات زیانبار بود و آنها چارهای جز برقراری روابط محکم با این کشورها نداشتند، اما برای جبران مقامات ابوظبی به دنبال دنبالهروی از واشنگتن در سودان هستند.
۳- آمریکا
هدف آمریکا تجزیه کشور سودان است تا بتواند قدرت کشورهای اسلامی را در چند لایه تضعیف کند. سودان قوی، به غیر از قدرتمند بودن در مرزهای وسیع خود، قادر به محوریت در میان کشورهای اسلامی برای تقویت آنان است. تقویت مصر درخصوص سد النهضی در اتیوپی و ارسال سلاح برای نیروهای مقاومت در غزه از این جملهاند.
از سوی دیگر واشنگتن در پروندههای بسیاری دچار شکست شده یا در معرض شکست قرار دارد و با گشودن سودان در پی دستیابی به یک موفقیت است.
آمریکا هدف دیگری نیز از ورود به منازعات شمال آفریقا دارد. این محیط از نگاه واشنگتن جولانگاه کشورهای معارض آمریکا شده و این کشور باید برای مقابله با آن، دست به اقداماتی بزند.
۴- انگلیس
انگلیسیها تقریبا اهدافی مشابه و مشترک با آمریکا و رژیمصهیونیستی درخصوص سودان دارند و از سوی دیگر همانگونه که در قضایای قفقاز و آسیای مرکزی به دنبال طلا هستند، در سودان نیز در پی این فلز ارزشمند هستند.
۵- روسیه
روسیه در ابتدای تحولات با توجه به این اعتقاد که نیروهای حمیدتی میتوانند ارتش سودان را شکست دهند، از وی حمایت کردند. آنها به غیر از این محاسبه، به معادن طلای تحت کنترل حمیدتی نیز چشم دارند. مسکو در سودان همچنین به دنبال متحدیابی برای افزایش انعکاس قدرت جهانی خود است تا به دیگران نشان دهد در کنار حضور در غرب آسیا در شمال آفریقا نیز فعالیت دارد.
۶- بخشی از همسایگان
خلیفه حفتر، فرمانده ارتش ملی لیبی مستقر در بنغازی که بر نیمه شرقی لیبی مسلط است با تحریک غرب و همچنین روسیه درحال انتقال سلاح به حمیدتی است. از سوی دیگر به نظر میرسد اتیوپی نیز در این مساله دارای منافعی باشد، هرچند مشخص نیست آیا توان و ظرفیتی برای ایفای نقش دارد یا خیر. همسایگان حامی حمیدتی، به قدرت حامیان منطقهای ارتش سودان نیستند.
ضعف و قوت ارتش
ارتش سودان از ارتشهای متوسط و جزء قویترین ارتشهای شاخ آفریقا محسوب میشود. این نیرو 80 تا ۱۰۰ هزار نیروی فعال دارد. نیروی هوایی سودان ۱۹۱ هواپیما از جمله ۴۵ جنگنده، ۳۷ هواپیمای هجومی و ۲۵ هواپیمای باری دارد. در این بخش نقاط قوت و ضعف دولت مرکزی و ارتش سودان به رهبری عبدالفتاح البرهان مورد بررسی قرار گرفته است.
-ارتش سودان دارای ریشههای ایدئولوژیک است و از دیدگاههای اسلامگرایانه و ملیگرایانه برخوردار است. ارتش در حوزه نظامی به دلیل بهرهگیری از نیروی هوایی قادر بر ایجاد برتری هوایی علیه نیروهای حمدیتی است و میتواند با تجهیزات توپخانهای خود نیروهای وی را در هم بکوبد، امتیازی که حمیدتی فاقد آن است.
ارتش با توجه به دسترسی به سواحل دریای سرخ میتواند جریان مداومی از دریافت تجهیزات نظامی و مهمات را برای خود تضمین کند. فرودگاهها نیز در اختیار ارتش قرار دارند که این مساله تحرکی در نقل و انتقالات مهم در اختیار آنان قرار میدهد. همچنین باید توجه داشت دولت مرکزی نیز در اختیار ارتش است.
در حوزه حامیان، ارتش از حمایت عربستان سعودی، مصر و ایران بهعنوان بازیگران موثر منطقهای برخوردار است. ایران در طی چند دهه اخیر اغلب به تنهایی در برابر نقشههای آمریکا ایستادگی کرده و طرفهای متحد (سوریه) و غیرمتحد (طالبان) خود را در برابر آمریکا به پیروزی رسانده است.
عربستان سعودی نیز در درگیریهای منطقهای نشان داده طرفی سرسخت است و به سادگی از میدان خارج نمیشود. مصر نیز با توجه به ارتش توانمند خود و نیازش به حفظ قدرت سودان و بهرهگیری از تجربه دخالت در نبردهای لیبی، متحدی قابل برای البرهان است. در حوزه داخلی، جریانات اسلامگرا و گروههای برآمده از اعتراضات نیز از ارتش حمایت میکنند.
میزان حمایتهای داخلی از دولت مرکزی به میزانی است که حتی نیروهای وابسته به عمرالبشیر نیز به نظر میرسد بالاجبار متمایل به ارتش شده باشند.
2- ضعف
تعداد اندک نیروهای نظامی ارتش سودان در سطح 80 الی 100 هزار نفر است که متناسب با جمعیت 40 میلیونی سودان نیست. لبنان درحالیکه یکدهم سودان جمعیت دارد، ارتشش نصف نفرات ارتش سودان است. ارتش سودان بهعنوان بخشی از دولت عمرالبشیر در معادله سرکوب اسلامگرایان در کنار وی قرار گرفت درحالیکه اسلامگرایان حامیان سنتی وی بوده و حتی ارتش نیز از این تفکرات متاثر بود.
این اتفاق ضربهای به قاعده حامیان داخلی ارتش بود. این تضعیف قاعده حامیان پس از کودتای تعدادی از فرماندهان ارتش علیه عمرالبشیر، بیشتر شده و ارتش حامیان البشیر را از طریق برکناری از دست داد. آنها جدای از اسلامگرایان با بخشی از جنبشهای اعتراضی نیز به مشکل خوردند.
از لحاظ وجهه داخلی، ارتش با برکناری دولت تقریبا خود به جای آن نشسته و به همین دلیل مسئولیت زندگی مردم را برعهده دارد و تبعات کاستی در آن وضعیت معیشتی و امنیتی را متحمل میشود. دولت مرکزی از سوی دیگر با وجود برخورداری از حمایتهای منطقهای، فاقد حمایت قدرت جهانی است.
نقاط قوت و ضعف نیروهای حمیدتی
نیروهای پشتیبانی سریع، نیرویی زمینی هستند و از تجهیزات نبردهای زمینی مانند تانک، نفربر، وانتهای تاکتیکال (مسلحشده با انواع ضدهوایی برای کاربرد علیه اهداف زمینی) بهره میبرند. نیروهای واکنش سریع، شاخهای نظامی هستند که جدا از ارتش سازماندهی شدهاند. به عبارتی دیگر آنها شاخهای مانند نیروهای ویژه یا مواردی مانند آن نیستند. در این بخش به نقاط قوت و ضعف نیروهای پشتیباتی سریع به رهبری حمیدتی پرداخته شده است.
1- نقاط قوت
حمیدتی دارای حمایتهای گسترده از سمت قدرتهای فرامنطقهای است. از سوی دیگر با وجود حامیان منطقهای متوسط آنها مانند رژیمصهیونیستی، دارای توانمندیهایی قابلتوجه هستند. از لحاظ نظامی تعداد نیروهای پشتیبانی سریع با 80 هزار نفر استعدادی تقریبا برابر با ارتش است، مضاف بر آنکه به دلیل تامین آنها از قبایل جنگجو و شرکت در درگیریهای دارفور، لیبی و یمن، نسبت به ارتش تجربه بیشتری در جنگ بهویژه از نوع شهری آن دارند.
این نیروها هرچند به میزان ارتش دارای توانمندیهای توپخانهای نیستند اما به نظر میرسد در حوزه خودروهای زرهی مجهزتر از ارتش باشند. نیروهای قبایلی حاضر در پشتیبانی سریع براساس سنتها وارد جنگ میشوند که پیروز شوند، از اینرو پایداری بالایی در میدان جنگ دارند و کمتر از مسائل سیاسی تاثیر میپذیرند.
از لحاظ اقتصادی آنچه بر قدرت حمیدتی افزوده، تسلط بر معادن طلای سودان است که 40 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور را به خود اختصاص داده است. وی همچنین علیرغم دسترسی به منابع مالی مسئولیت اداره زندگی مردم را برعهده ندارد و به این خاطر همانند ارتش تحت فشار نیست.
2- نقاط ضعف
ریشههای قبایلی نیروهای پشتیبانی سریع باعث شده تا قاعده حمایتی حمیدتی بیشتر ریشه در بخشی از قبایل سودان داشته باشد و به همین دلیل سلطه وی بر کشور با دشواری روبهروست زیرا یک کشور فراتر از تعدادی قبیله است. نیروهای حمیدتی نهتنها از لحاظ قومی محدود به قبایلی در غرب سودان هستند بلکه از لحاظ دیدگاههای فکری نیز قابلیت نفوذ به دیگر مناطق کشور را ندارند.
حمیدتی و نیروهایش نه اسلامگر به حساب میآیند و نه ملیگرا و از اینرو فاقد قدرت سرایت غیرنظامی به دیگر مناطق سودان هستند. منطقه جغرافیایی تحت نفوذ حمیدتی در غرب سودان نیز در کنار کشورهای کمجمعیت و وسیعی ماندن لیبی و چاد قرار دارد و از اینرو دسترسیاش به سلاح و مهمات بهطور مداوم که حتی نیاز ارتشهای بزرگ در حین جنگ است، به دشواری میسر میشود، درحالیکه ارتش سودان به دلیل دسترسیاش به دریای سرخ میتواند با سرعت و حجم بالاتری سلاح وارد کند.
عدم دسترسی به فرودگاهها برای ارتباطات بینالمللی و جابهجاییهای داخلی نیز ضعف دیگر حمیدتی است. او در حوزه حامیان منطقهای نیز ضعفی بزرگ دارد که کمتر شخصی با آن روبهرو بوده است. شاید صدام تنها کسی بود که در برههای ایران و عربستان هردو با آن مشکل داشتند اما درخصوص حمیدتی این مساله ابعاد بزرگتری دارد.
ریاض در مناسباتش با صدام علیرغم رقابت و حتی دشمنی برای برقراری موازنه قوا در برابر تهران، به وی نیاز داشت اما پیرامون سودان چنین مسالهای وجود ندارد تا سعودیها را بالاجبار در کنار حمیدتی قرار دهد. حمیدتی در مناسبات داخلی نیز بدون متحد است.
ویژگیهای اثرگذار
حمیدتی به دلیل معضل در خط تدارکاتی و دشواری در تامین مداوم مهمات، به سختی قادر به ادامه نبردها به صورت بلندمدت و حتی میانمدت خواهد بود. نیازمندی سریع روسیه به واردات مهمات در ماههای اولیه جنگ با اوکراین و درکنار آن تلاش رژیم برای دریافت تدارکات نظامی در هرجنگ محدود با نوار غزه، نشاندهنده اهمیت وجود مسیر و منبع دریافت تدارکات نظامی است.
از اینرو برابری کمی و برتری کیفی نیروهای حمیدتی در مقابل ارتش به سرعت با بروز کمبود مهمات زایل خواهد گشت. تلاش گروه واگنر برای ارسال سلاح به حمیدتی آشکارکننده این مضیقه است. حمیدتی فاقد حامیان قدرتمند در محیطهای جغرافیایی بههمپیوسته است و متحدان فرامنطقهای او مسیری مطمئن و مناسب برای ارسال تدارکات برای وی ندارند.
در داخل سودان، ارتش و دولت مرکزی حالتی ملی دارند و جدای از بدنه اصلی خود، حمایت اسلامگرایان و گروههای معترض و حتی حامیان عمرالبشیر را نیز جلب کردهاند و در محیط منطقهای از حمایتهای عربستان سعودی، مصر و همدلی ایران بهره میگیرند. حمیدتی در داخل محدود به قبایل بوده و در محیط منطقهای نیز متحدان نیمبندی مانند رژیمصهیونیستی و خلیفه حفتر دارد.
نبرد با نیروهای اسلامگرا مانند جریانات اخوانی و سلفی، حامیان محور مقاومت و متحدان عربستان سعودی از دشوارترین اقدامات در منطقه حتی برای قدرتهای جهانی است آن هم در شرایطی است که بهصورت کامل وارد منازعات شدهاند. مشخص نیست حمیدتی چگونه با ورودهای موثر منطقهای مقابله خواهد کرد.
وضعیت چه تغییری کرده است؟
روسیه برای اعلام حمایت اولیهاش از حمیدتی دو پیشران داشت. نخست احتمال بالای پیروزی حمیدتی و دوم تسلط وی بر طلای سودان. امروز مشخص شده که حمیدتی توانایی تسلط بر سودان را ندارد و احتمال ضربه به جریان طلا بهعنوان عامل قدرت وی، توسط ارتش سودان وجود دارد.
از سوی دیگر در منطقه نیز دشمنان روسیه درحال حمایت از حمیدتی بوده و برنده اصلی برتری وی در سودان خواهند بود، درحالیکه طرفهای نزدیک به روسیه یعنی ایران، عربستان سعودی و مصر به ارتش سودان متمایلند.
امارات نیز با ناکامی حمیدتی در پیروزی، سریع تغییر جهت داده است. گفتوگوی تلفنی روز گذشته «منصور بن زاید»، معاون نخستوزیر امارات با «عبدالفتاح البرهان»، رئیس شورای حاکمیتی سودان میتواند نشانگر این موضوع باشد.
اگر حمیدتی به سرعت به پیروزی دست مییافت امارات از گزند آسیب در امان بود اما شرکت در رقابتی منطقهای درحالیکه همسایگان بزرگ امارات یعنی ایران و عربستان سعودی در مقابل این کشور قرار دارند و مصر نیز بهعنوان یک برگ برنده منطقهای همراه ریاض است، میتوانست به انزوای ابوظبی منجر شود.
مراتب اجرای طرح ضد سودان
غرب درخصوص سودان دارای نقشههای حداکثری و حداقلی است که در ادامه به ترتیب به آنها اشاره شده است.
1- تسلط بر دولت مرکزی
غرب قصد تسلط بر دولت مرکزی سودان را داشت که در این مساله ناکام مانده و نیروهای واکنش سریع بدون تصرف مواضعی مهم، تحت فشار ارتش قرار دارند.
2- ایجاد هرج و مرج در کشور
بر اساس طرح غرب، اگر نیروهای واکنش سریع موفق به تسلط بر سودان نمیشدند، باید با ادامه مبارزه کشور را به هرج و مرج میکشاندند. این اتفاق موجب میشد ضمن تضعیف قدرت سودان، بهانهای برای مداخلات غرب در این کشور ایجاد شود. ادامه درگیریها بهویژه در پایتخت، نشان میدهد سودان همچنان از این مرحله عبور نکرده است. با این حال بهنظر میرسد ارتش بتواند طی هفتههای اخیر با موفقیت نیروهای پشتیبانی سریع را دستکم در پایتخت و مناطق مرکزی سودان سرکوب کند.
3- تمرکز آشوبها در غرب سودان
نیروهای حمیدتی دارای ریشههای قبایلی در دارفور هستند و درصورت ناکامی در مرکز، بهسمت این منطقه خواهند خزید. با این وجود ارتش نیز با آرام شدن مناطق مرکزی، تمرکز بر دارفور را بهدست خواهد آورد. درصورت پراکنده شدن تعدادی از حامیان بینالمللی و منطقهای حمیدتی که درخصوص روسیه و امارات محتمل است و همچنین فرسایش توان قبایل حامی وی، او در دارفور نیز به اهدافش نخواهد رسید.