به گزارش اسلام تایمز، هنوز جوهر بیانیه مشترک چین با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس خشک نشده، «هو چون هوآ» معاون نخستوزیر چین به ایران آمد تا با اعلام حمایت از تمامیت ارضی ایران، آنچه در بیانیه مشترک با شورای همکاری خلیج فارس آمده بود را اصلاح کند. هوآ که روز دوشنبه در راس هیاتی عالیرتبه وارد تهران شده است، روز گذشته در نشست «برنامه همکاریهای جامع ایران و چین» گفت که «چین از حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و عزت ملی ایران و مبارزه با دخالت خارجی حمایت میکند.»
در این نشست که ریاست هیات بلندپایه ایرانی را محمد مخبر، معاوناول رئیسجمهور برعهده داشت، دوطرف سازوکارهای پیشبرد روابط دوجانبه ایران و چین را مورد بررسی قرار دادند. معاون نخستوزیر چین با سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور نیز دیدار و گفتوگو داشت. او در دیدار با رئیسجمهور نیز مجددا بر احترام چین به تمامیت ارضی ایران تاکید کرد.
به اعتقاد کارشناسان، رئیسجمهور چین با موضع ضد ایرانی درباره جزایر سهگانه تلاش کرد با کارت ایرانهراسی، خود را بهعنوان جایگزینی قابل اتکا بهجای آمریکا در منطقه جا بزند. اگرچه چین توانمندیهایی در این زمینه دارد اما حمله تروریستی به هتل محل اقامت کارکنان چینی در کابل و درخواست پکن از تمامی اتباع خود برای ترک افغانستان نشان داد تا رسیدن چین به آن نقطه، دههها زمان نیاز است. در این گزارش به بررسی سفر این مقام چینی پرداخته شده است.
دلیل سفر هوا به ایران و امارات
چینیها وقتی برنامه سفر شی جین پینگ رئیسجمهور این کشور به عربستان سعودی را تنظیم میکردند، همزمان در گیر و دار تنظیم برنامه سفر «هو چون هوا» معاون نخستوزیر چین به امارات و ایران بودند.
براساس برنامهریزی دولت چین، شی روزهای 7 تا 9 دسامبر (16 تا 18 آذر) در عربستان حضور داشت و یک روز پس از آن معاون نخستوزیر این کشور از 10 تا 14 دسامبر (19 تا 23 آذر) به امارات و ایران میآمد. این اقدام نشان میدهد سفر معاون نخستوزیر چین به منطقه برای مذاکرات بر سر مواضع جنجالی رئیسجمهور چین در اعلام «ورود آمریکاگونه به منطقه» برنامهریزی شده بود.
مقامات پکن با آگاهی به مانور غیرمترقبهشان در فضای سیاسی منطقه به دنبال اصلاح برداشت نسبت به سفر رئیسجمهورشان در ابوظبی و تهران هستند؛ هرچند موضعگیریهای ناروای چین درخصوص جزایر سهگانه برای نشان دادن نگرانی تهران نسبت به پکن کافی است اما درخصوص ابوظبی این مساله نیاز به بررسی موشکافانهای دارد.
روزنامه «رای الیوم» شنبه هفته جاری، تنها یک روز پس از پایان نشست ریاض نوشت: «منابع آگاه در خلیج فارس معتقدند که نبود محمد بنزاید در این نشستها از اختلافات پشت پرده میان امارات و عربستان پرده برداشت و این اختلافات را بهنوعی علنی کرد.»
این روزنامه حضور «حمد بن محمد الشرقی» حاکم الفجیره بهعنوان کوچکترین امارت در امارات را در نشستهای ریاض، عامل اثبات اختلاف میان سران امارات و سعودیها میداند. اختلافاتی که از نگاه رایالیوم علل و عواملی ناشناخته دارند.
در نشستهای ریاض که برای مانوردهی اعراب و سعودیها در دیدار با رئیسجمهور چین ترتیب داده شد، 21 کشور از 22 کشور عربی حضور داشتند که از این میان سران عالیرتبه 14 کشور به عربستان سفر کردند.
در میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس «تمیم بنحمد آلثانی» امیر قطر، «حمد بنعیسی آل خلیفه» پادشاه بحرین، «مشعل الاحمد الجابر الصباح» ولیعهد کویت، «فهد بنمحمود آلسعید» معاون نخستوزیر در این نشست حضور داشتند. اما امارات تقریبا کمترین سطح حضور را در این نشست داشت که حاوی پیام بود.
اماراتیها به جای محمد بنزاید آلنهیان پادشاه این کشور یا محمد بنراشد آلمکتوم نخستوزیر از امیر کوچکترین واحد این کشور استفاده کردند. سران امارات در نشست سال گذشته شورای همکاری در ریاض نیز از حضور در سطوح عالی خودداری کرده بودند؛ مسالهای که عمق اختلافات امارات و عربستان را نشان میدهد.
عدم حضور جدی اماراتیها در نشست اعراب با چین نمیتواند صرفا به مسائلی کوچک مرتبط باشد. اگر به بزرگترین بعد سفر شی به ریاض توجه کنیم درمییابیم که این سفر، اعلام رسمی ورود سنگین چین به تحولات منطقه بود. اقدامی که بیش از هرکشوری، برای آمریکا دارای اهمیت است.
هرچند مقامات آمریکا و عربستان سعودی در ماههای اخیر علیرغم چالشهایی جدی در روابطشان ضمن ردوبدل کردن کنایهها از ادامه روابط عمیق پیشین خبر دادهاند اما بهوضوح این روابط به چالش کشیده شدهاند.
به نظر میرسد یکی از نقاط اختلافی امارات با نشست دسامبر 2022 ریاض، نگاه متفاوت این کشور به مانور چینی در برابر آمریکاست. به عبارت دیگر ابوظبی فعلا قصد چرخشی بزرگ در سیاست خارجی خود را ندارد، موضوعی که ریشه در ساختارهای اقتصادی و منافع متفاوت این کشور دارد.
برخلاف عربستان سعودی، کویت و قطر که بهطور کامل درآمدها و اقتصادشان بر صادرات نفت مبتنی است و کشورهایی مانند مصر، تونس و یمن که وابسته کمکهای خارجی شورای همکاری خلیج فارس هستند، اماراتیها اقتصاد متنوعتری دارند.
اقتصاد امارات با وجود درآمدهای چند ده میلیارد دلاری نفت، ابعاد غیرنفتی بزرگی دارد که حتی بر این ماده سیاه میچربد. این کشور حضور قدرتمندی در صادرات مجدد کالا دارد بهگونهای که حجم تجارت غیرنفتی امارات در نیمسال نخست سال 2022 به نزدیکی نیمتریلیون رسید. این میزان که 17 درصد بیشتر از سال 2021 بود تجارت غیرنفتی امارات را در 6 ماهه نخست سال 2022 به 435 میلیارد دلار رساند.
امارات در کنار صادرات کالا در مواردی مانند جذب سرمایهگذاری، گردشگر و دانشجو نیز پیشرو بهشمار میرود. اماراتیها برای تقویت ساختارهای اقتصادی خود و دسترسی به منابع ارزشی بیشتر، از خطوط هوایی بینالمللی مطرحی نیز برخوردارند.
از میان کشورهای عربی در حوزه اقتصاد غیرنفتی تنها دو الی سه کشور با امارات قابل مقایسهاند. در حوزه جذب گردشگر مصر و تونس درآمدهای کلانی دارند و در حوزه خطوط هوایی فعال برای کسب درآمدهای ارزی نیز قطر با امارات قابل مقایسه است. با اینحال حوزههایی که این سه کشور با امارات در اقتصاد غیرنفتی قابل مقایسهاند به تکحوزهها محدود است.
معادله برای کشورهای عربی متکی به صادرات نفت و همچنین کشورهای دریافتکننده کمک از این کشورها تقریبا مشخص است. با اینحال وضعیت برای امارات متفاوتتر است. اقدام علیه آمریکا از نظر آنها نه لازم و نه البته مقدور است.
عربستان و کشورهای عربی درمقابل صادرات نفت دست به واردات امنیت میزنند درحالیکه امارات از دیپلماسی و وابستگی اقتصادی نیز برای ایجاد امنیت بهره میگیرد. از سوی دیگر اقتصاد این کشورها که مبتنیبر تجارت نیستند از تلاطمهای سیاسی ضرباتی جدی نمیبیند اما این اقدام برای اقتصاد امارات که در تجارتهای پررونق نقش دارد مستلزم تحمل آسیبهایی بزرگ است.
مقامات ابوظبی مخالف چین نیستند، اما احتمال دارد نخواهند پلی برای ورود سنگین چین به عرصه رقابت با آمریکا باشند. اقتصاد امارات، شیشهایتر از اقتصاد دیگر کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس است. اگر آمریکا قصد اقدامی در این کشور برای تنبیهاش را داشته باشد میتواند از طریق عملیات امنیتی توسط گروهکهای تروریستی ضربهای دردناک به این کشور بزند. عملیات در امارات میتواند تجار، سرمایهگذاران، گردشگران، دانشجویان و حتی مسافران فرودگاههای این کشور را نگران سازد، اما دیگر کشورها هرچند از عملیات تروریستی آسیب میبینند، اما این آسیبها به گستردگی امارات نخواهد بود.
اماراتیها پیشتر بهخاطر گسترش روابطشان با چین از حوزه اقتصاد به حوزههای دیگر، تحت فشار آمریکا قرار گرفتهاند. پاییز سال گذشته بود که روزنامه والاستریتژورنال در گزارشی ادعا کرد که سرویسهای اطلاعاتی آمریکا در بهار سال 2021 از تلاش چین برای ساخت تاسیسات نظامی در یکی از بنادر امارات آگاه شدند. این روزنامه مدعی شد پس از آن دولت بایدن به ابوظبی هشدار داد حضور نظامی چین میتواند روابط میان دو کشور را تهدید کند.
با وجود چنین گزارشی نمیتوان از ماهیت تاسیسات مزبور و همچنین اطلاع مقامات اماراتی از وجود چنین پایگاهی مطمئن بود. این تاسیسات بهصورت مخفیانه درحال ساخت بودهاند و بر همین اساس میتوان حدس زد پس از تکمیل نیز قرار نبوده مورد استفاده آشکار قرار گیرند. چینیها در این اقدامات سوابق دیگری نیز دارند، بهگونهای که اخیرا دولت کانادا تحقیقاتی را درباره وجود دفاتر مخفی پلیس چین در این کشور آغاز کرده است.
اماراتیها چه آنکه از ماهیت نظامی تاسیسات درحال ساخت چینیها باخبر بودند چه نه، پیام آمریکا را جدی ارزیابی کرده و مسیر خود را در ادامه همراهی با واشنگتن مشخص ساختند. با اینحال آنها نگران ملتهب کردن محیط پیرامون خود هستند زیرا تنشزایی چین در منطقه حتی اگر اماراتیها در آن حضور نداشته بانشد، میتواند برایشان گران تمام شود.
از اینرو نخستوزیر چین، برای تاکید بر اهمیت روابط اقتصادی خود راهی منطقه شد تا با سفر به دو کشور ناراضی از اقدامات اخیر این کشور اطمینان خاطر دهد.
ایران و اقدام غیرقابلبازگشت چین
اقدام چین در وارد آوردن خدشه به تمامیت ارضی ایران از تریبون ریاض وضعیت منطقه را به نقطه غیرقابلبازگشت رسانده است. از اواخر هفته قبل به بعد منطقه با ورودی جدید چین روبهرو شده است که نه کشورهای منطقه و نه پکن دیگر نمیتوانند از تبعات الزامات و تبعات آن بگریزند. در این میان نکاتی درباره روابط ایران و چین وجود دارد که تهران باید با درنظر گرفتنشان دست به بازتنظیم روابط خود با پکن بزند.
1- سوءاستفاده ابرقدرتها از ایرانهراسی
ایران باید بهطور جدی با سوءاستفاده چین از ایرانهراسی برای ورود به منطقه، مقابله کند؛ سیاستی که آمریکا سالها آن را دنبال کرده است. هرچند ایرانهراسی در منطقه برای فروش سلاح، سیاست عالی آمریکا نیست و این کشور خواهان بازیابی قدرت مجدد خود در ایران است، اما از ایرانهراسی برای رسیدن به این هدف بهره میگیرد. چین شاید همانند آمریکا به دنبال سلطه بر ایران نباشد اما میخواهد با سوءاستفاده از این نکته به بهرهبرداری از ایرانهراسی بپردازد.
2- برداشتهای جلوتر از واقعیت و زمان
برخی از مسائل وجود دارد اما شدت بروز و بازههای زمانی حضور آنهاست که اهمیت دارد. هرچند قدرت در حال انتقال به شرق است و آسیا رقیب غرب خواهد شد، اما این رقابت شاید لزوما به تولد ساختارهایی مشابه غرب در شرق منجر نشود. ایران باید از زمینههای موجود و ساختارهای شرقی فعلی استفاده کند اما در عمل نباید بهگونهای به آن دلخوش بود که آنها ساختارهایی مشابه اتحادیه اروپا یا ناتو هستند.
3- شکاف بین تمایل و توان به همکاریهای عمیق
ایران با مسدود شدن مسیر تجارت با اروپا، آمریکا، کانادا و متحدان پیشرفته شرقی این جبهه مانند ژاپن و کرهجنوبی و ضربه شدید به روابط اقتصادیاش با دیگر کشورها، چارهای جز همکاریهای عمیق تجاری با چین ندارد. درمقابل چین نیز منافع متقابلی از روابط با ایران دارد اما میان حوزههای اولویتدار دو طرف و میزان فوریت آنها تفاوتهایی بزرگ وجود دارد.
پکن با تلاشهای غرب برای کشیدن زنجیری به دور خود جهت مهار مواجه است اما میزان این اقدامات در سطح فشارهای غرب به تهران نیست از این رو کماکان روابطی عادی با این کشورها دارد. به همین دلیل هرچند چینیها به ایران احساس نیاز میکنند اما این احساس نیاز در حوزههای ژئوپلتیکی منحصر است. از این رو پکن احساس فوریتی در ارتقای روابط با تهران ندارد. بر همین اساس است که میان تهران و پکن از لحاظ تمایل و توان همکاریهای عمیق شکاف وجود دارد.
4- بازی زشت با کارت ایران ممنوع
چین در حداقلیترین سطح تهدید برای ایران قصد داشته یک بازی رایگان با کارت تهران داشته باشد. قدرتهای بزرگ در چند دهه گذشته موفق به این کار نشدند که چین بخواهد آن را به انجام برساند. از این رو پکن دست به موضعفروشی به طرف عربی زده است. مشخص است حتی اقدام چین در راستای وارد آوردن خدشه لفظی به تمامیت ارضی ایران قابلپذیرش نیست.
توافق ۱۶بندی ایران و چین
مناسبات تجاری ایران و چین، بیش از آنکه رسانهای شود، اجرایی میشود. دو طرف یک ملاحظه قابلتامل دارند؛ تحریمهای آمریکا. در چنین شرایطی ترجیح تهران و پکن بر انجام توافقات بدون اطلاعرسانی دقیق و جز به جز آن است. علی فکری، رئیس کل سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران در یک برنامه تلویزیونی از توافق 16بندی ایران و چین در جریان سفر معاون نخستوزیر چین به تهران خبر داده است اما جزئیاتی از بندهای توافق نداده است چراکه میبایست «ملاحظات تحریمی که برای انتشار اخبار وجود دارد» را در نظر بگیرد.
با این وجود فکری گفته که «هماکنون سرمایهگذاری ۶۰ میلیون دلاری چین در بحث ترانزیتی انجام شده است و در حال مذاکره برای افزایش آن هستیم.» ایران در همین چهارچوب تلاش دارد در ابتکار کمربند- جاده چین مشارکت داشته باشد و در حال انجام طرحهای لازم برای شرکت در این پروژه است. ایران پیشتر برای گسترش روابط تجاری با پکن، به دنبال ایجاد دفاتر نمایندگی در چین بود و به دنبال چهار شعبه اتاق بازرگانی در این کشور بود اما یا این اتفاق نیفتاده یا نیازی به اعلام رسمی آن نبوده است.
این توافق 16بندی درواقع با هدف اجرای سند همکاری ۲۵ساله دو کشور صورت گرفته و آنگونه که گفته شده «جهتگیری این توافقها تامین نیازهای کالایی، اجرای پروژهها، انتقال فناوری، تسهیل تجارت، صادرات غیرنفتی و انرژی است» تا منافع دو کشور را تامین کند. تهران میگوید در اجرای پروژهها و انتقال فناوری قرار است حداکثر اشتغال برای نیروی کار ایرانی در داخل کشور ایجاد شود و حتی مقرر شده است که از فناوری ایرانی استفاده شود. در نشست با مقامات چینی، توافق شده است که «بازار چین به روی کشور گشوده شود.»
در مورد اینکه چینیها بیشتر در چه بخشهایی از ایران فعال خواهند شد، گمانهزنیهای بسیاری صورت گرفته است اما بهصورت رسمی اطلاعاتی در این زمینه منتشر نمیشود. دی ماه سال گذشته ایران با ایجاد کسنولگری چین در بندرعباس موافقت کرد.
اگر چه دفاتر نمایندگی جنبه اقتصادی ندارند اما به اعتقاد برخی از کارشناسان، این کنسولگری میتواند زمینهای برای حضور پررنگتر چین در جنوب ایران باشد. در حال حاضر بخش زیادی از اتباع چینی که در ایران زندگی میکنند در صنایعی مشغول کارند که در نواحی جنوب شرقی ایران مستقرند. آنها در شرکتهای خودروسازی کرمان و در سیرجان، رفسنجان و بخشهایی از سیستانوبلوچستان مانند چابهار حضور دارند.
در همان ایام که خبر موافقت با تاسیس کنسولگری چین اعلام شد، مجیدرضا حریری رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین گفته «با توجه به اینکه قرار است طبق سند ۲۵ ساله، همکاریهای ایران و چین گسترش پیدا کند و از آنجا که سرمایهگذاری در نواحی جنوب و جنوب شرقی کشور چه در حوزههای نفت و گاز و پتروشیمی و چه در حوزههای صنعتی و چه در توسعهزیرساختها برای کشورهای خارجی جذابتر است، بسیاری از چینیهایی که در ایران زندگی میکنند در همان نواحی سواحل مکران، هرمزگان، سیستانوبلوچستان و بوشهر مستقر هستند، دولت چین لازم دیده که نزدیک به محلی که چینیها زندگی میکنند دفتری تاسیس کند تا راحتتر به اتباع خود سرویس دهد تا برای امور کنسولی خود مجبور نباشند تا تهران بیایند.
رئیسی: مواضع اخیر چین موجب گالیهمندی ایران شد
معاون نخستوزیر چین ظهر روز سهشنبه در پاستور با سیدابراهیم رئیسی رئیسجمهور دیدار و گفتوگو کرد. رئیسی در این دیدار با بیان اینکه روابط جمهوری اسلامی ایران و چین از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی همواره درحال گسترش بوده است، گفت: «برخی مواضع مطرحشده در سفر اخیر رئیسجمهور چین به منطقه موجب ناخرسندی و گلایهمندی ملت و دولت ایران شده و مطالبه جدی ایران جبران مواضع بیان شده است.»
وی حضور هیات چینی در ایران را برای توسعه همکاریهای اقتصادی و تجاری دو کشور مهم دانست و با اشاره به توافقات مهم انجامشده در دیدارهای قبلی روسایجمهور دو کشور بر تلاش مسئولان دوطرف برای اجرایی شدن آنها تاکید کرد.
هو چون هوا، معاون نخستوزیر چین نیز در این دیدار ضمن ابلاغ سلام گرم شی جین پینگ رئیسجمهور چین به رئیسجمهوری اسلامی ایران، بر اراده چین برای توسعه روابط با ایران قوی، بهعنوان راهبرد دائمی این کشور و تغییرناپذیری این اراده تاکید کرد و گفت: «عزم چین برای تقویت و تعمیق روابط با جمهوری اسلامی ایران فارغ از تحولات منطقهای و بینالمللی تداوم خواهد داشت.»
معاون نخستوزیر چین تصریح کرد: «چین همواره به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران احترام گذاشته و از تلاش ایران برای تامین منافع اساسی خود حمایت میکند.»
معاون نخستوزیر چین همچنین از نتایج دیدارهای خود با مقامات ایرانی به رئیسجمهوری اسلامی ایران گزارش داد. بر این اساس با آغاز اجرایی شدن عملیات سرمایهگذاری مشترک دهها میلیارد دلاری و توسعه همکاریهای اقتصادی صنعتی، انرژی، ترانزیت و مالی و بانکی، طرفین گام بلندی در راستای اجرایی شدن همکاریهای راهبردی و توسعهای در روابط دو کشور برمیدارند.