اسلام تایمز: هدف ترکیه جلوگیری از عبور مستقیم گاز به اروپا از کریدور مدیترانه است که میتواند موقعیت آنکارا را بهعنوان قطب جنوبی گاز اروپا تضعیف کند. باید منتظر ماند و دید آیا آنکارا به مجمع گازی مدیترانه شرقی میپیوندد و پروژه روسی ترکاستریم ۲ خود را زیر فشار آمریکا کنار میگذارد یا خیر. البته ممکن است آنکارا سعی کند طرفهای منطقهای را فریب دهد و با معرفی مجدد ترکیه بهعنوان مرکز گاز جهانی، آرای شهروندانش را جلب کند.
به گزارش اسلام تایمز، با تشدید جنگ اوکراین و انباشته شدن تحریمهای غرب علیه مسکو، اروپا بار دیگر با بحران امنیت انرژی دست به گریان است. هرچند تحریمهای غرب بر روی منابع انرژی روسیه است، اما واکنش تورمی بالقوه و کمبود برخی کالاها در اروپا، احتمالاً آن را به بازی خطرناک تبدیل میکند.
با پایان تنش در اوکراین احتمالاً برخی نوسانات در شبکههای انرژی و مالی جهانی روی خواهد داد؛ یکی از این موارد در مدیترانه شرقی است که در سالهای اخیر کشورهای رقیب برای ساخت خطوط لوله گاز به اروپا تلاش کردهاند.
در حال حاضر در رقابت شرق مدیترانه همه نگاهها به ترکیه با منابع اندک انرژی معطوف است که برای دههها تلاش کرده و نتوانسته خود را به عنوان قطب انرژی و پیونددهنده آسیا به اروپا تثبیت کند، اما تحولات اخیر نشان داد این وضعیت میتواند تغییر کند.
مجمع گازی مدیترانه شرقی
تقریباً دو ماه پیش ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه پیشنهاد تشکیل هاب گازی ترکیه را ارائه کرد که مورد اسقبال ترکها قرار گرفت. غولهای انرژی اوراسیا مانند روسیه با بنبستهای ژئوپلیتیکی با ناتو مواجه هستند که ترکیه نیز عضو آن است، از همین روی مسیرهای نفت و گاز خود را به گونهای طراحی کردهاند که بعید است همه تخممرغها را در سبد هاب ترکیه بگذارند.
با وجود رقابت ژئوپلیتیک روسیه و ترکیه در چندین منطقه، این دو کشور موفق به همکاری در طیف وسیعی از زمینهها به ویژه در بخش انرژی شدهاند. به عنوان نمونه، با وجود افزایش تنش میان دو کشور در امتداد مرز ترکیه و سوریه و حمایت آنها از طرفهای مخالف در مناقشه، توانستند نقطه مشترکی برای جایگزینی خط لوله ساوساستریم با ترکاستریم در سال ۲۰۲۰ پیدا کنند. با این پروژه، روسیه به ترکیه کمک کرد به رؤیای دیرینه خود برای تبدیل شدن به هاب ترانزیتی خطوط لوله گاز ورودی به اروپا دست یابد.
در همان زمان، رابطه ترکیه با هم پیمانان آمریکا در منطقه مانند رژیم صهیونیستی و یونان دچار تنش شد، زیرا آنکارا را از پیوستن به مجمع گاز مدیترانه شرقی یا انجمن گاز شرق مدیترانه (EMGF) محروم کردند و قصد داشتند با دور زدن ترکیه، گاز را به طور مستقیم به اروپا صادر کنند. این مجمع، سازمان بینالمللی است که به وسیله رژیم صهیونیستی، مصر، یونان، قبرس، ایتالیا، اردن و فلسطین تشکیل شده و مقر آن در قاهره است و به عنوان نهادی بین المللی در ۱۶ ژانویه ۲۰۲۰ تأسیس شد.
این ائتلاف همچنین مورد حمایت آمریکا قرار گرفت که همراه با فرانسه به ترتیب به عنوان عضو و ناظر دائم به مجمع ملحق شدند. امارات در دسامبر ۲۰۲۰ به عنوان ناظر عضو EMGF شد، گرچه عضویت آن به وسیله فلسطین در سال گذشته وتو شد.
پروژه خط لوله شرق مدیترانه با هزینه تخمینی ۷ میلیارد دلار و برنامهریزی برای تکمیل آن تا سال ۲۰۲۵ حدود یک هزار و 900 کیلومتر طول دارد که از اطراف سوریه آغاز و از مسیر قبرس به اروپا ترانزیت میکند. پیشبینی میشود سالانه دست کم ۱۱ میلیارد متر مکعب گاز صادر کند. البته این پروژه با عقب نشینی آمریکا از حمایت آن به دلیل تردید در مورد امکان سنجی مالی پروژه از رده خارج شده است.
خروج واشنگتن از خط لوله شرق مدیترانه از سوی ترکیه مورد استقبال قرار گرفت، زیرا این ائتلاف را ابزاری برای دور زدن منافع ترکیه در شرق دریای مدیترانه و منزوی کردن این کشور در بخش حیاتی گاز میدانست. در زمان تأسیس نیز آنکارا به شدت نسبت به آن واکنش نشان داد و مدعی شد قراردادهای مرزبندی دریایی امضا شده به وسیله جمهوری قبرس با سایر کشورها فاقد اعتبار است. ترکیه مدعی است فعالیتهای دریایی قبرس در غرب جزیره با فلات قاره ترکیه همپوشانی دارد.
در واکنش به خط لوله برنامهریزی شده میان رژیم صهیونیستی، یونان و قبرس، آنکارا به سرعت قرارداد خود را با دولت وفاق ملی لیبی مستقر در طرابلس امضا کرد. ترکیه و قطر از دولت وفاق ملی حمایت میکنند، در حالی که امارات، عربستان سعودی، فرانسه و روسیه حامی نیروهای رقیب مستقر در طبرق به سرکردگی خلیفه حفتر هستند.
گرچه توافق دریایی لیبی و ترکیه ممکن است به هدف خود در ایجاد اختلال در پروژه خط لوله EastMed عمل کند، اما ممکن است در حال حاضر به دنبال تحولات سیاسی داخلی اخیر در لیبی در خطر باشد. رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه از قرارداد آنکارا و طرابلس برای ترسیم خط قرمز در این رقابت استفاده کرد و گفت: سایر بازیگران بینالمللی نمیتوانند فعالیتهای اکتشافی در مناطق مشخصشده انجام دهند. یونانیهای قبرس، مصر، یونان و رژیم صهیونیستی نمیتوانند بدون رضایت ترکیه خط انتقال گاز طبیعی ایجاد کنند.
گرچه توافق دریایی لیبی و ترکیه ممکن است به هدف خود در ایجاد اختلال در پروژه خط لوله EastMed عمل کند، اما ممکن است در حال حاضر به دنبال تحولات سیاسی داخلی اخیر در لیبی در خطر باشد.
اهداف آنکارا
گاز طبیعی برای شکل دادن در نقش ترکیه به عنوان قدرت منطقهای متغیر کلیدی تعیینکننده ای است، زیرا این کشور در تقاطع میان تأمینکنندگان گاز طبیعی در روسیه، قفقاز، آسیای مرکزی و غرب آسیا و همچنین اتحادیه اروپا به عنوان مصرف کننده بزرگ گاز طبیعی قرار دارد. این موقعیت راهبردی انگیزه بلندپروزی ترکیه برای تبدیل شدن به هاب گاز طبیعی یا دست کم کشور اصلی ترانزیت و ارتقای موقعیت خود در نقشه ژئوپلیتیکی شده است.
ترکیه تا پایان دهه گذشته به اندازهای گاز صادر نمیکرد که اهداف خود مبنی بر تبدیل شدن به کشور ترانزیت گاز طبیعی را جامه عمل بپوشاند. در سال ۲۰۰۷ میلادی ترکیه صادرات گاز طبیعی به یونان را از میدان گازی شاه دنیز جمهوری آذربایجان آغاز کرد. میدان گازی شاه دنیز ۲ جمهوری آذربایجان نیز در سال ۲۰۱۸ راهاندازی شد و سالانه ۱۶ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی منتقل میکند که ۶ میلیارد متر مکعب از خط لوله مستقیم برای ترکیه و ۱۰ میلیارد متر مکعب برای مصرف کنندگان اروپایی از خط لوله ترانس آناتولی در نظر گرفته شد.
یکی دیگر از گامهای ترکیه در مسیر تبدیل شدن به کشور ترانزیتی در ژانویه ۲۰۲۰ برداشته شد و آنکارا از راه اندازی پروژه ترک استریم با روسیه خبر داد. ترک استریم جایگزین پروژه South Stream شد که برای انتقال گاز روسیه به جنوب اروپا از خطوط لوله زیر آب دریای سیاه در نظر گرفته شده بود. ترک استریم شامل دو خط لوله موازی با ظرفیت کل ۳۱.۵ میلیارد مترمکعب در سال (هر کدام ۱۵.۷۵ میلیارد مترمکعب) خواهد بود.
فاز دوم پروژه ترک استریم (بخش اروپایی) شامل زیرساختهای جدید است. ساخت خط لوله در بلغارستان و صربستان به طول حدود ۵۵۰ مایل تا حد زیادی کامل شده، در حالی که چندین ایستگاه کمپرسور و بخشی که ترک استریم را به زیرساخت مجارستان متصل میکند، هنوز تکمیل نشده است. با وجود این، بخش مذکور از پروژه در معرض تحریمهای آمریکا قرار دارد، زیرا اتکای اروپا به گاز طبیعی روسیه را عمیقتر میکند و نقش اوکراین را به عنوان کشور ترانزیتی کاهش می دهد.
اکنون هدف ترکیه جلوگیری از عبور مستقیم گاز به اروپا از کریدور مدیترانه است که میتواند موقعیت آنکارا را به عنوان قطب جنوبی گاز اروپا تضعیف کند. در سال ۲۰۱۳، ترکیه مذاکراتی را با رژیم صهیونیستی برای ساخت خط لوله از میادین سرزمین های اشغالی به ترکیه آغاز کرد، اما اسرائیل در نهایت این رژیم خط لوله EastMed و اتحادش با مصر، قبرس و یونان را در EMGC در اولویت قرار دهد.
اردوغان پس از خروج آمریکا از این پروژه بار دیگر تأکید کرد، آنکارا تنها مسیر مناسب برای فروش گاز رژیم صهیونیستی به اروپاست و گفت که این بدون ترکیه امکان پذیر نیست. همچنین پیش از سفر اسحاق هرتزوگ، رئیس رژیم صهیونیستی به آنکارا، آشکارا اعلام کرد، ترکیه میتواند از گاز طبیعی سرزمین های اشغالی در کشورش استفاده و فراتر از آن، میتواند برای انتقال آن به اروپا همکاری کند.
در بحبوحه آب شدن یخ روابط میان رژیم صهیونیستی و ترکیه و با سفر هرتزوگ به آنکارا، نقش ترکیه به عنوان هاب ترانزیت گاز رژیم صهیونیستی به مورد محوری مورد علاقه تبدیل شده است. منابع صهیونیستی نیز تأیید کردند، اردوغان پروژه رژیم صهیونیستی-ترکیه-اروپا را در جریان دیدارشان پیشنهاد کرده است.
این تحول به موازات چندین تغییر دیپلماتیک در سایر نقاط غرب آسیا اتفاق میافتد که حتی میتواند باعث ایجاد دوباره صفبندیهای منطقهای شود. آنکارا مذاکرات خود را با قاهره در ماه می آغاز کرد، همچنین گفت و گوهای مجدد با امارات متحده عربی با سفر ولیعهد ابوظبی در نوامبر به اوج خود رسید.
بهره سخن
این تغییرات تا حدودی نتیجه تغییر سیاست جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در منطقه است، زیرا واشنگتن در تلاش است به شکاف میان متحدانش پایان دهد و با قربانی کردن خط لوله EastMed مانع از نزدیک شدن ترکیه و روسیه شود.
اکنون باید منتظر ماند و دید آیا آنکارا به مجمع گازی مدیترانه شرقی میپیوندد و پروژه روسی ترکاستریم ۲ خود را زیر فشار آمریکا کنار میگذارد یا خیر. البته ممکن است اردوغان به دنبال اجتناب از این انتخاب سخت باشد، یعنی سعی کند هر دو طرف را فریب دهد و با معرفی مجدد ترکیه به عنوان مرکز گاز جهانی، آرای شهروندان را به سوی خود جلب کند. پیشنهاد اخیر پوتین مبنی بر تبدیل شدن به هاب گازی در واقع به نوعی حمله پیشگیرانه به راهبرد آمریکا بود تا ترکیه را کنار خود داشته باشد.